|
كتاب سيزدهم: وديعه ـ عاريه
(س 564) شخصى به مغازه پدرم مراجعه نموده و گردنبد طلايى را نزد ايشان به امانت گذاشته و در قبال آن، مبلغ پنج هزار تومان گرفته است، تا هر زمان كه برگشت، پول را بپردازد و گردنبند را پس بگيرد. بعد از حدود دو سال كه ايشان مراجعه مى كند پدرم به وى مى گويد كه گردنبند را به كسى داده ام. مى خواهم بدانم كه آيا آن گردنبند، براى بنده حلال است يا حرام؟ اكنون كه آن شخص در دسترس نيست، نگهدارى آن گردنبند براى ما چه حكمى دارد؟ ج ـ اگر بعد از رجوع، آن شخص ـ كه پدر گفته به كسى داده ام ـ راضى شده و صرف نظر نموده، همان رضايت كه به اختيار بوده، موجب حليّت است چون در حقيقت معامله اى روى گردنبند انجام گرفته، والاّ بايد اگر مى توانيد، صاحبش را پيدا كنيد و رضايتش را جلب نماييد، وگرنه پولش را به قيمت روز برايش صدقه بدهيد. 2/11/82 (س 565) شخصى با اصرار زياد اتومبيل بنده را به امانت تحويل گرفته و سپس تصادف كرده و از شركت بيمه مبلغ يك ميليون و سيصد هزار ريال خسارت گرفته و به دروغ وانمود كرده كه فقط مبلغ سيصد هزار ريال از بيمه دريافت كرده است و در حالى كه ماشين را به صورت ناقص تعمير كرده است به من تحويل داده. امّا بعداً متوجه شدم كه مبلغ واقعى، يك ميليون و سيصد هزار ريال بوده است. حال ايشان مدّعى است كه آن مبلغ، روزى ايشان بوده و حلال است. اين كار چه حكمى دارد؟ ج ـ در صورتى كه امين در نگهدارى از مال، افراط و تفريط ننموده، ضامن نيست، و چنانچه مقصّر بوده خسارات وارد شده را بايد بپردازد؛ و پول بيمه مربوط به ماشين و صاحب ماشين است؛ كما اينكه اگر كسى وقتى را با اجازه صاحب كار براى تعمير مصرف نموده و قصد كار بى مزد نداشته باشد، مستحقّ اجرت المثل است. 12/10/78 (س 566) مال و يا وجه نقدى براى انجام امرى در اختيار امينى قرار داده شده است. در فرض اينكه امين در مال و يا وجه مزبور و بدون اذن مودع تصرّف كند و آن را به عنوان بدهى و دَين خويش به طلبكار خود بپردازد، آيا گيرنده (طلبكار) مى تواند به عنوان مال و طلب خويش در مال و وجه نقد مزبور تصرّف و تملّك نمايد؟ ج ـ هر مالى كه بدهكار بدون اذن مالك در اختيار طلبكار گذارد، اداى دَين محسوب نشده و براى طلبكارى كه عالم به قضيّه است، تصرّف حرام و غيرجايز است؛ چون تصرّف در مال غير بدون اذن مالك است. 14/2/76 (س 567) شخصى مبلغ ده ميليون تومان نزد شخص ديگرى به عنوان وديعه قرار داده و به مسافرت رفته و مستودع در مال مورد وديعه تصرّف نموده و آن را به مصرف رسانيده است و پس از بازگشت از مسافرت، چنانچه تحويل وى داده و يا در صورت ورشكستگى و با استنكاف از عودت و يا مفقودالاثر بودن مودّع لطفاً بفرماييد: 1. تصرّف مستودع در مال مورد وديعه، چه حكمى دارد؟ 2. آيا مستودع مى تواند مال مورد وديعه را در اختيار ورّاث و يا غرماء (در صورت ورشكستگى وى) قرار دهد؟ 3. در صورت استنكاف مستودع، با مال مورد وديعه چه بايد كرد؟ 4. در صورت مفقودالاثر و يا مجهول المكان بودن مودّع و اختلاف ورّاث در مال مورد وديعه، تكليف چيست؟ ج 1 ـ تصرّف در امانت بدون اذن مالك، جايز نيست و موجب ضمان است. ج 2 ـ بايد در اختيار مالك يا وكيل وى قرار دهد و بدون اذن وى نمى تواند در اختيار غرماء يا كس ديگر قرار دهد. ج 3 ـ سؤال ابهام دارد، اگر مراد از سؤال اين است كه شخصى كه مال نزد او به امانت گذاشته شده، او از برگرداندن مال به صاحبش استنكاف دارد، اين عمل، حرام و ضامن مال وديعه است، چون حقّ تصرّف در مال امانت را بدون اذن مالك نداشته، و اگر مراد اين است كه امانت گيرنده بعد از قبول امانت مى خواهد وديعه را به هم بزند، بايد مال را به مالك و يا وكيل و يا ولىّ او برگرداند. ج 4 ـ تا مرگ او ثابت نشود، نمى تواند آن را به ورثه تحويل دهد، بلكه بايد تحويل حاكم داده شود تا حاكم براى او نگهدارى نمايد. 