|
مفهوم عاقله در احکام جزایی و کیفری
عقل در لغت به معنای حبس و نگهداری است. عقله؛ یعنی منعه. بستن شتر را برای منع از حرکت میگفتند و ریسمان آن را عقال. «از هري» بنا بر نقل «ابن منظور» میگوید: «عَقْل در كلام عرب دِّيه است که عرب شتر را در جاهلیت دیه را با آن پرداخت میکردند: «سميت عَقْلًا، لأَن الدية كانت عند العرب في الجاهلية إِبلًا لأَنها كانت أَموالَهم، فسميت الدية عَقْلًا»؛ چون قاتل مكَلَّف میشد تا شتر را بهعنوان دیه تا درب خانه ورثه مقتول سوق دهد: «فَيَعْقِلُها بالعُقُل و يُسَلِّمها إِلى أَوليائه» و باز همو میگوید: «و أَصل عَقْل مصدر عَقَلْت البعيرَ بالعِقال أَعْقِلُهُ عَقْلًا»؛ ریسمانی است که به شتر میبندند و به این وسیله با ریسمان او را میکشند و میبندند: «هو حَبْلٌ تُثْنى به يد البعير إِلى ركبته فتُشَدُّ به». «ابن اثير» مینویسد: «أَصل ديه در میان اعراب شتر بوده است، بعدها به طلا و نقره و گاو و گوسفند قیمتگذاری شده است». «از هري» درباره عاقله میگوید: «و قَضَى النبيُّ، (صلى الله عليه و سلم)، في دية الخطإِ المَحْض و شِبْه العَمْد أَن يَغْرَمها عَصَبةُ القاتل» (ابن منظور، 1414ق، ج 11، ص 461). ازاینرو، در رابطه با مفهوم عاقله كه چرا خويشاوندان نزديك شخص جاني يا قاتل را عاقله نامگذاري كردهاند، این معانی و احتمالات وجود دارد: 1. چون عقل به معناي «منع» است و خويشاوندان نزديك قاتل با پرداخت دیه، حائل و مانع بين جاني و اولیای دم مقتول يا مجروح ميشوند. 2. عقل به معناي «حفظ كردن» آمده است و عاقله به كساني گفته ميشود كه با پرداخت دیه، خاطي را از قصاص يا تعزير حفظ ميكنند. 3. عقل به معناي «بستن» آمده و خويشان جاني، شترها را بهعنوان دیه نزد اولیای دم برده و عقال ميكنند؛ يعني زانوان آنها را ميبندند و يا اینکه با پرداخت دیه، زبان اولیای دم را از تقاضاي قصاص و غيره میبندند (ابن منظور، 1414ق، ج11، ص 460). بنابراین، مفهوم عاقله ناظر به اصطلاحی در سیر تاریخی خود از پرداخت دیه بوده است و چون در آغاز، هنگام پرداخت دیه به خانواده مقتول شترهایی را میبستند و تقدیم خانواده میکردند و از طرفی این پرداخت مانع از قتل و خونریزی میگشت و نوعی مسؤولیت متقابل را ایجاد میکرد و نوعی مسؤولیت جمعی قبیله در برابر حوادث جنایت غیر عمدی تلقی میگردید، دیه عاقله گفته شده است.
|