Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: نشریه صفیر حیات
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: داعش ارهاب، و آتش پاره هاي زمين موج چهارم سلفي ها در جهان

داعش ارهاب، و آتش پاره هاي زمين موج چهارم سلفي ها در جهان

اشاره:

شماره اختصاصي بهمن و اسفند"صفير" به مبحث خشونت و تروريسم، سلفيزم و راديکاليزم مذهبي در جهان اسلام پرداخت. زماني صفير به اين مبحث پرداخت که هنوز گروه داعش در عراق و در اين نقطه از جهان اسلام نمود چنداني نداشت. صفير در همان شماره طي مصاحبه اي که با جناب حجت الاسلام والمسلمين دکتر داود فيرحي داشت به مباحث مهمي درباره سلفيزم و خشونت گرايي مذهبي پرداخت که به نوبه خود انعکاس خوبي پيدا کرد. پس از تسلّط گروه داعش بر برخي از مناطق و شهرهاي مهم عراق، دکتر فيرحي در نشستي جداگانه به تحليلي مصداقي تر مباحث گذشته خود پرداخت. با توجه به اهميّت اين موضوع، علاوه بر دعوت انديشمندان به مراجعه دوباره گفتگوي راهبردي صفير در شماره 33، بر آن شديم تا نظرات و تحليل هاي مطرح شده جديد ايشان را در اين نشست، و برخي نظرات و اخبار پيرامون اين موضوع را در اين شماره منتشر کنيم. با اين توضيح که تا لحظه طي مراحل فني نشريه، ائتلافي به رهبري آمريکا براي مبارزه با اين گروه شکل گرفته که برخي کشورهاي عربي منطقه از جمله عربستان نيز در آن شرکت دارند. 

جايگاه داعش در مبارزه با دولت مرکزي در عراق

داعش، قوي ترين جرياني که در مقابل دولت کنوني عراق قرار دارد، يک جريان چند مليتي است و براساس آماري که دولت عراق منتشر کرده از پنج تا شش هزار نفري که به موصل حمله کردند، چهارصد نفرشان انگليسي و بخش عمده شان عراقي بوده اند. جالب اين که داعشي ها اطلاعات دقيقي از نيروهاي موصل داشتند و به عنوان مثال هر فردي را که بازداشت مي کردند، اول نام او را در لپ تاپ خود جست وجو مي کردند و سپس درباره فرجامش تصميم مي گرفتند. جريان داعش يا دولت اسلامي عراق و شام( ISIS) با پانزده تا بيست هزار نيروي مسلح، ريشه در شاخه عراقي القاعده دارد که سال 2003، هم زمان با حمله امريکا به عراق، در درون القاعده شکل گرفت. اما به تدريج از القاعده فاصله پيدا کرد و سال 2010 به عنوان جنبشي جديد مطرح شد. اين جريان در سال 2013 با جنبش معارضان دولت سوريه ائتلاف کرد و با عنوان «دولت اسلامي عراق و شام» شناخته شد. پرچم سياهي با مهر پيامبر اسلام را براي خود انتخاب کرد و مدعي احياي خلافت هارون الرشيد در بغداد است. درحالي که القاعده جرياني ضدمسيحي و ضدصهيونيستي و به شدت ضدآمريکايي بود، داعش به صورت يک جنبش ضدشيعه ظاهر شد و به چنان خشونت هايي دست زد که در فوريه 2014 القاعده نيز از آن ها اعلام تبري کرد و در چند جبهه ازجمله در سوريه، در اردن و در کردستان ترکيه نيز با آن ها به جنگ برخاست. رويکرد سياسي و عقيدتي داعش، آن ها را نه تنها با شيعيان که با اهل سنت و با غرب نيز مواجه کرده است. رهبر اين جنبش نيز، ابوبکر بغدادي، فارغ التحصيل دانشکده حقوق بغداد است که سال 2006 از زندان آزاد شد و به آمريکايي ها پيغام داده بود تا چند سال ديگر شما را در آمريکا خواهم ديد.

