Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: ملاحظه همه خسارات

ملاحظه همه خسارات

نکته دیگری که از ادله نقلی استفاده می‌شود، این است که شارع مقدس اسلام در تعیین خسارت هم‌چون عقلا همه خسارات مادی و معنوی موضوع را دیده و چیزی را از قلم نیانداخته است و مثلاً در امضای صد شتر برای انسان، همه خسارات مادی و معنوی او را در نظر داشته و جان انسان را قیمت‌گذاری نکرده است؛ چون جان انسان قابل تقویم نیست و در ارزیابی خسارات مادی و معنوی، عوامل ذیل را ملاحظه کرده است:

الف) بهایی که خانواده و جامعه برای به‌ثمررسانیدن او پرداخته‌اند.

ب) خسارت فقدان شخص کشته‌شده در محیط خانه. پس اگر مرد بود، باید لحاظ شده باشد که خانواده او در فقدان او چگونه امرار معاش کنند و در میان امواج پرتلاطم زندگی در فرض فقدان، تکیه‌گاه‌شان از بین نروند و مصیبتی بر مصیبتی افزوده نشود. در آن روزگار؛ گرچه حمایت‌های خانوادگی و قبیلگی قوی‌تر و گسترده‌تر از امروز بود،[1] اما باز هم این‌گونه نبود که خانواده فرد کشته‌شده هم‌چون زمان حیات او مورد رسیدگی قرار گیرند.

ج) خسارات مادی فقدان یک انسان بالغ و آماده کار که می‌توانست در کسب ثروت، مدیریت و دفاع و رزم نقش داشته باشد و به حیات فردی، خانوادگی و اجتماعی استمرار بخشد.[2] در آن زمان که وسایلی مانند اتومبیل در زندگی افراد پیدا نشده بود که در تصادفات، طفل شیرخوار نیز کشته شود، غالباً نیروی جوان مرد بود که در درگیری‌ها به عمد یا در حین کار و فعالیت اجتماعی به‌طور غیر عمد کشته می‌شد و صد شتر برای چنین انسانی دیه قرار داده شد و افراد خردسال و پیران فرتوت به او ملحق شدند.

د) خسارت آلام بازماندگان مقتول (اعم از خانواده و بستگان او در قبیله‌اش) به جهت تشفی خاطر و جلب رضایت آنان؛ زیرا هرطور حساب کنیم؛ مبلغ خسارات مادی یک مرد، به‌طور متوسط، در جامعه آن روز به قیمت صد شتر نمی‌رسیده است. پس مطمئن می‌شویم که بخشی از آن به ازای خسارات معنوی کشته‌شده در نظر گرفته شده است.

به هر حال، دلیل ما بر این که شارع مقدس در تعیین صد شتر، جبران همه خسارت‌های واقعی مادی و معنوی را ملاحظه کرده این است که:

اولاً: یکی از بهترین و مفیدترین مصادیق اموال عرب در آن زمان؛ یعنی شتر را قرار داد که هم او را در جابجایی و حمل و نقل یاری می‌کرد، هم در امر جنگ و دفاع، هم به او شیر و کرک و گوشت و پوست می‌داد، هم رو به افزایش و فزونی داشت و زاد و ولد می‌کرد و هم... .

ثانیاً: دست بالا و بالاترین سقف را در نظر گرفته است تا جا داشته باشد که بر اندازه‌های کم‌تر توافق شود؛ چون تعداد (صد شتر) در آن زمان ثروت هنگفتی محسوب می‌شد که هرکس واجد آن بود، سال‌های زیاد، بلکه تا آخر عمر از کار جهت تأمین معیشت بی‌نیاز بود.

صد شتر آنقدر بود که چشم اهل مقتول را پر و فقدان عزیزشان را جبران کند. لذا می‌توان به قطع گفت صد شتر هم دیه پایه بود، هم جبران‌کننده هزینه رسیدن شخص به آن مرحله، هم منافع ممکن الحصول، هم هزینه درمان؛ چراکه قیمت صد شتر مبلغ بالایی بود که هزینه زندگی یک خانواده را به مدت ۳۳ سال تأمین می‌کرد؛ چنان‌که نقل شده «در زمان هارون الرشید خرج یک خانواده معمولی، مرکب از زن و شوهر را در سال ۳۰۰ درهم کفایت می‌کرد» (عارفی مسکونی، 1382، ص 134).

روشن است که اگر دیه (یعنی صد شتر) را ۱۰۰۰۰ درهم فرض کنیم و خرج یک خانواده معمولی را سالی ۳۰۰ درهم، یک دیه می‌توانست به قیمت ثابت خرج ۳۳ سال آنان را تأمین کند.

و شاید در زمان ما با مشخصاتی که برای صد شتر گفته شده به یک حساب به حدود 160میلیون تومان برسد؛ چون در آن زمان یک شتر معادل ده گوسفند ارزش داشت و یک گوسفند متوسط در این زمان حدود ۱6۰۰۰۰ تومان قیمت دارد و هزار گوسفند (معادل صد شتر) ۱۱۰ میلیون تومان قیمت دارد که البته مبلغ قابل توجهی است و می‌تواند زندگی یک خانواده فاقد سرپرست و هرگونه حمایت دیگری را به قیمت ثابت به مدت 26 سال تأمین کند و صاحب حق را راضی و ساکت نگه دارد؛ چنان‌که اگر خرج یک خانواده را در ماه ۵۰۰ هزار تومان در نظر بگیریم، در سال می‌شود 6 میلیون تومان و 160 میلیون تومان خرج 26 سال آن‌ها را به قیمت ثابت تأمین می‌کند.

