قايلين به اين قول عبارتند از:
شيخ در نهايه[12] و مبسوط[13] و تهذيب،[14]
ابن حمزه در وسیله،[15]
قاضي ابن برّاج در مهذّب،[16]
محقّق در شرائع،[17]
ابن سعید حلّی در الجامع للشرائع،[18]
علّامه در تحریرالأحکام[19] و قواعد[20]و مختلف[21] و إرشاد[22] و تبصره،[23]
فخرالمحقّقين در إیضاح،[24]
فاضل مقداد در کنز العرفان[25] و تنقيح الرائع،[26]
شهيد اوّل در الدروس الشرعيّه[27] و لمعه[28] و غايـة المراد[29] و...،
و شهيد ثاني در کتاب مسالک[30] فرموده است که: در اين قول اشکالی نیست و در شرح لمعه[31] نیز به اين قول تمايل پيدا کرده است.
ناگفته نماند که: با توجه به کثرت قايلين، چنانکه شهيد ثاني در روضه و مسالک و مرحوم سبزواری[32] در کفایه فرمودهاند، اين قول، مشهور بین متأخّرين است، چنانچه محقّق کرکي[33] و مقدّس اردبيلي[34] فرمودهاند که اين قول مختار متأخرين ميباشد.
سوّم: اين قول، همانند قول دوّم است، لیکن قايلين به اين قول در عدم ارث زوجه از عین اموال غیرمنقول زوج، شجر (درخت) را نيز اضافه نمودهاند.
شهيد ثاني در مسالک [35] فرموده است: اکثر متأخرين قايلين به اين قول ميباشند و فقهائي؛ مانند علامه در قواعد و شهيد در دروس به اين قول تصريح نمودهاند و بعضي دیگر نیز ادعا کردهاند که اين قول، قول مشهور است.
لازم به توضيح است که برخي از فقها فرمودهاند که اين قول، عين قول دوّم است. لیکن با بررسي عبارات فقها در مييابيم که اين قول، تفاوتهایی با قول دوم دارد بنابراین، این قول، قول سوّم محسوب میشود.
-----------------------------
[12]. النهایه، ص 642.
[13]. المبسوط، ج4، ص126.
[14]. تهذیب الأحکام، ج9، ص300، ذیل حدیث 1075.
[15]. الوسیله، ص 391.
[16]. المهذّب، ج 2، ص 141.
[17]. شرائع الإسلام، ج 4، صص 28 و 29.
[18]. الجامع للشرائع، صص 508 و 509.
[19]. تحریر الأحکام الشرعیّه، ج 5، ص 41.
[20]. قواعد الأحکام، ج 3، ص376.
[21]. مختلف الشیعه، ج 9، ص 52، مسأله 10.
[22]. ارشاد الأذهان، ج 2، ص125.
[23]. تبصر\ المتعلّمین، ص 172.
[24]. إیضاح الفوائد، ج 4، صص 240 ـ 242.
[25]. کنز العرفان، ج 2، ص 332.
[26]. التنقیح الرائع، ج4، ص 191.
[27]. الدروس الشرعیّه، ج 2، ص 358.
[28]. اللمعـ] الدمشقيّه، ص 248.
[29]. غایـ] المراد، ج 3، ص587.
[30]. مسالک الأفهام، ج 13، ص 184.
[31]. الروضـ] البهیّه، ج 8، ص 172.
[32]. کفایـ] الأحکام، ج 2، ص 857 .
[33]. نک: حیا\ المحقق الکرکی وآثاره (حاشيـ] إرشاد الأذهان)، ج 9، ص563.
[34]. نک: مجمع الفائد\ و البرهان، ج 11، ص443.
[35]. مسالک الأفهام، ج13، صص184 و 185.