نوع تشکيلات و سازمان دهي اجرايي و اقتصادي داعش

تشکيلات داعش با القاعده متفاوت است. برخلاف القاعده به مثابه يک سازمان تروريستي متمرکز که رهبري واحد دارد و مي شود با شناسايي و کنترل آن ها سازمان شان را فلج کرد، داعش يک سازمان تروريستي نامتمرکز دارد. از سال 2012 به بعد و پس از برخورد با مرکزيت القاعده، سازمان تروريستي اي در جهان اسلام تحت تأثير متفکر جبهه النصره، ابومصعب سوري شکل گرفت که از رهبري هاي محلي و غيرمتمرکز استفاده مي کرد؛ يعني هر گردان و هر امير منطقه ايِ آن مستقل عمل مي کرد؛ هم چون رهبري عمليات چريکي. داعش درحال حاضر ثروتمندترين جريان تروريستي جهان است که صادرات نفتي دارد. غارت براي آن ها مباح است و اگر اعضاي اين سازمان طبق سنت جنگ هاي خاص غنائمي به دست مي آورند يک درصدش متعلق به دولت و بقيه اش هم متعلق به خودشان است. بنابراين جوان ها را به غارت کردن تشويق مي کنند و چون به اين غارت جنبه مذهبي داده اند، جوانِ غارتگر هم خودش را نه دزد که مجاهد مي داند. به اين ترتيب منبع مالي داعش از غارت و فروش نفت و بخشي هم از کمک هاي لحظه اي دولت ها تأمين مي شود. تاکنون عربستان، سوريه( سال 2006) و حتي در دوره اي عراق و آمريکايي ها به آن ها کمک کرده اند. بنابراين تجهيزات آن ها مدرن است و سلاح هايي دارند که هنوز براي ارتش منطقه مشخص نيست از چه منبعي به دست آورده اند. برخي مي گويند از اسرائيل سلاح گرفته اند و برخي ديگر معتقدند آن ها به ارتش آزاد سوريه نفت داده اند و درمقابل سلاح گرفته اند. نکته خطرناک اين که مردم محروم منطقه که سربريدن هاي داعش را نمي بينند، کمک هاي مالي آن ها به فقرا و تبليغات آن ها را مي بينند، چيزي که مي تواند براي شان جذاب هم باشد. اخباري که در باره جهاد نکاح هم مطرح است، شايعه نيست و از اين طريق اين گروه در ميان طرفداران خود جاذبه جنسي ايجاد کرده و اخبار و اطلاعات بسيار فجيعي در اين باره بدست آمده که ذکر آنها دون شأن اين جلسه است.

نوع ايدئولوژي اسلامي داعش

داعش از درون جريان سلفي ـ تکفيري برخاسته است. هدف داعش توسعه جريان واحد اسلامي از غرب چين تا غرب آفريقاي شمالي است و سه ايده بزرگ دارد: اول، احياي خلافت اسلامي، برخلاف القاعده که مي گفت قدس را بايد آزاد کرد، داعشي ها دنبال آزادسازي بغداد از شيعه هستند. دوم، تأسيس يک حکومت واحد اسلامي با عنوان «الحکومة الاسلام». در ديدگاه داعش، اسلام بايد حکومت کند نه اين که حکومت اسلامي باشد. سوم، انديشه تکفير؛ يعني تمام سنّي هايي که مخالف آن ها هستند و شيعيان و غيرمسلمانان را کافر مي دانند و خون و مال شان را حلال. درواقع انديشة تکفير با خشونت ملازمه دارد و چشم اسفنديار اين جريان نيز انديشه تکفير است. داعشي ها بر اين اعتقادند که بايد دين را با خشونت اجرا کرد و اولين تصويري هم که از خود منتشر کردند تصوير سه نفر از اعضاي خودشان در جبهه النصره بود که از سرِ لجبازي يک وعده نماز نخوانده بودند و درنتيجه فوراً سرِ آن ها را بريده و تصويرش را منتشر کردند.

نسبت سلفي هاي امروز با پدران مذهبي خود و سلفي هاي عصر ابن تيميه

در ادبيات اسلامي با مفهومي کليدي به نام جريان بزرگ سلفي مواجهيم که سه دوره اصلي رشد داشته و اخيراً دوره چهارمي هم براي آن متصور مي شوند. سلفيسم در دوره اول در مقابله با هجوم مغول ها مطرح شد و بنيان گذاري سلفيسم به نام ابن تيميه گره خورده است. در اين دوره سلفيسم عکس العملي به سرخوردگي جهان اسلام بعد از حمله مغول بود. اگرچه سال ها قبل از آن خليفه عباسي از اعتبار ساقط شده بود ولي حمله مغول باعث اين بازانديشي شد. با اين شکست، در تحليل سقوط خليفه عباسي، بخش بزرگي از تقصيرات به گردن فرقه گرايي انداخته شد. در موج اول سلفيسم، راه حل احمد بن تيميه راه حلي صرفاً ناظر به نقد تشيع نبود بلکه فرقه گرايي داخل اهل تسنن را هم نقد مي کرد. دوره دوم سلفيسم، به دوران فروپاشي تدريجي عثماني و حضور غرب در خاورميانه برمي گردد و معروف به دوران وهابيت است. دوره سوم به فروپاشي بعد از جنگ جهاني دوم و شکل گيري جنگ سرد برمي گردد. در اين دوران کشورهاي غربي کوشش مي کنند جريان سلفيسم را به مواجهه با اتحاد شوروي در افغانستان، چچن، بوسني و هرزگوين بفرستند. درحال حاضر در مرحله چهارم، مسئله مهم سرريزشدن جنبش سلفي به خاورميانه است. جريان سلفي هم چون فواره اي بالا رفت و بر سرِ خود مسلمانان ريخته شد. اين دوره خطرناک ترين دوره فعاليت جريان هاي سلفي است.

