باسمه تعالی‌

"ایاك و ظلم من لایجد علیك ناصراً الا الله"

‌با سلام؛‌ ‌دخترم، امیدوارم پاسخم بتواند مرهمی هرچند كوچك بر آلام‌ ‌و رنج هایتان باشد؛ آن چه می تواند صبر، استقامت و توان انسان را در قبال این ظلم و‌ ‌ستم ها افزایش دهد، توجه به سیره ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین)، تاریخ و‌ ‌درس های آن است و این كه ظلم و ستم، هر چند زیاد باشد، معصیت خدای بزرگ و عملی زشت‌ ‌و رسواست؛ "اِنَّ رَبَّكَ لَبِال­مِر­صَادِ" و همانا خداوند در كمین ستمكاران است‌. ‌

آن چه می ماند حق و حقانیت است؛ زمستان می رود و روسیاهی آن به زغال می‌ ‌ماند و نسبت به آن چه پیش آمده، آیندگان قضاوت خواهند نمود و خداوند بزرگ هم پاداش‌ ‌اعمال خوب پدر شما و سایر دوستان و عزیزانی كه در بازداشت به سر می برند را به نحو‌ ‌احسن خواهد داد‌.

‌از خداوند متعال رهایی هر چه زودتر پدر ارجمندتان و سایر همفكران و دوستان‌ ‌را خواستارم‌.

یوسف صانعی - 20/4/1388

نامه دختر دكتر سعید حجاریان به معظم له‌

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارك مرجع عالیقدر آیت الله العظمی صانعی‌

با سلام و عرض تبریك به مناسبت ایام ولادت امام علی (علیه‌ ‌السلام )، مولای متقیان ، پیشوای عدالت طلبان و آزادی خواهان و امام مظلومان و ستمدیدگان‌ .

‌ این روزها دستهای استغاثه و التجاء به درگاه پروردگار عالم‌ ‌گشوده شده است و خلقی پریشان از نامهربانی ها شكوه به درگاه معبود می‌برند، كه‌ "‌و الی الله المشتكی ". من نیز در هر نماز و دعایی پیكر بیمار و رنجور پدرم دكتر سعید حجاریان را به یاد می‌آورم كه پس از سوء قصد ده سال قبل همین سلامتی نسبی‌ ‌خود را مدیون دعای ملت شریف ایران است ، و گویا می‌بینم كه در سلول انفرادی به‌ ‌نماز نشسته است ، او را كه به واسطه اصابت گلوله اشقیا به مخچه و نخاعش یارای ایستاده نماز خواندن نیست ، و می‌دانم كه لكنتی غریب گریبانش را می‌گیرد آنگاه كه‌ ‌می‌كوشد حروف را به درستی ادا كند. انگشت های بی حس او توانایی برداشتن قرص هایش‌ ‌را ندارد، نمی دانم آیا كسی هست كه داروها و قرص های رنگارنگ او را به موقع بدهد؟ او برای نوشیدن جرعه ای آب به كمك نیاز داشت ، نمی دانم آیا می‌تواند پس‌ ‌از ساعتها بازجویی آبی بنوشد و گلویی تازه كند؟ مردم او را به نام سعید می‌شناسند‌ ‌ولی مادرش او را عباس صدا می‌زند، بی اختیار به یاد جانباز كربلا، باب الحوائج‌ ‌حضرت ابوالفضل العباس می‌افتم‌ .

رندان تشنه لب را آبی نمی دهد‌ ‌كس گویا ولی شناسان رفتند از این ولایت‌

بیش از دو هفته است كه پدرم را بدون هیچ اتهامی بازداشت كرده‌ ‌اند. اصلا مگر این بدن مجروح و ناتوان می‌تواند جرمی مرتكب شود؟ همه می‌دانند‌ ‌كه پدرم سالهاست در حاشیه دنیای سیاست قرار گرفته و برای سیاستمداران تنها نمادی‌ ‌معنوی به شمار می‌رود. پس چگونه می‌تواند تأثیری در تحولات داشته باشد تا جرمی از‌ ‌آن پدید آید؟ انگار از این بدن رنجور هم نمی گذرند. تاكنون نه اتهام ایشان به وی‌ ‌تفهیم شده و نه از داشتن حق قانونی وكیل برخوردار است‌ .

‌ آن گونه كه پزشك‌ ‌متخصص ایشان در بیانیه رسمی اعلام نموده اند جان سعید حجاریان در خطر است و ایشان‌ ‌نیاز به مراقبت های فوری پزشكی داشته و بدون پرستاری خانواده در انجام امور شخصی‌ ‌و روزمره كه لازمه فرائض دینی است با مشكلات جدی مواجه است ، و اینها همه در‌ ‌حالی است كه ضارب پدرم آزادانه به ارعاب مردم مشغول است . ظاهرا مضروب باید به‌ ‌جای ضارب مجازات شود‌.

‌ این روزها جز گریستن به درگاه خدا سلاحی ندارم . امروز‌ ‌زینب دختر سعید حجاریان فریاد تظلم و دادخواهی به بیت شما مراجع عظام آورده است كه به خاطر خدا هر تلاشی در توان دارید به كار گیرید تا همه مظلومان در بند از‌ ‌جمله پدرم به آغوش خانواده بازگردند، كه مراجع در سنتی هزار و چند صد ساله همواره‌ ‌ملجاء مردم بی پناه بوده اند‌.

‌ اللهم انا نشكوا الیك فقد نبینا و غیبه` ولینا و‌ ‌شده` الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا‌.

‌ زینب حجاریان كاشانی - 12/4/1388