|
مشروعیت دیه
نظام دیه در میان عربها مرسوم بود و اسلام آن را ابقا نموده است. اما اصل در شرعیبودن دیه، کتاب، سنت و اجماع است. در کتاب خدا در باره دیه، آیه 92 سوره نساء نازل شده است: (وَ مَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ). و در سنت احادیث زیادی روایت شدهاند که از آن جمله حدیث «عمرو بن حزم است: أن رسول الله (ص) کتب إلی أهل الیمن کتابا فیه الفرائض والسنن والدیات: «من قتل له قتیل فهو بخیر النظرین، إما أن یودی وإما أن یقاد» (بخاری، 2003م، ص2148). اجماع: همه فقها بر واجببودن دیه متفقند. حکمت: حکمت وجوب آن مصون داشتنجان و جسم انسان از تباهی و بههدررفتن است. هرچند تعریف دیه متعلق به برخی از شافعیه است، اما از آن جایی که در بین انسانها تقسیمبندی نموده و تنها دیه شخص آزاد را در نظر گرفته با کرامت انسانی مباینت دارد. در باره دیه و مشتقات و چگونگی پرداخت آن اختلاف زیادی در بین مذاهب مختلف نیست، اما تلاش میشود نقاط برجسته مخالفت شافعیه با دیگر مذاهب مطرح و توضیح داده شود.
|