|
1ـ عرف عام و عرف خاص
الف: عرف عام: عرفى است که همه يا بيشتر مردمان سرزمينهاى اسلامى، صرف نظر از پايبندى به شريعت الهى، از قديم و جديد، چه در زمان وحى ورسالت و چه پس از آن، با وجود همه اختلافات در سطوح زندگى، فرهنگ، محيط، زبان و نژاد در آن شرکت داشته و آن را پذيرفته باشند. همانند رجوع جاهل به عالم و عدم نقض يقين به شک.[1] اين عرف عام که بر اساس آن بسيارى از پديدهها و نهادهاى اجتماعى ـ عمومى، نظم و سامان به خود مىگيرد، گاه در پارهاى از نوشتهها با عنوان «بناى عقلا» يا «طريقه و سيره عقلا» نام برده شده است.[2] ب: عرف خاص: عرفى است که تنها گروه خاصى در آن شرکت دارند. اين قسم ازعرف اختصاص به ناحيهاى محدود و يا گروهى از مسلمانان ـ همچون دانشمندان وصاحبان فنون و پيشه ـ دارد[3] و به مراتب فراوانتر از عرف عام مىباشد؛ زيرا با تحول و تغيير مداوم و هميشگى جامعه و پيدايش گروههاى جديد اجتماعى، هر روز برتعداد اين گونه عرفها افزوده مىشود[4]. مثلاً عرف تجار؛ عرف صنعتگران؛ عرف پزشکان؛ عرف جامعهشناسان؛ عرف متشرعه؛ عرف فقها و... . کار برد اين عرف در احکامى است که نيازمند نظر کارشناسى است. عرف هرگروه اجتماعى، حاکى از نظر کارشناسى جمعى آن گروه مىباشد؛ مثل مراجعه به نظر پزشکان. -------------------------------------------------------------------------------- [1]ـ العرف والعادة في رأي الفقهاء، ص 19؛ الاُصول العامة للفقه المقارن، ص 42؛ درآمدى بر حقوق اسلامى، ج 1، ص366. [2]ـ فوائد الاُصول، ج 3، ص 193؛ علم اُصول الفقه في ثوبه الجديد، ص 222؛ مبادى فقه و اصول، ص221؛ الاُصول العامة للفقه المقارن، ص 420؛ درآمدى بر حقوق اسلامى، ج 1، ص 366. [3]ـ الاُصول العامة للفقه المقارن، ص 420. [4]ـ المدخل الفقهي العام، ص 562.
|