|
گفت و گو
گفت و گو[1] آقای سالازار: از اينکه به ما اجازه داديد خدمت برسيم، از طرف خودم و همكارانم تشكر ميكنم. ابتدا خودم را معرفى ميكنم، من آلمانى هستم و پدر و مادرم در اكوادور زندگى ميكنند. سابقه اجدادم به چين بر ميگردد. هميشه تلاش كرده ام در كشورهايى كه فعاليت ميكنم روابط نزديكى بين يونيسف، رهبران و جوامع مذهبى ايجاد كنم. در ويتنام با رهبران بودايى خيلى كاركرديم، در آمريكاى لاتين با كليساى كاتوليك از نزديك فعاليت ميكرديم، در گواتمالا خيلى سعى داشتم كه اين نزديكى را ايجاد كنم، براى اينكه معتقدم همه مذاهب به كودكان احترام ويژه ميگذارند. در اينجا و در خدمت شما نيز آشنايى با نگاه اسلامى در رابطه با حقوق كودك و زنان براى ما قابل اهميّت است و اميدواريم اين مسأله را در گفتگوها و مباحث مختلف تقويت كنيم و آن را با مراجع مذهبى در ميان بگذاريم اين موضوع نه تنها در داخل ايران، بلكه در يك عرصة گسترده و بين المللى هم، از اهميت مضاعفى بين متفكران شيعه برخوردار است. برای همین است که وضعيت كودكان در ايران را خيلى بهتر ميبينم، اما با توجه به تغييرات اجتماعى، مسائل جديدى هم به وجود آمده است، مثل بحث « ايدز » كه بحث جديدى است، يا موضوع « كودك آزارى » كه به دلیل شرايط روحى و استرسهايى كه پدر و مادرها با آن مواجه هستند بوجود آمده است. به خاطر همين، لازم است كه با مراجع مذهبى و رهبران دينى هم گفتگو شود تا براى عموم مردم، راهنماى عملى ارائه بشود. تجارب و مطالعات من نشان ميدهد شيعه ميتواند به عنوان يك تفكّر مترقّى مطرح شود. همكاران من هم وقتى كه با چنين تفكرات بديع و مترقّيانهاى در شيعه روبرو ميشوند، خيلى تعجب ميكنند. فكر ميكنم يكى از وظايف ما اين باشد كه اين تفكر را در بيرون از ايران معرفى كنيم، همانطور كه در « توريدو » ديديم كه آنها چقدر از شنيدن اين تفكرات مترقّيانه متعجّب شدند، ما با اينکه از نظرات مترقيانه شما آگاهى داريم، ولى در خواست ميكنيم كه به خاطرحس كنجكاوى همكارانمان، ما را با نظرات و ديدگاههاى خود در زمينه « حقوق كودكان و زنان » بيشتر آشنا سازيد. همچنين خواهشمنديم ما را، راهنمايى كنيد كه چگونه ميتوانيم در زمينه كودكآزارى و بحثِ تربيت غير خشونتآميز در خانوادهها، با مراجع مذهبى به گفتگو بپردازيم و اين دانش را به درون خانوادهها انتقال دهيم تا تعليم و تربيت از راههاى غير خشونت آميز دنبال شود. آيت الله العظمی صانعی: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم اللّه الرحمن الرحيم من هم از شما تشكر ميكنم و خوشحال هستم كه شما با تفكر مترقّيانه شيعه در زمينه كودكان و زنان آشنا هستيد و علاقهمنديد كه آن را در سطح گستردهترى بسط دهيد. مبانى شيعه براى تمام روشنفكران و تحصيل كردهها روشن است و همه ميدانند كه انديشه شيعه، از مجراى عدالت طلبانه و انسان دوستانه صادر شده است و مبناى آن را احترام به حقوق انسانها تشكيل مىدهد. ابتدا تأكيد كنم كه اين فكر شما، نسبت به كودكان، بسيار خوب است؛ بحثى كه منشأ آن به خداوند بر مىگردد. منطق كتاب آسمانى ما، قرآن نيز چنين است: ( فَبَشّـِرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولـئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللهُ وَأُولـئِكَ هُمْ أُولُوا الاَْلْبَابِ )[2]، « پس بندگان مرا