|
اشکال در استدلال به روايت شانزدهم
اين روايت داراي دو اشکال است: 1. همانطور که در روايت چهاردهم گذشت، علّت يا حکمت ذکر شده در اين روايت تمام نميباشد؛ چرا که تغيير در خانه و رفت و آمد غریبه به آن، نسبت به دختران و مادران، بلکه زوج نسبت به خانهی زوجه، امکان تحقّق دارد و روشن است که با وجود علّت (اگر تامّه باشد) حتماً معلول نيز بايد تحقّق پيدا کند، ولي هيچ فقيهي به ارث نبردن اين سه طايفه از خانه، فتوا ندادهاند. و اگر گفته شود: آنچه ذکر گرديد، حکمت است و علّت نميباشد، در جواب گفته ميشود: تنها تفاوتِ علّت با حکمت در اين است که نبود حکمت لازمهاش نبود حکم نيست (بهخلاف علّت)، ولی وجود حکمت ملازم است با اثبات حکم. 2. ظاهر الفاظ اين روايت به گونهاي است که اگر کسي کمترين آشنايي با الفاظ احاديث ائمهی معصومين داشته باشد، ميفهمد که اين الفاظ از ائمه معصومين: نميباشد و همین مطلب را فقيه متتبّع حضرت آيت الله العظمي بروجرديv در تقريراتي که توسط حضرت آيت الله اشتهاردي مکتوب گرديده، بيان نموده و فرمودهاند: «و هذه الرواية تنادي بأعلي صوتها: أنّها ليست بهذه الألفاظ من الإمام، کما يعرف ذلک من کان له أدني بصيرة في ألفاظ الأحاديث المنقولة عنهم:، و لذا قلنا في أوّل الحديث: أنّه زعمه أنّه سمعه من الإمامعلیه السلام».[118] --------------------
|