Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: 1ـ قاعدة عدالت در کتاب خدا ( قرآن )

1ـ قاعدة عدالت در کتاب خدا ( قرآن )

آيات قرآن را در دو جهت مورد بر رسى و توجه قرار مى‌دهيم. اول درجهت اثبات عدالت از منظر قرآن کريم و دوم در جهت نفى ظلم و ستم از منظر قرآن کريم.

1ـ خداوند در كتابش، خود را فرمان دهنده به عدل و احسان شمرده است:

(إنَّ اللهَ يَاْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإحْسَانِ وَإيتَاء ذِي الْقُرْبَى )؛[1]

همانا خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مى‏دهد.

حال چگونه است که خداوند فرمان به عدالت ورزى صادرکند و خود در عرصه تشريع احکام و حقوق انسان‌ها، عدالت را رعايت نکند؟! اين کار از خداوند حکيم محال و به دور است؛ چون اقتضاى حکمت اين است که آمر، خود عامل هم باشد، و‌گرنه ( العياذ بالله ) مصداقى از آيه شريفه:

( يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ أن تَقُولُوا مَا لاَ تَفْعَلُونَ )‌؛[2]

ای ایمان آورندگان! چرا چیزی می‌گویید که بدان عمل نمی‌کنید؟! نزد خداوند بسیار مبغوض است که سخنی بگویید و بدان عمل نکنید!

قرار خواهد گرفت!

2ـ در آيه‌اى ديگر هدف از رسالت انبيا را، قيام مردم به قسط دانسته است:

(لَقَدْ أرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ )؛[3]

ما پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ابزار سنجش را فرود آورديم تا مردمان به عدالت و انصاف برخيزند.

اگر هدف غايى و نهايى بعثت پيامبران الهی(عليهم السلام) تحقق عدالت است؛ پس خداوند هم، احکام و قوانينش را بر پايه عدالت قرارداده است، وگرنه نقض غرض لازم مى‌آيد و برحکيم روا نيست که نقض غرض کند. پس قيام به قسط در صورتى حاصل است كه تشريع و تدبير بر پايه قسط باشد تا منش زندگى مردم هم، عادلانه گردد.

در هر يك از اين سه عرصه ( تشريع، تدبير، منش زندگى )، اگر خللى حاصل شود، ديگر قيام به قسط صورت نمى‏پذيرد. البته روشن است كه عرصه تقنين و تشريع، چون به خداوند برمى‏گردد، قطعاً خلل‏ناپذير است؛ چون تشريع و تقنين الهى عادلانه است. فقيهى كه مى‏خواهد به استنباط رو كند، بايد اين اصل را مورد توجه قرار دهد.

3ـ در سوره شورا، خداوند به پيامبرش(صلی الله عليه و آله وسلم) دستور مى‌دهد:

(... وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أنزَلَ اللهُ مِن كِتَابٍ وَاُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ... )؛[4]

ای پیامبر، بگو ایمان آورده‌ام به آن چه که خداوند فرو فرستاده است از کتاب‌های آسمانی خود، و مأمور شده‌ام که میان شما به عدالت حکم و رفتار کنم.

مگر مى‌شود که خداوند پيامبرش را فرمان به عدالت دهد و خود در عرصه تشريع نسبت به بندگان عدالت نورزد؟!

4ـ در سوره اعراف مى‌خوانيم:

(قُلْ أمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ)؛[5]

خدایم مرا به عدالت فرمان داده است.

7ـ در سوره نساء مى‌خوانيم:

(يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ )؛[6]

ای کسانی که‌ایمان آورده‌اید، بر پا کنندگان عدل و داد و گواهان خداوند بر سایرین باشید.

8ـ در سوره مائده آمده است:

(يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ )؛[7]

ای گروه ایمان آورندگان برای خدا بپا خیزید و شاهدان به عدل وداد باشید.

9ـ ده‌ها آيه ديگر در اين زمينه که همگى نشان مى‌دهند هدف دين عدالت بوده است. لذا چه در مقام تشريع و چه در مقام اجرا و عمل، همواره فرمان به عدالت داده و خود نيز عدالت ورزيده است. بنا براين، محال است که خداوند در احکام و دستوراتش و حتى در آفرينش، عدالت را (که مقصد همه انبيا و اديانش بوده است) نقض کند.

از سوى ديگر آياتى که ظلم را از ساحت ربوبى نفى مى‌کند، گواهى ديگر بر اين مدعا است که خداوند احکام و قوانينش بر پايه عدالت است، نه ظلم و ستم بر بندگان.

10ـ در سوره غافر خداوند هرگونه ظلم و ستمى را از خود نفى مى‌کند:

(وَمَا اللهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ )؛[8]

و خداوند اراده‌ و خواستی برای ظلم و ستم بر بندگانش ندارد.

چه رسد به تحقق ظلم نسبت به بندگان در عرصه احکام و تکاليف و يا حتی آفرينش.

11ـ در سوره نساء مى‌فرمايد:

(إنَّ اللهَ لاَ يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّة...) ؛[9]

همانا خداوند به‌اندازه ذره‌ای اندک ظلم نمی‌کند.