ريشه هاي خشونت در سلفي هاي داعش

برخلاف فقهايي که «هنر زيستن» را ترويج مي کنند، سلفيسم نوعي از «الهيات مرگ» توليد مي کند و مى گويد: در وضعيت کنوني جهان وظيفة من انتحار است! وانگهي، سلفيسم يک چهره ندارد. سلفيسم احساس مي کند ناب گرايي اخلاقي چهره خارجي اش دفاع و جنگ است و مي گويد من با همان شجاعتي که بايد نفس خودم را بِشکنم و اخلاقي باشم، به همان اندازه هم بايد شجاعت جنگيدن با ديگران را داشته باشم. از همين رو براي يک سلفي «هنر مردن» الهياتي است که نمي شود آن را با چيز ديگري ــ مثل دعوت به خردمندي ــ عوض کرد. در ادبيات سلفي با واژگاني خاص مواجه مي شويم؛ مانند ارهاب که اصطلاح معروفي است به معناي ترس انداختن در دل دشمن، ولي عملاً خودش را با ترور مترادف کرده است. سلفي ها ــ شبيه بنيادگرايان مسيحي ــ براي واژگان عملياتي خود توجيه مذهبي درست مي کنند؛ مثلاً واژه تکفير در کاربرد آن ها داراي پيچيدگي خاصي است. در ادبيات ارهابي تأکيد مي شود که احکام اسلام بايد اجرا شود و اگر خشونتي وجود دارد در ذات جهاد است. بنابراين دو هدف دنبال مي شود: اول اين که خشونت از طرف من نيست بلکه از طرف اسلام است، و ديگر اين که کسي که خشونت را نفي مي کند اسلام را نفي کرده است؛ و کسي که اين اعتقاد را نداشته باشد تکفير مي شود. آن ها در دو حوزه مبارزه مي کنند: يکي با غرب، و ديگري با کساني که خشونت را نفي مي کنند. برخلاف سلفيان قديم و حتي وهابي ها، سلفي هاي امروز، خودشان را معيار اسلام ناب مي دانند. فلسفه ظهور تفکر سلفي انتقاد از فرقه گرايي هاي داخلي و توجيهات بي مورد درباره نص بود. مطابق اعتقاد سلفيسيم اگر جهان اسلام عقب افتاده، دليلش نه فشارهاي خارجي بلکه ضعف داخلي جهان اسلام است و فشارهاي بيروني با استفاده از اين ضعف، اثرگذار مي شوند. به اين ترتيب ادعاي اوليه سلفي ها اين بود که بايد دوباره به استحکام داخلي برگشت و اين استحکام داخلي را هم در دو چيز جست وجو مي کردند: يکي حذف فرقه گرايي و بازگشت به نص، و دوم ساده سازيِ اسلام و عبور از تفسيرهاي پيچيده. بنابراين سلفيسم ادعاهاي اخلاقي هم داشت که اتفاقاً مي تواند براي وحدت مفيد باشد. سلفي ها در گذشته اخلاق گرا بودند و ساده زيست، فرقه گرايي ها را ناديده مي گرفتند و متن را ساده مي کردند.

براي همين هم بعضي از سلفي ها امروزه به دليل عملکرد موج چهارم سلفيسم، ديگر خودشان را با نام سلفي معرفي نمي کنند و اسم شان را مي گذارند" مشايخ الصحوه" يعني رهبران بيداري. با اين توضيح، تفکر سلفي، در گذشته خشونت گرا نبود. اما سلفيسم ويژگي هاي منفي هم دارد. يکي اين که آيات جهادي بخش کوچکي از احکام قرآن است اما آن ها احکامي را که واجد خشونت باشند برجسته کرده اند؛ ديگر اين که آن ها هر نوع تخصص را از دين شناسي مي گيرند و مي گويند احتياجي به تبعيت از متخصص نيست. معتقدند هرکه ادبيات عرب بداند مي تواند به نص مراجعه کند و اصطلاحاً اسمش را "اتباع" مي گذارند؛ مثلاً در ادبيات اهل سنت، امربه معروف وجود داشت اما امربه معروف براي رسيدن به مرحله عمل، اذن حاکم يا مفتي را لازم داشت. هم چنين در بحث جهاد ــ براساس سنت اهل سنت ــ اگرچه هر مسلماني وظيفه داشت سالي حداقل يک بار جهاد کند اما مديريت جهاد به دست حاکم بود و به اين ترتيب آيات جهاد توليد خشونت نمي کرد. اما وقتي که تقليد توسط سلفي ها شکسته شد، ديگر نه حاکم سنّي و نه عالم سنّي نمي توانند جهاد را کنترل کنند و هر مسلماني که وظيفه اش يک سال جهاد است عمل به اين وظيفه را برعهده خود مي بيند. به اين ترتيب جنبش هاي سلفي از يک روشنفکري وحدت طلبانه به يک نوع عمل گرايي افراطي که حتي بقيه مسلمانان را هم تکفير مي کنند مي غلطند و هر جوان سلفي تبديل به "جمرات الأرض" يعني آتش پاره هاي زمين مي شود. و اين پتانسيل وقتي با تحولات بيروني گره مي خورد، تبديل به خاورميانه اي شعله ور در خشونت مي شود. هم چنين پديده سلفيسم با رشد دانشگاه ارتباط دارد. وقتي انبوه درس خواندگان مسلمان که ارتباط ارگانيک با آموزش هاي کلاسيک ندارند پيشرفت غرب را مي بينند، تنها راه حل را بازگشت به اسلام مي دانند و اين جوانان مسلمان که نه حاکم جديد دارند که مشروعيت او را بپذيرند و نه مفتي را قبول دارند، موتور حرکت بنيادگرايي مي شوند. اکنون جوانان سلفي، معتقدند که بايد به مفتيان، اسلام را ياد دهند و بعد از فلان مفتي فتوا بگيرند؛ مانند فتاواي جهاد نکاح. آن ها بنابراين اصلاً مقلد مفتي نيستند و فتوا نقش راهنما را براي آن ها ندارد بلکه آن ها تصميم شان را گرفته اند و فتوا براي شان چيزي شبيه تفنگ است. يک ابزار است و اصطلاحاً مي گويند: فتواهاي ابزاري.

