|
توضیح
در بحث از عرف و اقسام آن، بايد چند نکته را مورد توجه قرار دهيم: 1ـ هر يک از تقسيمها و عناوين ذکر شده در اينجا الزاماً اختصاص به مورد معين و مشخصى از عرف ندارد، بلکه هر عرفى از عرفهاى بيان شده مىتواند چند عنوان بر آن منطبق گردد. مثلاً عرف ( عام يا خاص ) مىتواند لفظى يا عملى و در عين حال مطرد يا غالب و درعين حال ممضا يا مردوع باشد. 2ـ آنچه از نظر شرع حجت است، تشخيص عرف عام است، نه عرف خاص ( البته عرف خاص در مواردى به حکم صريح شارع، مورد قبول است؛ از باب رجوع به کارشناس، مثل: نظر عرف پزشکان زنان و زايمان در عيوب موجب فسخ عقد نکاح در زن، و نظر عرف زارعين دربيع خُضَر بعد از انعقاد و ظهور لقطه و ... ) و ملاک عرف، جامعه اسلامى در هر زمانى است، نه فقط زمان خطابات. بنا براين، تقسيمهاى ديگر در چارچوب اين نگاه شرع، معنا و مفهوم پيدا مىکنند. 3ـ همانطور که در لابلاى مباحث بيان گرديد، گاه از عرف به بناى عقلا، ارتکاز عقلا، عادات مردم، و... نام برده شده است، ليکن حقيقت آن است که هر يک از آنها بار معنايى خود را دارند و عرف نيز معناى خاص خود را دارد. به همين جهت ناگزيريم که تفاوت عرف را با هريک از آن عناوين بيان کنيم:
|