|
«حسين(ع) امام هدايت وآزادي»/اهل سنت و محبّت امام حسين(ع)
«حسين(ع) امام هدايت وآزادي»/اهل سنت و محبّت امام حسين(ع) دکتر جلال جلالی زاده/ (استاد دانشگاه و نماينده سابق مردم سنندج در مجلس) جاي هيچ گونه تکلف و ترديدي نيست که اگر امام حسين(ع) را "امام هدايت وآزادي" بناميم و از سيره وسيرتش قبساتي براي طي کردن مسير زندگي پر از ناملايمات وانحرافات امروزي بگيريم و در پرتو حيات عالمانه و سعادتمندانه ايشان روشي را براي رسيدن به اهداف وآرمان هاي بلند انساني در پيش بگيريم.چگونه از اخلاق ومنش اين امام همام بهره مند نشويم که از هر نظر، اسوه والگويي براي مومنان و موحدان است وخودش از خانداني بر خاسته است که به تائيد و تاکيد قرآن تا قام قيامت مشعل دار هدايت و نجات انسانيت مي باشند و محبت و دوستيشان مايه مباهات هر انساني است، زيرا محبت آنان موجب رسيدن به محبوب حقيقي يعني خداوند متعال است که پوشش دهنده همه محبت هاست.مسلمانان از زمان پيامبر(ص) تا امروز به اين محبت و دوستي افتخار مي کنند و به اين وصيت پيامبر(ص) عمل مي کنند که فرمود:«أدِبوُا أَولادَکُم علي ثلاث خِصال: حبّ نبيّکم و حبّ أهل بيتِه و علي قراءة القرآن» ( تخريج ديلمي). ياران و شاگردان پيامبر( ص) به اين وصيت عمل کردند وجز عده اي معدود از طايفه بني اميه که با مخالفت با اين خانواده و هتک حرمت آنان و شهادت شهسوار کربلا، ننگ ابدي را به جان خريدند؛ هيچ مسلماني را نمي توان يافت که مدعي محبت و ولايت آنان نباشد . روايت شده است که عمر بن خطاب به زبير بن عوام گفت: بيا به ملاقات حسن بن علي برويم، اما او اندکي تاخير کرد، عمر گفت:آيا نمي داني که عيادت بني هاشم فريضه است وملاقاتشان سنت است؟!(غالية المواعظ، ص620). اهل بيت پيامبر داراي دو فضيلت اند: فضيلت خانوادگي و انتساب به سرور کائنات و فخر موجودات و فضيلت همنشيني ومصاحبت با خاتم پيامبران؛ که افتخاري بس بزرگ ومنزلتي بس ارجمند در نهضت عظيم و جاودان اسلامي است وهيچ کتابي از کتب کلامي و عقيدتي اهل سنت را نمى يابي مگر اينکه بابي را به فضائل اهل بيت نبوت اختصاص داده و در اين مورد قلم فرسائي نموده اند وحتي ابن تيميه عقيده اهل سنت را در اين باره در کتاب العقيدة الواسطيه بيان نموده وگفته است: أهل سنت، أهل بيت پيامبر(ص) را دوست دارند وبه وصيت پيامبر در باره آنان عمل مي کنند: أذکرکم الله في أهل بيتي، أذکرکم الله في أهل بيتي، (صحيح مسلم،کتاب فضائل الصحابة باب فضل علي، ج5 ص188). و هنگامي که اقبال لاهوري در باره حضرت فاطمه مي گويد: مريم از يک نسبت عيسي عزيز و اهل بيت که حضرت علي رمز و نماد شخصيت معنوي آنان است پرورش يافته مکتب پيامبر از لحاظ علمي و روحي و آشنا به مقاصد دين والاي اسلام و جان فداي استاد و مرشدش در همه لحظات عمرش بوده است.