|
خاتمي، موسوي و کروبي در نامه اي سرگشاده به مراجع تقليد: تنها راه برون رفت از اين وضعيت، آزادي تمامي بازداشت شدگان است
چگونه ميتوان با سکوت در قبال اين همه خشونت داد از رحماني بودن نظامي سرداد که شريعت محمدي را راهنماي خويش قرار داده است؟ سيد محمد خاتمي، مير حسين موسوي، مهدي کروبي و تني چند از چهرههاي شاخص اصلاحطلب در نامه سرگشادهاي به مراجع عظام تقليد با اشاره به بازداشتهاي بعد از انتخابات از آنها خواستند به عنوان مرجع و ملجأ ملت شريف ايران پيامدهاي زيانبار اتخاذ شيوههاي قانونگريزانه را به دستگاههاي ذيربط خاطرنشان کنند. متن نامه به اين شرح است: بسم الله الرحمن الرحيم محضر مبارک مراجع عظام تقليد (ادام الله ظلهم) سلام عليکم. همانگونه که استحضار داريد، همزمان با اعلام نتايج دهمين دورة انتخابات رياست جمهوري، موج وسيعي از دستگيريها از ميان فعالان ستادهاي انتخاباتي نامزدهاي غيردولتي و شهرونداني که در راهپيماييهاي مسالمتآميز شرکت جسته بودند آغاز شد که در ادامه، با گسترش موج اعتراضات مردمي نسبت به تخلفات گوناگون و گستردهاي که در قبل، حين و بعد از انتخابات صورت گرفت، افزايش يافته و هنوز هم ادامه دارد. بازداشتهاي انفرادي و گروهي، از اقشار مختلف اجتماعي از جمله اساتيد دانشگاهها، فعالان سياسي، روزنامهنگاران، که بدون صدور مجوزهاي قانوني صورت گرفته و همراه با برخوردهاي خشونتبار و استفاده از شيوههاي بازجويي که يادآور دوران سياه ستمشاهي است و بسياري از امضاکنندگان اين نامه در آن زمان خود بارها قرباني آن بودهاند، به هيچ روي زيبندة نظام و کشوري که داعية برپايي قسط و عدل دارد نبوده و نخواهد بود و چهرة جمهوري اسلامي را در روح و جان هر ايراني و نيز انظار جهانيان تيره و تار خواهد کرد. اسفبارتر اينکه دستگاههاي امنيتي مصرانه در پي اثبات فرضيههاي خيالپردازانه و سراپا اشتباه خود براي معرفي فعالان بعنوان عوامل وابسته به بيگانه و محرکان انقلاب مخملي هستند و از همين رو به شيوههاي غيرقانوني، غيراخلاقي و غيرشرعي اعترافگيري توسل جستهاند. دستگاههاي تبليغاتي دولتي و بويژه صدا و سيما نيز در اين پروژه شرکت کرده و با پخش اعترافهاي نمايشي، سعي در اثبات اينگونه اتهامات واهي به حرکتي مردمي دارد که تنها و تنها براي پاسداشت جمهوريت نظام شکل گرفت. اين روزها خانوادههاي نگران و بياطلاع از وضعيت عزيزانشان که تنها جرمشان مشارکت فعال در ستادهاي انتخاباتي نامزدهاي غيردولتي بوده، در مراجعات مکرر به مراجع قانوني با درهاي بسته روبرو ميشوند. دستگاههاي ابداع توطئه، اينک کار را بجايي رساندهاند که عضويت در ستادهاي تبليغاتي را جرمي نابخشودني مينمايانند و اين در حالي است که بارها در بيانات بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي و مسئولان بلندپاية نظام اينگونه فعاليتها مورد تأييد و تشويق قرار گرفته است. براستي اعمال شکنجههاي مکرر در مورد کساني که زير لواي اسلام زندگي ميکنند با توسل به کدام اصل قانوني، شرعي و انساني توجيهپذير است؟ و چگونه ميتوان با سکوت در قبال اين همه خشونت و سبعيت، داد از رحماني بودن نظامي سرداد که شريعت محمدي را راهنماي خويش قرار داده است؟ اين روزها دريافت اخبار نگرانکننده دربارة سلامت جسمي و رواني بسياري از بازداشتشدگان، بر دامنة نگرانيها افزوده است. اصل زيربنايي برائت و پرهيز از پيشداوري (ليس من العدل القضاء علي الثقه بالظن) به آساني ناديده گرفته ميشود و پايمال شدن حقوق مصرح در قانون اساسي و قوانين عادي به روية جاريه تبديل شده و البته نتيجهاي جز توسعة بياعتمادي و فاصله گرفتن مردم از حاکميت در پي نخواهد داشت. اين سرگردانيها و نگرانيها بر زندگي گروه بزرگي از شهروندان ايراني سايه افکنده و بواسطة اتخاذ شيوههاي غيرقانوني و خودسري عوامل امنيتي از يک سو و عرق ملي و وفاداري به انقلاب اسلامي و عدم تمايل نسبت به استمداد از مراجع بينالمللي از سوي ديگر، شرايط بسيار دشواري را براي خانوادههاي زندانيان پديد آورده است. تنها راه برون رفت از اين وضعيت، اقدام قاطع و شفاف نسبت به توقف فرايند امنيتي ساختن فضاي پس از انتخابات، کوتاه کردن دست عوامل غيرمسئول، آزادي تمامي بازداشتشدگان و بازگرداندن روند رسيدگي به اتهامات به مجاري قانوني است. از شما مراجع عظام تقليد بعنوان مرجع و ملجأ ملت شريف ايران ميخواهيم که پيامدهاي زيانبار اتخاذ شيوههاي قانونگريزانه را به دستگاههاي ذيربط خاطرنشان ساخته و آنان را نسبت به اشاعة بيدادگري در نظام جمهوري اسلامي برحذر داريد. اين همه، در پرتو کلام امام عدالت که «فليست تصلح الرعيه الا بصلاح الولاه، و لا تصلح الولاه الا باستقامه الرعيه» عرض شد و خداوند سبحان را شاهد و گواه ميگيريم که جز اصلاح امور اين کشور و ملت به چيز ديگري نميانديشيم. والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته سيد محمد خاتمي، مهدي کروبي، ميرحسين موسوي، مرتضي الويري، سيد کاظم اکرمي، رحيم ابوالحسني، مهناز آذرنيا، احمديپور، جمشيد انصاري، سيد هاشم آقاجري، محسن آرمين، قربان بهزادياننژاد، سعيد بيگدلي، محمد باقريان، محسن بهشتيسرشت، بهنام بهلومي، علي باقري، حسن بيغم، عليرضا بهشتيشيرازي، محمدرضا تاجيک، محمد تقيخاني، محسن ترکاشوند، محمدعلي توفيقي، مهدي تحققي، عابد جعفري، سيد محمدرضا حسينيبهشتي، سيد عليرضا حسينيبهشتي، نجفقلي حبيبي، عليمحمد حاضري، سيد محمود حسيني، فرهاد درويش سهتلاني، عبدالرضا رکنالدين افتخاري، محسن رهامي، محمد رحيميان، مسعود روغني زنجاني، علي زماني، سعيد سمنانيان، علي ساعي، محمد سلامتي، غلامرضا شاهحسيني، محمد شهرستانکي، محمود صادقي، حسين صادقي، عبدالله طوطيان، غلامرضا ظريفيان، محمدرضا ظفرقندي، علي عربمازار يزدي، علياکبر عنايتي، حسن عظيمي، سيد نورمحمد عقيلي، عباس عبدي، محمدرضا عليحسيني، فرامرز فلاحي، محمد فرهادي، حسين فروتن، ابوالفضل قدياني، محمدکاظم کوهي، ابوالفضل کزازي، فرشاد مومني، عباس منوچهري، محمد مقدم، علي محدث، حسين مرتضوي، حميد ميرزاده، کورس نيکنيائي، عبدالله ناصري، محمدعلي نجفي، سيد هاشم هدايتي، عباس يزدانفر 3 مرداد 1388
|