|
احكام صلح
«صلح» آن است كه انسان با ديگرى توافق كند كه مقدارى از مال يا منفعت مال خود را مِلك او كند، يا از طلب يا حقّ خود بگذرد، خواه در برابر عوض باشد يا بدون عوض. (مسئله 478) دو نفرى كه چيزى را به يكديگر صلح مى كنند، بايد بالغ و عاقل باشند و كسى آنان را مجبور نكرده باشد، قصد صلح داشته باشند و محكمه هم آنان را از تصرّف در اموالشان منع نكرده باشد. (س 479) خواهشمند است حكم شرعى تصرّف در ملكى را كه طىّ سند عادى صلح قطعى توسط صلح كننده و مصالح له انجام گرفته، بيان فرماييد. آيا پس از تعيين كردن مال المصالحه و پرداخت بخشى از آن، صلح كننده مى تواند از تصرّف مصالح له منع كند؟ ج ـ صلح اگر قطعى باشد، يعنى همه خيارها را طرفين ساقط كرده باشند، لازم است و قابل برگشت نيست. براى مصالح له تصرّف در مورد مصالحه شرعاً جايز است، چون تصرّف در ملك خودش است؛ كما اينكه ثمن و مال المصالحه هم ملك مصالحه كننده است، و اگر طرف در اداى همه يا مقدارى از آن تأخير كند، براى او الزام طرف به ادا، و حقّ مطالبه، ثابت و تأخير در ادا، غيرجايز و معصيت و گناه است. 3/3/75 (س 480) اگر پدرى در حال حيات، زمينهاى خود را به تعدادى از فرزندان خود مصالحه كند كه بعد از مرگ به آنان واگذار شود و مقدارى از آن را براى مخارج خود باقى گذاشته است. آيا اين مصالحه جايز است يا خير؟ ج ـ اگر مصالحه شرعيّه انجام شده، وليكن حقّ انتفاع در زمان حيات را براى خود قرار داده، مصالحه صحيح است و بعد از مرگ، كسى به مال مورد مصالحه حقّى ندارد.
|