و چگونه امام حسين(ع) که عصاره فضائل اين خانواده و تربيت يافته پاکترين و معصومترين خاندان موجود در کره زمين و منادي راه نمائي ثقلين مي باشند مورد توجه جد بزرگوار و پيروان مخلصش قرار نگيرد و نمى توان خود را مسلمان دانست اما نسبت به ريحان بوستان نبوت بي اهميت بود، و از عطر دل انگيز او خود را مست نکرد. رسول خدا در باره امام همام مي فرمايد:" حُسين منيّ و أنا من حسين، أحب الله مَن أحبَّ حسينا، حسين سبط من ألاسباط"( فضائل الصحابة، رقم، 1361) بنابراين با توجه به اين فرموده گرانسنگ نبوي به طور قاطع بايد گفت که محبت نبي و بغض امام حسين با هم قابل جمع نيستند و مطمئنا هر مسلماني اگر به دنبال تحقق و اجابت دعاي فرستاده خداوند باشد بايد محبت فرزند و نوه اش را جزء عادات و عمل قلبي خود قرار دهد و ممکن نيست کسي ادعاي محبت پيامبر(ص) را داشته باشد ولي از ايشان اطاعت نکند زيرا محبت اهل بيت از آثار عمل به سنت ايشان و اهتدا به هدايت رسول خاتم وتوصيه به احترام ومراعات مکانت آنان است که از سوي بسياري از محدثان، فقهيان و شاعران ذکر شده است. ذکر فضائل و کرامت هاي آن شخصيـت بـزرگ از زبـان صـحابه و يـاران پيامبر( ص) در کتاب هاي بسياري روايت شده که ذکر نام هر يک از آنان به درازا مي کشد کتاب هاي أسـد الغـابه (1/496)، کنزالعمال( 2/261)، البـداية والنـهايه (8/36)، مـشـکـاة المـصابـيـح (3/370، 377)، صـحيح البخـاري (5/33)، ســنن الترمذي( 5/614)،سـنن إبن ماجه(1/ا56)، المعجم الکبير(3/20)،صحيح مسلم(7/130)، و بسياري از کتاب هاي مرجع ومنبع حديثي و تفاسير مملو از فضائل اهل بيت بويژه امام شهيدان امام حسين مي باشد.ابو سعيد خدري روايت کرده است که پيامبر( ص)در فضيلت حسنين( رض) فرمود" الحسن و الحسين سيدا شباب أهل الجنة" و نيز فرمود: هرکس حرمت اسلام، من و خانواده ام را نگاه دارد دين و دنيايش را حفظ خواهد کرد، المعجم الکبير(3/126). ابوبکر صديق گفته است:" أرقبوا محمدا( ص) في أهل بيته"يعني کسي که مي خواهد خود را به پيامبر نزديک کند بايد خانواده اش را گرامي بدارد و بر خشنودي و أداي حقوق آنان اقدام نمايد و در بردباري و فداکاري، وفا، علم و کرم و تمسک به قرآن وسنت به آنان تاسي جويد، (ريحانة النبي، ص35). داستان طواف خانه خدا از سوي امام زين العابدين واستقبال حجاج از ايشان و سؤال هشام بن عبدالملک که او چه کسي است؟ و پاسخ فرزدق خواندني است: هذا ابن خير عبادالله کلهم در باره لعن يزيد، شيخ الاسلام ابن تيميه گفته است:هرکس امام حسين را شهيد نموده ويا در کشتنش معاونت داشته و يا خرسـند بـوده، لعنـت خـدا و فرشتگان ومردم بر او باد، ( مجموع الفتاوي ج4 ص437) آنچه که مي توان از نوشته ها وبيانات عالمان اهل سنت در باره محبت اهل بيت استنباط نمود دوري از افراط وتفريط و ديدگاهي عاقلانه و عرفاني و با اسلوبي صحيح و معتدل است که موجب تقريب و وحدت مسلمين و تقويت روابط بين مسلمانان و زدودن شکوک و ابهامات است. محبتي که بدور از سوء استفاده و يا استثمار افراد ساده لوح ويا جمع آوري مال و خدم و حشم مي باشد بلکه بر عکس موجب فلاح و رستگاري و رسيدن به بهشت جاودان است. يعني محبت آنان به سبب محبت خدا ورسولش که عبادت وفرمانبرداري است.