10/9/80 (س 568) اگر ولىّ يا قيّم محجور، مال متعلّق به او را نزد كسى امانت گذارد و پس از مدتى، آن ولىّ يا قيّم كه اينك مقروض شده اند، از امين تقاضاى مال محجور را بنمايد تا با آن، قرض خود را ادا كنند و يا حتّى مراجعه آنان به قصد خيانت در امانت باشد و اين امر از نظر امين احراز گردد، آيا امين مى تواند از استرداد مال محجور به نماينده شرعى او خوددارى كند و يا آن را به حاكم شرع تحويل دهد؟ ج ـ نمى تواند به آنان تحويل دهد، چون قيّم و يا ولىّ با قصد خيانت محرز و يا تصرّف بدون مصلحت، مانند اداى قرض هاى خود، از ولايت و قيمومت مطلقه خارج مى شود؛ و بايد مورد امانت را در اختيار مجتهد جامع الشرائط قرار دهد تا تعيين تكليف نمايد. 16/4/73 (س 569) شخصى مقدار قابل ملاحظه اى جواهرات را نزد دفترخانه اى به عنوان وديعه قرار داده و اكنون مدت پنج ماه است كه در بيمارستان و به علت يك بيمارى صعب العلاج در كماى كامل و مرگ مغزى بسر مى برد و فرزندان مودّع با مراجعه به مستودع، تقاضاى ردّ وديعه را بابت پرداخت بخشى از هزينه معالجات و نگهدارى وى در C.C.U دارند، با اين توضيح بفرماييد: 1. آيا مستودع حقّ امتناع از دادن مال الوديعه به فرزندان مودّع را دارد؟ 2. وظيفه مستودعوفرزندان مودّع،درخصوص نحوه استفاده از مال الوديعه را بيان فرماييد؟ ج 1 ـ به طور كلّى، صَرف اموال افراد در هزينه هاى پزشكى آنها، با فرض عدم درك و شعور و در حال كُما بودنشان، اگر رضايت واقعى آنها براى مصرف كردن و هزينه نمودن احراز شود ـ كه غالباً بلكه دائماً چنين است ـ هزينه نمودن مانعى ندارد؛ چون همان مقدار از رضايت واقعى همانند رضايت بالفحوى، براى جواز هزينه نمودن و عدم ضمان، كافى است، بنابراين، دادن مقدار مورد رضايت واقعى به فرزندان مودّع براى هزينه بيمارستان او مانعى ندارد و جايز است؛ ليكن به حكم عقل و ارشاد شرع بايد مدارك پرداخت پول را محكم نمايد كه ـ خداى ناخواسته ـ بعداً گرفتار انكار ورثه نشود. ج 2 ـ حكم بقيّه امانت ها را دارد كه بايد امانت دار، آنها را تا ردّ به صاحبش حفظ نمايد. 10/9/80 (س 570) شخصى طلايى به ارزش بيست هزار تومان را به زن خود مى بخشد. همسر او بعد از دو ماه تصرّف، طلا را به عنوان امانت نزد مادرش مى گذارد كه عنداللزوم آن را دريافت نمايد. بعد از دو ماه صاحب طلا (زن) مى ميرد و مادرش آن طلا را به فرزند ذكورش مى دهد و او هم جهت حلّ مشكلات زندگى خود مى فروشد و خرج مى كند. حال آن فرزند بعد از گذشت پانزده سال مى خواهد قيمت آن طلا را به صاحبانش پرداخت نمايد، آيا قيمت روز تصرّف را بايد بپردازد يا قيمت روز ادا را؟ ج ـ قيمت فعلى (روز بازگرداندن) را بايد بپردازد. 19/7/75 (س 571) آيا امين مى تواند شرط نمايد كه هرگاه مال مورد امانت با تعدّى و تفريط او تلف شود، مسئوليتى نداشته باشد؟ ج ـ ظاهراً چنين شرطى منعى ندارد. 17/6/75 (س 572) اين جانب وسيله نقليه شخصى را به عاريه گرفتم و چند ماه بعد وى فوت كرد. بعد از مدتى فهميدم استفاده از اين وسيله اشكال شرعى دارد. در صورتى كه بخواهم آن را به وارثان متوفا تحويل بدهم، آنان ناراحت مى شوند و احتمالاً قبول نكنند. وظيفه و تكليف بنده چيست؟ ج ـ آنچه عاريه گرفته ايد به ملكِ مالك و ورثه او باقى است، و به هر نحو ممكن بايد به آنها مسترد داريد، ولو مخفيانه در خانه آنها قرار دهيد و بعد به طور ناشناس به آنها بگوييد ملك شماست. 26/1/78
|