|
معناى مسابقه
مسابقه از ريشه «سَبْق»، به معناى پيش افتادن و سبقت گرفتن است[1] و اصلِ مفهوم پيشى گرفتن و رقابت در همه چيز در آن نهفته است.[2] در قرآن و روايات، ماده «سبق» و مشتقات آن به همين معنا و مفهوم به كار برده شده است. در سوره يوسف اين چنين مى خوانيم: (إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَ تَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَـعِنَا);[3] ما رفتيم و مشغول مسابقه شديم، و يوسف را نزد اثاث خود گذارديم. و در آيه اى ديگر از همين سوره مى بينيم: (وَ اسْتَبَقَا الْبَابَ);[4] و هردو به سوى در دويدند. و در سوره «يس» مى خوانيم: (فَاسْتَبَقُواْ الصِّرَ طَ);[5] سپس براى عبور از راه، مى خواهند بر يكديگر پيشى بگيرند. لسان العرب به نقل از الازهرى مى گويد: استباق در آيه اول به معناى تيراندازى و در آيه دوم به معناى جلو افتادن در رسيدن به هدف و در آيه سوم به معناى رد شدن، پشت سر گذاشتن و عبور است كه معنا و مفهوم مسابقه و مفهوم پيشى گرفتن در دو آيه اول كاملاًمشهود است.[6] البته در سوره «بقره» مى خوانيم: (فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَ تِ);[7] در نيكى ها و اعمال خير، بر يكديگر سبقت جوييد. كه به معناى شتاب كردن و سرعت است. از ديگر كاربردهاى اين ريشه در قرآن عبارت اند از: (فَالسَّـبِقَـتِ سَبْقًا) ;[8] و سپس بر يكديگر سبقت مى گيرند. (لَّوْلاَ كِتَـبٌ مِّنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَآ أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ );[9] اگر فرمان سابق خدا نبود (كه بدون ابلاغ، هيچ امّتى را كيفر ندهد)، به خاطر چيزى(اسيرانى) كه گرفتيد، مجازات بزرگى به شما مى رسيد. (وَ السَّـبِقُونَ السَّـبِقُونَ * أُوْلَـلـِكَ الْمُقَرَّبُونَ);[10] و (سومين گروه) پيشگامان پيشگام اند، آنها مقرّبان اند. كاربرد اين واژه به اين معنا و مفهوم در روايات فراوان بوده، كه به بررسى آنها خواهيم نشست. در اصطلاح فقه «سَبْق» به عقدى اطلاق مى شود كه به منظور پيشى گرفتن و غلبه بر ديگرى در موارد تعيين شده از طرف شارع در مقابل چيزى كه به برنده تعلق خواهد گرفت با حفظ شرايط آن منعقد مى گردد. به طور كلى، فقهاى بزرگى چون مرحوم شيخ انصارى(رحمه الله)[11] و به تبع آن، مرحوم سيد احمد خوانسارى(رحمه الله)[12] و مرحوم آقاى خويى(رحمه الله)[13] كليه مسابقات را به چهار گروه تقسيم كرده و از اين مجرا به بررسى احكام آن پرداخته اند: 1. مسابقه با آلات قمار با عوض و گرو، 2. مسابقه با آلات قمار بدون عوض و گرو، 3. مسابقه بدون آلات قمار با عوض و گرو، 4. مسابقه بدون آلات قمار و بدون عوض و گرو، يعنى مطلق مغالبه و مسابقه. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. فرهنگ معين، ج 2، ص 1818. [2]. لسان العرب، ج 10، ص 151. [3]. سوره يوسف، آيه 17. [4]. سوره يوسف، آيه 25. [5]. سوره يس، آيه 66. [6] . لسان العرب، ج 10، ص 152. [7]. سوره بقره، آيه 148. [8]. سوره نازعات، آيه 4. [9]. سوره انفال، آيه 68. [10]. سوره واقعه، آيه 10 و 11. [11] . المكاسب المحرمة، شيخ انصارى;، ص 47. [12]. جامع المدارك فى شرح المختصر النافع، ج 3، ص 27. [13] . مصباح الفقاهة، ج 1، ص 368.
|