محبتي که موجب معرفت کامل به ذات ذوالجلال و شناخت درست وصحيح پروردگار مي باشد . شيخ سعيد نورسي(از علماي اهل سنت) امام حسن وامام حسين(ع) را دوماه درخشان براي اين سلسله مبارک و نوراني مي داند که موجب ادامه نسل پيامبر ومشتعل نگه داشتن خورشيد فروزان نبوت وسيره او مي باشند. او انتساب به اهل بيت نبوت را مايه فخر و اعتزاز مي داند و ارتباط آنان را با شجره نبوت سبب برتري بر ديگران مي داند(المکتوبات ص568). و نيز ايشان مي گويند: اهل بيت منبع عظيم سنت مطهر و مدافع آن و ملتزم و مکلف به آن هستند و مراد از آل بيت از حيث وظيفه رسالت پيروي از سنت پيامبر است وکسي که سنت شريف را رها مي کند در حقيقت از آل بيت نيست و نمي تواند از هواداران راستين اهل بيت باشد،( اللمعات ص31). نورسي محبت فراوان و فوق العاده پيامبررا به حسنين(ع) در کودکي يک محبت و شفقت فطري نمي داند که از احساس دلسوزي پدرانه سرچشمه گرفته باشد بلکه آن را آغاز يک سلسله نوراني مي داند که يکي از مهمترين وظايف بزرگ نبوت را انجام مي دهد . امام حسين يکي از صحابه بزرگوار ويکي از فقيهان ومحدثان برجسته اي است که برخلاف صحابه اي مانند عبدالله بن عمر وديگران سکوت ومماشات در مقابل حکومت جائر را جايز نمي دانست وعدم بيعت با يزيد ودست رد زدن بر سينه معاويه وقيام بر ضد حکمران مستبد درسي تاريخي براي همه آزادي خواهاني است که زير بار ظلم وزور ستمکاران نمي روند.داستان جهاد و مبارزه امام حسين به مسلمانان درس داد که مسلمان ومومن واقعي وپيرو راستين سنت پيامبر(ص) نبايد در برابر استبداد، ستم وفسق وفجور سر تسليم خم کند و نبايد به خاطر قدرت وتجهيزات ظاهري وسطحي دشمنان اسلام به اين بهانه که عده و عده اش کم است از حمايت حق و خدمت اسلام سر باز زند يا روش سياسي منافقانه اختيار نمايد،( شهسوار اسلام ص30).بسياري از عالمان اهل سنت معتقدند که پيامبر جهاد خارجي را به مسلمانان آموخت وامام حسين جهاد داخلي را و به همين دليل هنگامي که فساد به ارکان حکومت اسلامي راه پيدا کرد خود را موظف دانست تا براي اصلاح دين جدش قيام نمايد و جان خود و خانواده اش را فداي آرمان هاي بشري و ديني بنمايد. شاعران اهل سنت چه ايراني و يا غير ايراني اشعار زيبايي در وصف امام حسين سروده اند که از سنائي و عطار و مولانا و سعدي و جامي تا اقبال لاهوري و شيخ رضاي طالباني حق مطلب را به خوبي ادا کرده اند. عطار نيشابوري: نمي توان در يک مقاله يا در يک کتاب به خصوصيات يکي از انسان هاي ماورائي وکامل پرداخت وهمه آن ها را ذکر کرد، شخصيتي که از غذاي حقيقي قرآن تغذيه نموده و از آبشخور سنت نبوي سيراب شده و از نورانيت ايمان منور گشته و به شرف اسلام مشرف شده و به اوج کمالات رسيده و وارث خاندان نبوت وپدر معنوي همه عرفا و بزرگمردان جهان معنوي و روحي و زعيم و پيشواي آزادگان و مبارزان تاريخ بشريت است. امام حسين مظهر اخلاق وويژگي هاي والاي انساني است که عامل به علم خود و بدون هيچ گونه ملاحظه اي جان خود را فداي حق طلبي وحق گوئي نمود ومسئوليت سنگيني را متوجه همه پيروانش نمود ومي توان گفت:تا زماني که يزيدي در تاريخ باشد وجود حسين لازم است وبايد حسين را هميشه الگوي خود قرار داد. 1-اللمعات، دار سوزلر للنشر، استانبول،چ اول، 1992 م
|