عربستان و مهار جريان سلفي!

اين تصور وجود دارد که مي توان با فشار سياسي به عربستان جلوي سلفيسم را گرفت. اما واقعيت اين است که عربستان هم براي بيرون کردن اين غده از درون خاک خود مجبور است هزينه زيادي پرداخت کند، تا سلفي ها را جاي ديگري مشغول کند و اقدامات خشونت بار آن ها به جاي خاک عربستان در جاي ديگري صورت پذيرد. درحالي که پيش بيني ها اين بود که اگر بحران سوريه تمام شود، دو کشور اردن و عربستان هدف سلفي ها قرار خواهند گرفت، عربستان با تجهيز آنان در سوريه به طور غريزي درحال دفاع از خودش بود.

نسبت ميان خيزش سلفي ها و تفوق اخوان المسلمين در مصر

در جهان سنّي، دو جنبش بزرگ حضور دارد:" سلفي" و" اخواني". در اين ميان، تشکيلات اخواني فکرش روشنگرتر است ولي جنبش سلفي ساده تر، عمل گراتر و داراي طرفداران بيش تري است و اخواني ها درحال حاضر سلفي نيستند. بنياد اخواني ها اگرچه نسبتي با سلفيسم داشت اما آن ها به شدت تغيير کردند و امروز ديگر اخوان سيد قطبي نيستند. زمان زيادي است که اخوان از سلفيسم جدا شده و بعيد است که به تفکرات سلفيه برگردند. تکفيري و تروريستي خواندن اخواني ها در مصر توسط دولت به خاطر اين است که از تأثير آن ها جلوگيري شود. اخوان يک شبکه جهاني است و حداقل در 22 کشور شعبه رسمي دارد. از رسانه نيز برخوردار است و خبرگزاري الجزيره از آنِ اخواني هاست؛ هم چنان که امير قطر اخواني است و قرضاوي در قطر زندگي مي کند. بنابراين بايد پذيرفت که شبکه هاي اخواني کاملاً به همديگر متصل و غيرقابل حذف هستند.

آیت الله العظمی صانعی:
گروه داعش با انسانیت و بشریت سر نزاع دارند.

اين گروهي که از عراق سر بر آورده جنگش با سني و شيعه نيست، جنگش تنها با عراق يکپارچه و متحد نيست بلکه اصلا با انسانيت، با بشريت سر نزاع دارند فلذا مي‏بينيد حتي مسيحيان را شکنجه کرده و سرمي‏برند، علاوه بر حسينيه‏‏‏‏ ها، کليساها را هم تخريب مي‏‏‏‏ کنند و سربازاني را که اسير مي‏کنند به طرز فجيعي، سر مي‏برند و در يک کلام، وحشيانه‏‏‏‏ ترين جنايت‏ها را انجام مي‏دهند. البته برخي جاهاي دنيا جنايت هست ولي شايد به اين وحشي‏‏‏‏ گري و عموميت نباشد که با قساوت تمام، سرها را مي‏برند و روي سينه افراد مي‏گذارند و با آن عکس يادگاري مي گيرند! سپس منتشر مي کنند تا با حربه رعب و وحشت، پيروزي بدست آورند. همين‏ها هستند که برج بزرگي را در آمريکا منفجر مي‏کنند و انسان‏هاي بسياري را مي‏کشند، همين‏ها هستند که هزاران جنايت را در طول حاکميتشان در افغانستان داشتند و اگر کسي ريشش را مي‏تراشيد شديدا مجازات مي شد! دو تار موي يک زن بيرون مي‏آمد او را به بدترين وجه مجازات مي کردند! هدف اين گروه ها اين است که به وسيله اين وحشي‏‏‏‏ گري‏‏‏‏ ها اسلام را به سمت و سوي ارتجاع ببرند. بنده به عنوان طلبه‏‏‏‏ اي که در حد توان خود سالهاست در فقه اسلام و ارزش هاي آن مويي سفيد کرده‏‏‏‏ ام به صراحت اعلام مي دارم که هيچ يک از اعمال اين گروه‏‏‏‏ ها به اسلام مربوط نيست و ساحت مقدس اسلام وپيام آورش يعني رسول رحمت(ص) با اين گونه حرکات زشت و خشن سازگاري ندارد بلکه اسلام يک وسيله و بهانه اي براي آنان شده است.(صفيرشماره36)

آيت الله هاشمي رفسنجاني:

