پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: ارث بردن فرد کافر از مسلمان
ارث بردن فرد کافر از مسلمان
اگر شخص مسلمانى از دنیا برود و بعضى از ورثه او كافر باشند، آیا كسانى كه كافر هستند، از فرد مسلمان، ارث مى برند؟
كافر، یعنى منكر و جاحد اصول اعتقادات با فرض علم به آنها، از مسلم ارث نمى برد; اگر نگوییم كه از غیر مسلمان بدون انكار هم ارث نمى برد; چون همان طور كه شیخ صدوق(قدس سره) در كتاب «من لایحضره الفقیه» فرموده، ارث نبردن كافر، عقوبتى است براى كفرش و در این جهت، فرقى بین مورّث بودن مسلم و یا غیر مسلم كه جاحد نباشد، نیست. به هر حال، در ارث نبردن كافر (كه انكارش و عنادش با آگاهى به اصول عقاید است) از مسلم، جاى هیچ گونه شك و شبهه اى نبوده و نیست و روایات متضافره مستفیضه بر آن دلالت دارد و قدر متیقّن از اجماع در مسئله است و بالجمله، «الكفر من موانع الارث كالقتل كما علیه الاصحاب»; و امّا غیر مسلم، یعنى توده غیر مسلمان قاصر و غافل، به خاطر غفلتشان نمى توان بر آنها تكلیف كرد و مؤاخذه شان نمود; چون تكلیف غافل، نه تنها تكلیف به محال است بلكه خود، تكلیف محال است، و یا آنكه گرچه تكلیف قانونى نسبت به آنها محال نیست و محال بودن، اختصاص به تكلیف شخصى و جزئى دارد; امّا قطعاً معذور هستند. (كما علیه سیدنا الاستاذ الامام الخمینى ـ سلام الله علیهـ) و مانعیّت عدم اسلامشان از ارث نسبت به مسلم، خلاف اطلاقات و عمومات ارث است و در بین حدود سى روایت كه شیخ در تهذیب (كه اجمع فقهى از كتب روایى اربعه است) شاید دو روایت را بتوان به نحوى شامل این گونه غیر مسلمانان دانست; وگرنه بقیّه اخبار، یا مربوط به كفّار به معنایى كه گذشت مى باشد و یا در مقام بیان احكام فرعى مانعیّت كفر و عدم اسلام است، نه در مقام بیان اصل مانعیّت، و شمّ الحدیث، مانع از استدلال به آن دو و یا سه روایت در مقابل آن همه روایات و در مقابل علّتى كه محدّث متعبّد، شیخ صدوق(قدس سره) در كتاب من لایحضره الفقیه ذكر فرموده مى باشد و اگر گفته نشود كه آنها هم ناظر و مختصّ به غیرمسلم كافر و غیرمسلمى است كه مستحقّ عقوبت اخروى است، لااقل از اینكه اعتماد به آنها براى چنین فتوایى مشكل، بلكه ممنوع است، به هر حال بر فرض دلالت آنها و بلكه دلالت بقیّه روایات هم بر مانعیّت مطلق عدم اسلام، نمى تواند حجّت و قابل اعتماد باشد; چون به نظر این جانب به جهت تبعیض و ظالمانه بودن چنین قانونى، یعنى ارث نبردن غیرمسلمان از مسلمان دون العكس كه ارث بردن مسلمان از غیرمسلمان باشد این گونه روایات، به حكم مخالف با قرآن بودن باید ضرب بر جدار شود و زُخرف است. چگونه خلاف قرآن نباشد و حال آنكه در آیات فراوانى از قرآن، نهى از ظلم شده و چگونه چنین نباشد و حال آنكه قرآن مى فرماید: «و تمّت كلمة ربّك صدقاً و عدلاً...» و در آیه دیگر فرموده: «و ما ربّك بظلاّم للعبید...» و در سوره یونس، آیه 44 فرموده: «انّ الله لا یظلم الناس شیئاً و لكنّ النّاس أنفسهم یظلمون» و مسئله، گرچه محتاج به بحث زیادتر است; امّا به همین مقدار اكتفا مى شود و اقوى آن است كه كفرِ عن جحود، مانع است نه عدم اسلام.