|
تساوي حقوق مسلمان با غير مسلمان
در انتهای این بحث ضرورى است كه افكار شما را بيشتر با مباحث حقوق بشر نسبت به غیر مسلمانان، از نگاه اسلامى آشنا سازم. بسيار شنيدهايد كه در اسلام احکام كفّار از مسلمانها جدا است. به عنوان نمونه: آنها از مسلمانان ارث نمىبرند، نمىتوان با آنها ازدواج كرد، خونبهاى آنها خيلى اندك است، اگر كسى كافرى را بكشد قصاص ندارد و خيلى از احكام ديگر كه در رسالهها و كتابها هست. به نظر و عقیده ما، در اينجا يك اشتباهى در ترجمه لفظ و اصطلاح کافر شده و اين مسائل و احکامی كه مطرح كردم همگی مربوط به كافر است نه مطلق غير مسلمان. كافر يعنى: كسى كه ميداند اسلام حق است ولى از روى عناد و لجاجت حق را پوشانده و انكار ميكند و در عمل عليه اعتقادات مسلمين تبليغ ميكند. اين سنخ از كافر منافعش در اين است كه دشمنى كند، منطق، علم و دانش هم نمىتواند آنها را كنترل كند و مانع دشمنىشان شود، چون منافع و خواستههای سیاسیشان و هواى نفس آنان در انکار پس از علم است، و اگر چه وجدان و فطرت ميتواند آنها را كنترل كند، اما اسیر لجاجت خویش هستند. چنين شخصى نمىتواند با فرزند من ازدواج كند و نمىتواند از اموال من ارث ببرد. البته ناگفته نماند كه شايد اين گونه افراد کافرِ حقگريز، در جمعيت چند ميلياردى دنیا، تعداد اندكى باشند. ما معتقديم اين گروه، از نظر حقوقی مانند حق ازدواج با مسلمین، تساوی در قصاص و مسائل ارث، با مسلمانان متفاوت هستند. این حکم عادلانه بوده و هیچ تبعیضی در کار نیست، درست هم ميگوييم، اما بقيه انسانها ـ که بهتر است به آنها اطلاق غیر مسلمان بکنیم ـ هيچ فرقى با ما ندارند و يك مسلمان ميتواند با يك دختر غير مسلمان ازدواج كند و يا بر عكس. البته اگر يك ايرانى نتواند مثلاً با يك انگليسى ازدواج كند، به قوانين كشور بر ميگردد، وگرنه، همة انسانها برابر هستند و اسلام، كافر لجوج و عنود که دشمنی میکند را محكوم كرده نه هر غير مسلمان را.[1] اگر ما چنين انديشهاى را بسط دهيم و بگوييم كه چند ميليارد جمعيت دنيا، غیر مسلمان، و نه کافر لجوج هستند و احکامشان برابراست ، توانستهايم بدبينى ميلياردها انسان را نسبت به اسلام برطرف كنيم. من در گفتگو با روزنامه شرق الاوسط نيز بر روى اين مسأله تأكيد كردم و از قرآن استدلال عقلى و انديشهاى آوردم كه كافر با غير مسلمان فرق دارد و هفت ميليارد جمعيت روى زمين، غير مسلماناند نه كافر.[2] البته اين بحث مفصّلى را ميطلبد و مربوط به زير بناى فكرى اسلام است. ما اگر ميتوانستيم در كنفرانسى بين المللى یا منطقهای حضور پيدا کرده و مطالب خود را مطرح ميكرديم، میتوانستیم بسيارى از مشكلات با دیگر ادیان و انسانها را، حل کنیم. درست بهخاطر دارم كه چند سال پيش هيأتى از دانشمندان مسيحى و سنّى از آمريكا با ما ديدار داشتند، در آنجا به همين نكته اشاره كردم؛ وقتي آنها را با همين ديدگاه آشنا كردم، بسيار اظهار خوشحالى كردند. آقای سالازار: اين مطالب در واقع میتواند خميرمايه يك پژوهش و تحقیق کاربردی آيت الله العظمي صانعی: همين خميرمايه، مطلبی اساسی است تا بتوانيم بشريّت را به آموزههای اسلام نزديك كنيم. آقای