داعش يک جريان جلّاد، جاهل و متعصب است/داعش بويي از اسلام نبرده است.مشـکل اصـلي کشورهاي اسلامي عدم وحدت و يکپارچگي است و اگر مردم دچار اختلافات فرقه اي و مذهبي نمي شدند، يک گروه کوچک تروريستي نمي توانست مناطق مختلف را اشغال و در حق مردم جنايت کند. آقاي هاشمي رفسنجاني با بيان اينکه گروهک تروريستي داعش يک جريان جلّاد، جاهل و متعصب است و ديکتاتورترين آدم ها در رأس آنها قرار دارند، اضافه کرد: اين گروهک، بويي از اسلام نبرده و اعمال وحشيانه خود را براي بدبين کردن مردم جهان به اسلام نسبت مي دهد. وي با يادآوري شروطي که تروريست هاي داعش براي مسيحيان، ايزديان و پيروان ديگر اديان و مذاهب عراق براي پرداخت جزيه، پذيرفتن کنيزي دختران و زنان و يا قبول مسلماني گذاشته اند، تاکيد کرد: چگونه اينها ادعاي مسلماني مي کنند در حالي که آيه «لا اکراه في الدين» تابلوي عقايد اسلامي در انتخاب دين است. رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام با تأکيد بر اين نکته که به دليل آزادي بيان «در دوران پيامبر( ص) و حضرت علي(ع) زنداني وجود نداشته است»، گفت: شيطنت ارباب رسانه هاي غربي را ببينيد که در اخبار اقدامات تروريستي داعش، به جاي کلمه داعش عمدتاً از عبارت «دولت اسلامي» استفاده مي کنند. آيت الله هاشمي رفسنجاني با تأکيد بر اينکه روش اسلام ناب اعتدال و ميانه روي است و عنوان تاريخي عدليه براي شيعه به همين خاطر است، افزود: همانطور که خداوند در قرآن کريم مي فرمايد:« وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَي النَّاسِ وَيکُونَ الرَّسُولُ عَلَيکُمْ شَهِيدًا»، مسلمانان امت ميانه رو هستند که بايد سرمشق امم و ملل ديگر باشند.(شفقنا)

پاپ فرانسيس خطاب به بان کي مون:
خشـونت هـاي داعـش عليـه مسيحيان و اقليت هاي مذهبي را متوقف کنيد.

پاپ در اين نامه ضمن ابراز نگراني شديد از تحولات عراق و اعمال خشونت هاي تروريست هاي داعش عليه اقليت هاي مذهبي نوشت: اعمال خشونت عليه مسيحيان و ساير اقليت هاي مذهبي و قومي در شمال عراق، مصيبتي غير قابل تحمل است که وجدان همه را در حمايت از قربانيان اين خشونت ها تکان مي دهد. پاپ همچنين با اشاره به تصاوير وحشتناکي که هر روز در اينترنت از شمال عراق مي رسد، به بان کي مون نوشت: اين اشک ها، رنج ها و ناله هاي صادقانه مسيحيان و ساير اقليت ها را در سرزمين عزيز عراق، پيش روي جنابعالي شما قرار مي دهم. پاپ افرود: مسيحيان و ساير اقليت ها در اين منطقه مجبور به فرار از خانه وکاشانه خود شده و شاهد نابودي اماکن مذهبي و ميراث ديني اشان هستند. وي افزود: بايد از خشونت هاي بيشتر جلوگيري کرد. تجربيات فاجعه بار قرن بيستم و درک ابتدايي کرامت بشر بايد به جامعه بين المللي بويژه قوانين و مکانيزم هاي حقوق بين المللي فشار وارد کند تا هر تلاش ممکن را براي متوقف کردن و جلوگيري از خشونت بيشتر عليه اقليت ها در عراق انجام دهد. اين در حالي که واتيکان نيز روز گذشته با انتشار بيانيه اي از رهبران مذهبي در کشورهاي عربي و اسلامي خواست تا عليه جنايت هاي داعش موضع گيري رسمي کنند. شوراي اسقفي گفت و گو بين المذاهب واتيکان در اين بيانيه نوشت: اخراج مسيحيان و آنچه بر سر ايزديان در عراق آمد، با واقعيت هاي هيچ مذهبي در جهان سازگار نيست. شکنجه، گردن زدن افراد و اعدام انسان ها در ملاء عام، ربودن زنان و دختران به عنوان غنيمت جنگي و تخريب نمادهاي مذهبي مسيحيت، نيازمند موضع گيري روشن رهبران ديني به ويژه در کشورهاي عربي و اسلامي است. در اين بيانيه تاکيد شده است: اگر رهبران مذهبي در مقابل اين جنايت ها موضع گيري نکنند، اديان، پيروان آنها و رهبرانشان چه اعتباري خواهند داشت؟ (شفقنا)

استاد دانشگاه الازهر:

کلمه «لا اله الا الله» نوعي مصونيت ديپلماتيک است./ صداي تکبير نزد فرد غربي تبديل به صداي کشتار شده است.
دکتر شيخ تاج الدين الهلالي مفتي سابق استراليا در نشست علمي نقد جريان هاي تکفيري که در مرکز فقهي ائمه اطهار(ع) برگزار شد، اظهار داشت: اگر کسي بخواهد درباره جريانهاي تکفيري صحبت کند اين کار عالم دين نيست بلکه يک متخصص خنثي سازي مواد منفجره بايد درباره تکفير صحبت کند اما ما چه کاري مي خواهيم انجام دهيم؟ ما بايد بمبهايي که در ذهن تکفيري ها کاشته شده است را خنثي کرده و در اين راستا لازم است شبکه بمب گذاري ها در ذهن هزاران تکفيري را جدا کرده و سپس خنثي کنيم. امروز درجهان شاهد هستيم که تکفير خودش را به تکبير ارتباط مي دهد به اين معنا که انسان تکفيري بعد از قتل و سربريدن فرد، نداي تکبير سر مي دهد در حاليکه اين نداي تکبير که شعار اسلامي است در جاهاي خاص از جمله عيد، هنگام نماز و هنگام فتح و ظفر براي آزادسازي فلسطين و مسجدالاقصي سر داده مي شود. او با بيان اين مطلب که امروز تکفيري ها، تکفير را جايگزين تفکر کردند، گفت: اينها کاري کردند که اين «الله اکبر» که به معناي تشکر از خداوند و حرکت به سمت بودن در حضور خداوند است، جاي خود را به چيز ديگري داده است؛ يک شخص غربي وقتي مي شنود يک مسلمان هنگام دريدن شکم انسان و به دندان کشيدن جگر «الله اکبر» مي گويد، معناي تکبير در نزد اين فرد شکر خدا و نماز نيست بلکه هروقت ما در کشورهاي آنها يا هرجاي ديگر تکبير بگوييم، صحنه کشتار در ذهن او تداعي مي شود. الهلالي با بيان اين مطلب که صداي تکبير نزد فرد غربي تبديل به صداي کشتار شده است، ابراز داشت: وقتي صداي تکبير بلند مي شود، گمان مي کنند قرار است شخصي کشته شود. استاد برجسته دانشگاه الازهر با بيان اينکه تکفيري ها سعي مي کنند ذهن افراد عضو جريان خود را همواره در کنترل خود داشته باشند، بيان داشت: اينها امروز اسلحه خود را به سمت مسلمانها نشانه رفته اند چرا که براي ظهور و بروز و تسلط پروژه آمريکايي – اسرائيلي در منطقه زمينه سازي مي کنند.

الهلالي با تاکيد بر اينکه نبايد انديشه تکفيري را به اهل سنت نسبت داد به سبقه تاريخي اين انديشه اشاره کرد و افزود: در دوران اموي ها بعد از اينکه انديشه معتزله رونق گرفت و اعتزالي ها قرآن و سنت را کناري نهادند و بيشتر بر عقل تکيه کردند برخي اشخاص از جمله محاسبي سعي کردند در برابر اين فکر به احياي سنت دست بزنند و به نوعي مي خواستند پاسخ اعتزالي ها را بدهند که فعاليت اينها قبل از ابوالحسن اشعري بود.او ادامه داد: بعد از آن، ابوالحسن اشعري آمد و با استفاده از عقل و نقل شروع به پاسخ دادن به معتزله کرد و بعد از ان ابومنصور ماکريدي اين انديشه اشعري را همراهي کرد هرچند دوز کاري ماکريدي به معتزله نزديکتر است تا اشعري ها. مفتي سابق استراليا با برشمردن فرق و مذاهب موجود در اشاعره گفت: به همين خاطر به ابوالحسن اشعري و ابومنصور ماکريدي دو قطب اهل سنت و جماعت گفته مي شود. در زمان عباسيان غلات حنابله سعي کردند اين اصطلاح را بدزدند به گونه اي که آمدند اينقدر غلو به خرج دادند که اشاعره و ماکريدي را خارج از اسلام دانستند و بعد به اعتباري اوائل خلافت عباسيان اين اصطلاح حالت رسمي به خود گرفت.

او ادامه داد: سالها بعد عبدالوهاب، فکر ابن تيميه را احيا مي کند و خودش و پيروانش خود را قوم برگزيده خدا ناميدند. اين اشخاص بقيه مسلمانها را کنار زدند بنابراين بر اساس فکرشان شافعيه، مالکيه و حنفيه تکفير شدند و شيعه به طريق اولي در فکر آنها تکفير مي شود جالب اينکه غلات اينها از غلات اوليه حنابله بيشتر است. الهلالي وهابي هاي امروز را ادامه غلات حنابله دانست و گفت: وهابي هاي مدعي سلفي گفتند براي اينکه انسان سلفي شود بايد به کتاب خدا و سنت پيامبر و سلف امت رسول خدا برگرديم. ما به سلف احترام مي گذاريم اما اينکه بگوييم دقيقا مانند سلف فکر کنيم امکان ندارد چون زمان ما با زمان سلف تفاوت مي کند.

او با بيان اينکه تکفيري ها عليه خداوند و سنت پيامبر(ص) شمشير مي کشند، به حديثي اشاره کرد و گفت: امام رضا وقتي به نيشابور رسيد، مردم اين شهر که غالبا سني بودند به استقبال ايشان رفتند و از ايشان خواهش کردند که صورت خود را نشان دهند تا چشمان مردم به نور ديده ايشان متبرک شود. بعد از آن ابومسلم درخواست کردند از امام رضا(ع) که روايتي براي مردم بگويد. امام رضا(ع) قبول کردند و فرمودند: «پدرم موسي بن جعفر(ع) از پدرش جعفر صادق(ع) و او از پدرش محمد باقر(ع) و او از پدرش زين العابدين(ع) و او از پدرش امام حسين(ع) و از اميرالمومنين( ع) که فرمودند حبيب و نور چشم من محمد مصطفي به من و فرمودند جبرئيل( ع) به من گفتند خداوند متعال فرمودند لا اله الا الله دژ استوار من است و هرکس بگويد وارد اين دژ شده است و هرکس وارد دژ من شود از عذاب من ايمن خواهد بود.» چهار هزارنفر اين حديث را نوشتند. ابومسلم مي گويد اگر اين سند روايت را بر ديوانه اي قرائت کنند و او سالم شود جاي تعجب ندارد.

