|
معانی تسبیح
«تسبیح» در معانی گوناگونی به کار رفته است؛ به معنای گردش ستارگان در مدار خود، سرعت و حرکتِ کشتیها، شتاب به سوی خدا، نور و وجه خدا، مواضع سجود، ذکر، دعا، نماز، خضوعِ در عبادت و ... . در قرآن، کلمه تسبیح و مشتقّات آن 92 بار در 88 آیه شریفه تکرار و در همان مفاهیم لغوی و برخی مفاهیم دینی و شرعی به کار گرفته شده و به مفهوم عمومی عبادت آمده است. (تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ)؛[1] تسبیحگوی خدایند آسمانهای هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست و هیچ موجودی در عالم نیست مگر آنکه خدا را میستایند؛ اما شما تسبیح آنها را در نمییابید. «سبّح» که ریشه تسبیح است دارای دو اصل است: یکی از جنس عبادت و ذکر، که منزّه دانستن خداوند از هر کژی و کاستی، و دیگری از جنس تلاش و کوشش که مفهومِ محوری و اصلِ واحدِ آن، حرکت در مسیر حق، بدون انحراف است.[2] -------------------------- [1]. اسراء، آيه 44. [2]. نک: دائرة المعارف تشيع، ج4، ص 243.
|