مژده ده، آنان که سخن را می شنوند و بهترین آن را پیروی میکنند، اینانند کسانی که خداوند هدایتشان نموده و ایشانند خردمندان ». خداوند ميفرمايد ما انسانها را هدايت كرديم تا بهترينها را انتخاب كنند و خداوند در اين انتخاب خوب، تأثير ميگذارد و آنان را صاحب انديشه، عقل و خرد بالايى ميسازد؛ اينها صاحبان عقل هستند. خداوند انسان را صاحب درك ميداند، يعنى بالاترين مدال و جايزه را به امثال شما داده است. اینجا قبل از بحث اصلی به دو نکته اشاره میکنم: نکته اول: اينکه امروز بنده ميتوانم با شما سخن بگويم و حقوق كودك و زن را از نگاه شيعى طرح نمايم، بخاطر رخداد انقلاب اسلامى و خدمات بنيانگذار جمهورى اسلامى است. ما مرهون انديشههاى مترقّيانه امام خمينى(ص) هستيم. اين حركت علمى در ساير كشورهاى اسلامى نيز جاى خود را باز كرده و انسانها را با مسايل حقوقى و سياسى و مبانى آزادى طلبى و عدالت خواهى خود آشنا كرده است. البته باید به ياد داشته باشيم كه حدود پنج قرن پيش، جامعه علمی شيعى، شخصى مانند « مقدس اردبيلى » را در میان خود داشته كه علاوه بر تدیّن بالا، داراى افكار علمی مترقّى و نورانى هم بوده است. ايشان نه تنها با مباحث علمى روشنگرى ميكرد، بلكه با تقواى خود نيز توانست افكارش را در جامعه منتشر سازد. ما بر خود فرض ميدانيم، به ايشان و همة علما و دانشمندان جهان كه در راه زدودن جهل و نادانى گام بر ميدارند درود بفرستيم، اگر ما امروز ميتوانيم مسائل نو و جديدى را طرح كنيم، به واسطه داشتن چنين شخيصتهايى است. ما به پشتوانه آنها ميتوانيم به مقابله با جهل و نادانى برويم و احكام نورانى اسلام را در جهان بشريت منتشر سازيم. در تاريخ حوزههاى علمي شیعی، شخصيت ممتاز ديگرى نيز به نام « ميرزاى قمى » بوده كه توانسته با انديشههايش، تحرّكى در مباحث دينى بوجود آورد. ايشان كتاب وزينى به نام « قوانين » دارد كه مورد انتقاد برخى از افراد حوزه علمیه آن زمان قرار گرفت تا جايى كه نقل كردهاند، عدّهای به كتاب ايشان بىاحترامى نيز كردهاند و ميرزاى قمى در مقابل گفته است: خدا را شاكر هستم كه اگر كتاب مرا بيرون انداختهاند لااقل آن را ديده و خواندهاند! همين مسأله سبب شد كه اين اثر گرانقدر بيش از دو قرن در حوزههاى علميه مطرح شود و مباحث آن مورد بحث و بررسى قرار گیرد. اما نكته دوم: از اينکه شما ميخواهيد با بزرگان حوزه علميه که دارای افکار نو و مترقّیانه هستند تماس بگيريد، کاری بسيار بهجا و مناسب است؛ زیرا ما در مجامع علمی خود چنين شخصيتهايى كم نداريم. در تهران هم دانشمندان بزرگ و انسانهاى بسيار والايى هستند كه هم سابقه تحصيل در حوزه را دارند و هم در دانشگاهها تدريس ميكنند. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. آقاي كريستين سالازار در خلال سالهاي 2005 ـ 2009 ميلادي سفير يونيسف در ايران بود و در اسفند ماه 1385 با آيت الله العظمي صانعي در شهر قم ديدار نمود و پرسشهايي پيرامون حقوق کودکان و کودک آزاري و ... مطرح کردند. ايشان در کشورهاي مختلف، تحقيقاتي در زمينه « حقوق کودک » انجام داده و در اين فرآيند نيز بهدنبال بهدست آوردن نظرات و ديدگاههاي اديان مختلف از طريق گفتگو با آنان است. وي در حال حاضر سفير کمسيون عالي حقوق بشر سازمان ملل در کشور کلمبيا ميباشد. [2] . الزمر(39)، آيات 17 ـ 18.
|