و اگر برای شتر که بهترین مال در زمان وضع این سنت بوده است، خصوصیت و اصالتی قائل نشویم ـ چنان‌که پیش‌تر گذشت - و به مشابه آن در زمان خودمان رجوع کنیم و یک شتر را در آن روزگار معادل یک تاکسی سواری در روزگار خودمان فرض کنیم که هم کارآمدی و ارزش مالی و مادی دارد، هم وسیله سواری و حمل و نقل است، هم امکان افزایش درآمد خودش را دارد، هم وسیله کار و ارتزاق است، مبلغی حدود یک میلیارد تومان امروز می‌شود؛ در صورتی که قیمت هر سواری را ده میلیون تومان در نظر بگیریم و اگر کم‌تر فرض کنیم، کم‌تر می‌شود، اما کم‌تر 5/3 میلیون تومان نیست که در این صورت، دیه مبلغی حدود ۳5۰ میلیون تومان می‌شود.

و اگر خرج یک خانواده را در ماه ۹۰۰ هزار تومان در نظر بگیریم که به واقع نزدیک‌تر است، در سال بالغ بر ۱۰۸۰۰۰۰۰ تومان می‌شود و ۳5۰ میلیون تومان خرج ۳۲ سال آن‌ها را به قیمت ثابت تأمین می‌کند و مشاهده می‌شود که این مبلغ به قدرت خرید ۱۰۰۰۰ درهم صدر اسلام نزدیک‌تر است.

از یک راه دیگر هم می‌توان پی برد که ارزش صد شتر در زمان شارع بسیار بیش‌تر از مبلغی است که در این زمان برای آن به عنوان دیه در نظر گرفته می‌شود. در «تاریخ طبری» نقل شده در زمان «منصور عباسی» که بنای بغداد را آغاز کرد، «مزد روزانه یک بنا یک قیراط[3] نقره و مزد یک کارگر روزمزد دو یا سه حبه[4] بود».[5] اگر فرضاً مزد یک کارگر روزمزد را که در آن زمان برای خلیفه کار می‌کرده معادل ۱۰ هزار تومان در این زمان در نظر بگیریم و مزد روزانه یک بنّا را هم‌چون امروز سه برابر یک کارگر روزمزد، ۳۰ هزار تومان در نظر بگیریم، یک قیراط ۳۰ هزار تومان بوده و اگر یک دینار، معادل ۲۰ قیراط را 6۰۰ هزار تومان حساب کنیم، قیمت هزار دینار یا صد شتر معادل 6۰۰ میلیون تومان می‌شده که ۱۵ برابر دیه فعلی (40 میلیون تومان) است.

در هر صورت، قیمت صد شتر در آن زمان مبلغ کلانی بود که می‌توانست همه خسارات فقدان مقتول را برای قبیله و بازماندگانش جبران کند و در رفع تألمات روحی آنان نیز مؤثر باشد و در نهایت آنان را به دادن رضایت ترغیب کند و از اقدام به انتقام‌جویی، خون‌خواهی و ثأثر بازدارد.

البته در آن زمان غالب افراد توان پرداخت آن مبلغ را نداشتند، اما در فضایی که قبیله از اعضای خود حمایت می‌کرد، عاقله[6] می‌توانست آن را فراهم کند. بعداً ذیل بحث عاقله به آن خواهیم پرداخت.[7]

نکته قابل توجه این است که در آن زمان، چون پزشکی به این حد از پیشرفت نرسیده بود، صدمات و جراحات جدی، غالباً منجر به مرگ می‌شد و بحث هزینه‌های درمانی فوق العاده مطرح نبود.

-----------

[1]. از برخی نقل‌ها ممکن است استفاده شود که دیه مقتول از آنِ قبیله می‌شد و تنها به ورثه و خانواده مقتول تعلق نمی‌گرفته است یا ورثه در واقع قبیله بوده‌اند. احمد ادریس می‌گوید: «حق درخواست دیه اعضای قبیله از آن رئیس قبیله بود و به تبع آن مال دیه نیز مشاع و براى همه بود: «ان حق طلب دية أفراد الجماعة كان لرئيس العشيرة و بالتالى فان مال الدية كان مالاً مشاعاً أيضاً» (أحمد ادريس عوض، الدية بين العقوبة و التعويض فى الفقه الاسلامى المقارن، ص 55).

[2]. یادمان باشد که ظاهراً جناب عبدالمطلب صد شتر را فدیه جان عبدالله پدر گرامی پیامبر اسلام (ص) قرار دادند در سنی که او می‌توانست ازدواج کند؛ یعنی دست کم در حدود 16، ۱۷ سالگی او؛ چراکه در برخی نقل‌های تاریخی آمده است که پس از کشتن شتران به جای عبدالله، عبدالمطلب دست او را گرفت و ظاهراً در همان روز آمنه بنت وهب را به همسری او درآورد.

[3]. قیراط یک بیستم دينار شرعی است (محمد بن حسن نجفی، جواهر الکلام، ج 15، ص 169).

[4]. منظور از حبه، دانه متوسط جو است و هر درهم 48 حبه می‌باشد (همان، ص 175).

[5]. و ذلک ان الاستاذ من البنائین کان یعمل یومه بقیراط فضة و الروز کاری بحبتین او ثلاث حبات (طبری، تاریخ طبری، ج۷، ص 155؛ عزالدین علی بن ابی الکرم ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ج 3، ص 593).

[6]. از قضیه احنف بن قیس که بعد از اسلام رخ داد به این نکته واقف می‌شویم (ابو حنیفه احمد بن داود دینوری، اخبار الطوال، 1371، ص 287).

[7]. رجوع شود به ص 93.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org