|
2. توجه دين به عواطف و احساسات مادر
متون دينى يعنى قرآن و سنت به صورت هاى مختلف بر احترام گذاردن به عواطف و احساسات مادر صحه گذارده است. قرآن كريم رنج مادران را در دوران باردارى و وضع حمل چنين شرح مى دهد: (وَ وَصَّيْنَا الاِْنسَـنَ بِوَ لِدَيْهِ إِحْسَـنًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُو كُرْهًا وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً...);[1] و انسان را [ نسبت ]به پدر و مادرش به احسان سفارش كرديم. مادرش با تحمّل رنج به او باردار شد و با تحمّل رنج او را به دنيا آورد. و در آيات متعددى انسان را نسبت به پدر و مادر سفارش مى كند و آن را پس از توصيه و سفارش به بندگى خود قرار مى دهد. (وَ وَصَّيْنَا الاِْنسَـنَ بِوَ لِدَيْهِ حُسْناً...);[2] و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادر خود نيكى كند. (وَ وَصَّيْنَا الاِْنسَـنَ بِوَ لِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُو وَهْنًا عَلَى وَهْن...);[3] و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش كرديم; مادرش به او باردار شد، سستى بر روى سستى. (وَ قَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَ لِدَيْنِ إِحْسَـنًا...);[4] و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [ خود ]احسان كنيد. (وَاعْبُدُواْ اللَّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ ى شَيْـًا وَبِالْوَ لِدَيْنِ إِحْسَـنًا...);[5] و خدا را بپرستيد، و چيزى را با او شريك مگردانيد; و به پدر و مادر احسان كنيد. (... لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوَ لِدَيْنِ إِحْسَانًا...);[6] جز خدا را نپرستيد، و به پدر و مادر، و خويشان و يتيمان و مستمندان احسان كنيد. در روايات فراوانى پيامبر و امامان فرزندان را به نيكى به مادر توصيه و سفارش كرده اند; از قبيل: مردى به حضور رسول خدا(صلى الله عليه وآله) رسيد و گفت: به چه كسى نيكى كنم؟ فرمود: مادرت. دوباره پرسيد: به چه كسى نيكى كنم؟ فرمود: مادرت و براى مرتبه سوم سؤال كرد: به چه كسى نيكى كنم؟ فرمود: مادرت. پس از آن پرسيد: به چه كسى نيكى كنم؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: به پدرت.[7] شهيد اول بر اين رأى است كه اگر پدر در نماز مستحبى فرزند را صدا كرد، فرزند مى تواند جواب ندهد و نماز را تمام كند; ولى اگر مادر در نماز مستحبى فرزند را ندا داد، مستحب است نماز را قطع كرده و پاسخ مادر را بدهد.[8] از اين نمونه ها در متون دينى و فقه اسلامى فراوان است و از مجموع آنها چنين استفاده مى شود كه شريعت اسلامى به احساسات و عواطف مادر توجه ويژه دارد، اين توجه در مسئله مورد بحث نيز با مقدم دانستن مادر تحقق مى يابد. اگر كسى به اين شواهد و قراين قانع نشود و از آن تقدم مادر را استفاده نكند، عمومات ياد شده در فصل نخست ولايت مادر را در كنار جد و ساير بستگان اثبات مى كند و اگر هر يك از آنان بدين كار اقدام كرده تصرف او نافذ است و در صورت اختلال و هرج و مرج حكومت مى تواند اين حق را به گروهى خاص واگذار نمايد. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . احقاف، آيه 15. [2] . عنكبوت، آيه 8 . [3] . لقمان، آيه 14. [4] . اسراء، آيه 23. [5] . نساء، آيه 36. [6] . بقره، آيه 83 . [7] . الكافى، ج 2، ص 159، ح 9 . [8] . القواعد والفوائد، ج 2، ص 48 .
|