وي تکفيري را به دليل شمشيرکشيدن عليه خداوند و قتل مسلماني که لا اله الا الله مي گويد، مجرم دانست و ابراز کرد: تکفيري هم مخالف خداست و هم جنگ عليه رسول خدا و اتفاقا اعلام جنگ عليه همه بندگان خدا کرده است و به نوعي مصونيت الهي بندگان خدا را نقض کرده است. يک تکفيري وقتي يک مسلمان را مي کشد، خون، مال و عرض اين مسلمان را به کناري نهاده و برخلاف فرمان الهي اين مصونيت را نقض کرده و دست به اين جنايت مي زند. (شفقنا)

داعش ترسناک ترين و ثروتمندترين گروه جهان

موسسه تحقيقات واشنگتن اعلام کرد، گروه داعش اگر ثروتمندترين گروه تروريستي جهان نباشد قطعا يکي از سازمان هاي تروريستي ثروتمند محسوب مي شود.به گزارش شفقنا(پايگاه بين المللي همکاري هاي خبري شيعه)، به نقل از ايسنا، مايکل نايتس از موسسه تحقيقات واشنگتن که از دهه 1990 تحولات عراق را مطالعه مي کند، مي گويد داعش روزانه بين دو تا چهار ميليون دلار درآمد دارد. وي تاکيد کرد: برخي برآوردها از ثروت گروه تروريستي داعش اغراق است مثلا دو ميليارد دلار و يا بيش از آن بسيار زياد است. با اين حال داعش روزانه بين دو تا چهار ميليون دلار درآمد دارد. مايکل نايتس گفت: داعش همواره گروه تروريستي ثروتمندي بوده است چرا که در طول پنج سال گذشته مافياي پول غيرقانوني را در سراسر عراق برعهده دارد. حال که داعش وحشي گري هاي خود را به نسبت سال هاي گذشته افزايش داده است، برخي گزارش ها درباره ثروت اين گروه اغراق شده است. برخي گزارش ها هم درباره آنکه آن ها به بانک هاي موصل حمله کرده اند، تائيد نشده است. طبق گزارش سي ان ان ثروت آن ها به همه چيز از جمله قاچاق مواد مخدر تا کمک متحدان آن ها در حوزه خليج فارس که با آمريکا همپيمان هستند نسبت داده مي شود. نايتس گفت: اهدا کنندگان مالي در خليج فارس بخش کوچکي از کمک ها را تشکيل مي دهند. سهم عمده اي از منابع مالي آن ها هم اکنون از نفت به دست مي آيد و آن ها روزانه بين 30 تا 40 هزار شبکه نفت را صادر مي کنند آن ها نفت عراق را بر مي دارند و به سوريه مي برند و پس از پالايش صادر مي کنند که از طريق کاميون و از راه ترکيه صورت مي گيرد. (ايسنا)

توزيع بروشورهاي داعش در قلب لندن

هزاران رهگذر و فروشنده در مشهورترين و قديمي ترين خيابان انگليس "آکسفورد" با ديدن بروشورهاي تبليغاتي داعش که آنها را به ترک کشورشان و مهاجرات فوري با هدف پيوستن به دولت اسلامي شام و عراق دعوت ميکرد، شگفت زده شدند. اين بروشورها که به زبان انگليسي بوده است ضمن توصيف خلافت به اصطلاح اسلامي داعش به "طلوع بالفعل عصري جديد" از انگليسي ها خواسته است براي ملحق شدن به داعش فورا مهاجرت کنند. خيابان آکسفورد" در قلب لندن واقع است و هر ساعت دهها هزار نفر در آن عبور و مرور مي کنند و هر روز پذيراي گردشگران زيادي از جمله از کشورهاي خليج( فارس) است زيرا مشهورترين فروشگاههاي برندهاي معروف در اين خيايان قرار دارد، اين خيابان چند متر با سفارت آمريکا فاصله دارد و از سوي ديگر نزديک به خياباني است که مرکز تجمع اعراب در لندن است.
روزنامه "ديلي ميل" در اينباره نوشت که پليس در حال انجام تحقيقات در اين زمينه است و تا کنون ردپايي از کسانيکه به توزيع اين بروشوها اقدام کرده اند پيدا نکرده است.
(شيعه نيوز)

 تن به جهاد نکاح داده ام!

