|
عوامل و روش ثابت
اما از سوی دیگر، میتوان عاملها و روش محاسبه ثابتی برای تعیین مقدار دیه به دست داد. پیشتر از چهار عامل ذکر شد که اینها در همه افراد ثابتند و روش محاسبه نیز میتواند همان روشی باشد که در موارد حکومت و ارش بهکار میرود؛ مثلاً اگر به سر مهندسی ضربه وارد سازد؛ بهگونهای که عقل او مختل شود، گفته شده است که ارش یا تفاوت بین صحیح و معیوب او را باید بدهد (مرعشی شوشتری، 1376، ص 170). حال اگر فرض شود بردهای با توانایی مغزی آن مهندسی سالم بود، چه مبلغی ارزش داشت؟ روشن است که در بازار بردهفروشان!!![1] بردهای که مهندس هوا ـ فضا باشد، با بردهای که این ویژگی را ندارد، از زمین تا آسمان تفاوت قیمت دارد و همین تفاوت قیمت به مهندس غیر بردهای که به او ضربه وارد شده منتقل میشود. پس قیمت افراد به حسب تواناییهای آنان متفاوت است، چگونه شما میگویید، اگر دست فردی عادی را تا مفصل مچ قطع کند، یک دوم دیه و اگر دست جراحی ماهر و توانمند را که میتواند هر روز جان چند نفر را با همان دستش جراحی کند و از مرگ نجات دهد، قطع نماید نیز یک دوم دیه؟ و میگویید اگر به دست او فلان آسیب را رسانیده فلان مقدار دیه اوست، حال آنکه شخص آسیبدیده ممکن است دو برابر آن مبلغ را هزینه کند و دستش را بهطور نسبی خوب کند و در اینجا این گونه شده است که شخصی به دست دیگری آسیب رسانیده و با مبلغی خودش را کنار کشیده است و آسیبدیده و خانواده او را با آسیبدیدگی، بیکاری، محرومیت از آسایش و مبلغی بدهی که مازاد بر دیه خرج کردهاند، به حال خودش رها میکند و اگر بگویید دین گفته است، میگوییم دین برخلاف عدل نمیگوید و در این گونه موارد، مصالحی به دور از فهم انسان وجود ندارد. با این جواب، افراد یا در برداشت شما از دین دچار تردید میشوند و ایمانشان را به شما از دست میدهند، یا موجب وهن دین و سرخوردگی از آن میشود؛ چون افراد به دینی که این گونه حرمت و حقوق آنان را زیر پا میگذارند، اعتنا نمیکنند و یا از آن رویگردان میشوند و به دین دیگری روی میآورند و اگر بخواهید به این دلیل با آنها برخورد کنید و بگویید مرتد شدهای حجت قویتری در اختیار آنها گذاشتهاید. بنابراین، چند گزینه در مقابل ماست که در بحث بعد به آن خواهیم پرداخت. ----------- [1]. که میدانیم در حال حاضر وجود خارجی ندارد.
|