12ـدر سوره يونس مى‌فرمايد:

(إنَّ اللهَ لاَ يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ)؛[10]

خداوند هرگز بر مردم ظلمی روا نمی‌دارد و لکن این مردمند که ـ با نا فرمانی خداوند ـ بر خود ظلم وارد می‌سازند.

13ـ در سوره کهف مى‌فرمايد:

(... وَلاَ يَظْلِمُ رَبُّكَ أحَداً)؛[11]

خدایت بر احدی از بندگان ظلم نمی‌کند.

14ـ در سوره توبه مى‌فرمايد:

(فَمَا كَانَ اللهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِن كَانُواْ أنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ )؛[12]

پس چنین نبوده است که خداوند بر ایشان ظلمی کند، و لکن خودشان بر خویشتن ظلم کرده‌اند.

اين آيه با مختصر تغييری در الفاظ، بيش از بيست بار در قرآن تکرار شده است.

15ـ در سوره بقره مى‌فرمايد:

(وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إلَيْكُمْ وَأنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ )؛[13]

هر آنچه که شما از خوبی انفاق کنید، ( ظاهراً از خیر در اینجا مال و یا آنچه که به دیگران فایده رساند اراده شده است ) خداوند به شما باز می‌گرداند و بر شما ظلمی روا داشته نمی‌شود.

و مشابه آن در سوره انفال آيه 60 آمده است.

16ـ در سوره نساء مى‌فرمايد:

(قُلْ مَتَاعُ الدَّنْيَا قَلِيلٌ وَالآخِرَة خَيْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى وَلاَ تُظْلَمُونَ فَتِيلاً )؛[14]

بگو ای پیامبر، بهره‌های دنیا اندک و گذرا است و آخرت برای کسانی که پرهیزگاری پیشه ساخته‌اند بهتر است و به اندازه فتیلی ( پوسته نازک روی هسته خرما ) بر شما ظلم نمی‌شود.

17ـ در سوره يونس مى‌فرمايد:

(وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ )؛[15]

و قضاوت می‌کند بین مردمان به عدالت و بر ایشان ظلمی نخواهد شد.

18ـ در سوره زمر مى‌فرمايد:

(وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحقِّ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ )؛[16]

و خداوند بین بندگان به حق قضاوت می‌کند و بر ایشان ظلم نمی‌شود.

19ـ در سوره هود مى‌فرمايد:

(وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأهْلُهَا مُصْلِحُونَ )؛[17]

و پروردگارت به ظلم و ستم، هلاک کننده آبادی‌هایی نبوده است که اهلش افراد اصلاحگر و شایسته بوده‌اند.

و مشابه‌اين آيه در سوره انعام آيه 131، آمده است.

20ـ در سوره آل عمران مى‌فرمايد:

(تِلْكَ آيَاتُ اللهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحقِّ وَمَا اللّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعَالَمِينَ)؛[18]

این نشانه‌های خداوند است که بر تو می‌خوانیم به حق و درستی و خداوند هیچ ظلم و ستمی بر جهانیان نمی‌خواهد.

21ـ و در همان سوره مى‌خوانيم:

(... وَأنَّ اللهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِّلْعَبِيدِ )؛[19]

و خداوند در حق بندگانش هرگز ستمکار نیست.

مشابه‌اين آيه در سوره‌هاى انفال: 51، حج: 10، فصلت: 46، ق: 29 نيز آمده است.

از مجموع آيات فوق به دست مى‌آيد که خداوند در تمامى عرصه‌هاى زندگى دنيوى و آخرتى بشر ( تکوين، تشريع، قضاوت، پاداش و کيفر ) بر محور عدالت عمل مى‌کند و ظلم در ساحت عمل و اراده پروردگار اصلاً راه ندارد. بر اين اساس هم از پيامبران خود در مرحله نخست، و از بندگانش در مرحله بعد مى‌خواهد که بر مبناى عدالت زندگى خود را سامان دهند و آن را يک قاعده و اصل (إنَّ اللهَ يَاْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإحْسَانِ)[20] در زندگى خود بدانند.

بنا براين، قاعده عدالت از نظر کتاب الهى، بر اساس آيات متعدد ثابت است و در آن نمى‌توان تشکيک کرد.

--------------------------------------------------------------------------------

[1]ـ سوره نحل، آيه‏90.

[2]ـ سوره صف، آيه 3و2.

[3]ـ سوره حديد، آيه ‏25.

[4]ـ سوره شورى، آيه 15.

[5]ـ سوره اعراف، آيه 29.

[6]ـ سوره نساء، آيه 135.

[7]ـ سوره مائده، آيه 8 .

[8]ـ سوره غافر، آيه 31.

[9]ـ سوره نساء، آيه 40.

[10]ـ سوره يونس، آيه 44.

[11]ـ سوره کهف، آيه 49.

[12]ـ سوره توبه، آيه 70.

[13]ـ سوره بقره، آيه 272.

[14]ـ سوره نساء، آيه 77.

[15]ـ سوره يونس، آيه 54.

[16]ـ سوره زمر، آيه 69.

[17]ـ سوره هود، آيه 117.

[18]ـ سوره آل عمران، آيه 108.

[19]ـ سوره آل عمران، آيه 182.

[20]ـ سوره نحل، آيه 90.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org