به گزارش شيعه آنلاين، "ساره" دختر شيخ «عبدالملک السعدي» از چهره هاي سرشناس اهل سنت عراق طي اظهاراتي اعتراف کرده که تاکنون چندين بار به "جهاد نکاح" تن داده است. وي طي اظهاراتي در اين باره گفت: با توجه به اينکه احکام شريعت به من اجازه "جهاد نکاح" داده، بنده در گذشته تن به "جهاد نکاح" داده ام و در حال حاضر نيز چنين جهادي را انجام مي دهم و قصد دارم به اين نوع جهاد ادامه دهم!دختر اين چهره سرشناس اهل سنت عراق همچنين افزود: بنده همه دختران و زنان مسلمان را به اين کار دعوت مي کنم!
(شيعه آنلاين)

نقشه ادعايي داعش

پايگاه هاي خبري وابسته به گروهک تروريستي داعش، يک نقشه ادعايي از مناطق تحت کنترل عناصر خود در عراق و سوريه منتشر کردند. به گزارش روز شنبه پايگاه خبري«اليوم السابع» طبق اين نقشه، گروهک تروريستي داعش بيش از يک سوم خاک عراق در شمال غرب اين کشور و يک سوم خاک سوريه در شمال شرق اين کشور را تحت کنترل خود دارد.اين نقشه شهرهاي نينوا، الانبار، دير الزور، الرقه و حلب را تحت کنترل تروريست هاي داعش نشان مي دهد.همچنين اين نقشه کشورهاي همسايه مرزهاي داعش را مشخص و مساحت مناطق تحت اشغال خود را 200 هزار کيلومتر مربع و جمعيت آن را 10 مليون نفر اعلام کرده است. (خبر آنلاين)

عربستان سعودي در شوک پيوستن 2 کودک به داعش

به نقل روزنامه سعودي الرياض، "عبدالله و احمد" نام دو کودک 10 و 11 ساله است که پدرشان آنها را از عربستان سعودي به سوريه برد تا در کنار داعش بجنگند. هم اکنون اين دو کودک، کم سن ترين جنگجويان داعش نام گرفته اند. مادر اين دو کودک از مقامات مسؤول خواسته است فرزندانش را از سوريه برگردانند. پدر اين کودکان که سال ها قبل از همسرش طلاق گرفت؛ به دروغ گفته بود قصد دارد براي گذراندن تعطيلات عيد فطر به همراه دو پسرش، به دبي سفر کند اما او به ترکيه و از آنجا به سوريه رفت تا در کنار اعضاي داعش بجنگند. پدر اين کودکان در سومين روز بعد از عيد فطر، در ساعت سه بامداد با ارسال پيامک هايي به مادر کودکان اطلاع داد که به سوريه رفته است تا در دولت خلافت اسلامي و در کنار خليفه باشد. او از خانواده اش هم خواست به فرودگاه بروند و خودروي وي را تحويل بگيرند و بدانند که کودکان نزد خدا هستند. اين موضوع باعث شد بسياري از روزنامه ها و رسانه هاي عربستان سعودي به موضوع انتقال اين دو کودک سعودي به داعش بپردازند و درباره تکرار اين اتفاق در آينده هشدار دهند.قبل از اين هم يک شهروند لبناني تبار استراليا به همراه پسرش به سوريه سفر کرد تا به داعش بپيوندد.او پس از اين، عکسي از فرزندش را در حالي که يک سر بريده در دست داشت، منتشر کرد. اين رويداد باعث موضع گيري نخست وزير استراليا و وزير خارجه آمريکا شد. (عصر ايران)

فروش اجساد؛ منبع درآمد جديد داعش

تروريست هاي داعش در نيمه ژوئن( 3 ماه پيش) و پس از عقب نشيني نيروهاي عراقي، منطقه السعديه را به تصرف خود درآوردند و بعد از آن نسبت به اعدام سرکرده گروههاي مسلحي که رقيب آنان بودند، اقدام کردند.خانواده يکي از اعضاي ارشد گروه نقشبنديه براي تحويل گرفتن جسد وي 50 هزار دلار به تروريست هاي داعش پرداخت کرده اند. يک منبع محلي عراقي در گفت وگو با سومريه نيوز گفت: خانواده فردي موسوم به ابو داوود که از اعضاي ارشد گروه نقشبنديه( از گروه هاي هم پيمان با داعش) بود مبلغ 50 هزار دلار براي تحويل گرفتن جسد وي و سه تن از همراهانش از طريق يک واسطه به داعشي ها پرداخت کرده اند. فرد مذکور دو هفته قبل، پس از گرفتار شدن در کمين نيروهاي داعش در اطراف منطقه السعديه در 60 کيلومتري شمال بعقوبه به همراه سه تن از دوستانش دستگير و سپس اعدام شد.اين منبع محلي افزود: داعش مبلغ 150 هزار دلار آمريکا براي تحويل دادن اجساد اين سه نفر درخواست کرده بود اما واسطه ها توانستند اين مبلغ را تا 50 هزار دلار کاهش دهند و اين اجساد صبح امروز در مکاني نزديک به ورودي غربي السعديه به خانواده هايشان تحويل داده شد.در برهه اخير، گروهک تروريستي داعش رويکرد جديدي را در مبادله جسد قربانيان در ازاي مبالغ هنگفت در پيش گرفته و بسياري از خانواده هاي عراقي، براي گرفتن جسد فرزندان خود بايد مبالغ قابل توجهي پرداخت کنند و اين مبادله ها از طريق واسطه هايي صورت مي گيرد که با سرکردگان داعش ارتباط نزديکي دارند. (عصر ايران)

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org