سالازار: در واقع همكارىهايى كه ما الآن با دانشگاه مفيد قم داريم، پيدا كردن اين تفسيرهاى متفاوت و آشنا ساختن جهان با اين ديدگاهها است. آيت الله العظمي صانعی: خيلى خوب است! آشنا ساختن بشريّت با تفسيرهاى عقلانى از اسلام و واقعيتهاى متجلّى از آن، خدمت به انسانيّت است. شما تلاش كنيد و از قول بنده نيز نقل كنيد كه اسلام همه انسانها را با مسلمانان، در حق، يكى ميداند و تنها براى كفار معاند و لجوج برخي حقوق مساوي را قائل نيست. آقای سالازار: با همین مطالب مختصری که از اسلام مطرح کردید، مرا بيشتر تشويق كرديد كه مسلمان بشوم! آيت الله العظمي صانعی: شما درست ميگوييد، همان طور كه قبلاً گفتم اگر ترتيبى داده شود تا ما اصول صحيح اسلامى را طى يك كنفرانسى ارائه بدهيم، مطمئن باشيد كه بشريّت و عقلاى آنها به اسلام گرايش پيدا ميكنند، زيرا اسلام، سخنى كه خلاف عقل و انديشه باشد، ندارد. زیرا اسلام، دين آسانى وسهولت است و اگر تبليغاتى عليه اسلام ميشنويد، مربوط به متحجرين و ناآگاهان است. آقای سالازار: در بقيه ادیان دنيا هم متعصّبين و متحجّرین زيادى وجود دارد و شايد ما بتوانيم با اين همكارى، آنها را نيز دعوت به اصلاح كنيم. آيت الله العظمي صانعی: اگر اين فرهنگ تبليغ شود، همه تعصبها كنار ميرود و همه با نورانيّت اسلام آشنا مىشوند. آقای سالازار: در واقع در باره گفتگوی تمدنها به جز مخالفت با جنگ میان آنها با ناديده گرفتن تمدنها هم، باید ابراز مخالفت کرد. آيت الله العظمي صانعی: بله! نادیده گرفتن دیگر تمدنها امری اشتباه است. من زمانی که آقای خاتمی ایده گفتگوی تمدنها را مطرح کرده بود به ایشان گفتم: شما بياييد در مسأله تمدنها، همين خميرمايه را مطرح كنيد، و آن وقت خواهید دید، همه چيز حل ميشود. همه مشكلات ما از اينجا ناشی میشود كه نمىتوانيم دیگران را تحمل کرده و اين افكار را گسترش دهم. البته ناگفته نماند كه همه اين اصول را ما از شخصيتهاى بزرگى مانند: مقدس اردبيلى، میرزای قمي و امام خمينى داريم، پيشينيان ما بودند كه ما را به اينجا رساندهاند. در جهان معاصر هم، امامخمينى با روشنگرىهايشان به ما درس پيشرفت و مقاومت دادند. ايشان هم در مقابل حمله متحجران مقاومت كردند، ما نيز به پيروى از ايشان، در بسط اين انديشهها، مقاومت ميكنيم. ما به آنها دعا ميكنيم و به روح بلندشان درود ميفرستيم كه چنين فضايى را براى ما مهيا ساختند تا با الهام از آنها، تمام اين اصول را به صورت مكتوب منتشر سازيم. آقای سالازار: از شما خيلى متشكرم که وقت خود را در اختیار ما گذاشتید. آيت الله العظمي صانعی: موفق و مويّد باشيد، إن شاء اللّه. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. براي اطلاع بيشتر از مباحث استدلالي تساوي حقوق مسلمان با غير مسلمان از ديدگاه آيت الله العظمي صانعي نک: مجموعه فقه و زندگي؛ ج 2: ( برابري قصاص مسلمان و غير مسلمان ) ؛ ج 3: ( برابري ديه مسلمان با غير مسلمان ) و ج 9 : ( ارث غير مسلمان از مسلمان ) . [2]. درباره مبحث کفر و کافر و حدود و ثغور و همچنين اقسام آن نک: فقه الثقلين في شرح تحرير الوسيلة ( کتاب الإرث ) 1: 153.
|