|
ديدار خبرنگار «شبكة تي ـ وي ـ سي» اسپانيا با حضرت آيت الله العظمي صانعي
ايراني هم مسلمان است و هم با فرهنگ حضرت آيتالله ! اخيرا از شما نظراتي منتشر شده دال بر اينکه بين زن و مرد برابري وجود دارد و يا اينکه ديه زن و مرد برابر است. آيا شما در مطالعات و تحقيقات فقهي به نقطه نظرات جديدي دست يافتهايد و يا اينکه اصولا معتقد هستيد که قوانين مربوط به زنان بايد بازبيني شود؟ اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم البته اين موضوع بحث جديدي نيست، ولي گويا شما تازه به آن رسيدهايد. اما به طور كلي بنده بعد از انقلاب اسلامي و آشنايي با مسائل جهان، قوانين و مشكلات جوامع بشري و همچنين بررسي قوانين مصوب در ايران به اين نتيجه رسيدم كه بعضي از اين قوانين نميتواند مشكلات جامعه را رفع كند و پاسخگوي مسائل مستحدثه و شبهات جديد باشد. لذا پس از مطالعات فراوان، به ديدگاههايي رسيدم که احساس کردم ميتواند گرهاي از مشکلات کنوني را باز کند. اما راجع به مسائل زنان كه مورد اشاره شما ميباشد، نظرم اين است كه اسلام از نظر حقوق انساني و اقتصادي، اجتماعي، سياسي و بقيه حقوق، تفاوتي بين زن و مرد قائل نيست و همه زنان و مردان در حقوق با هم برابرند و لذا بنده با صراحت مطرح کردهام و در نظريات علمي و رسالهام نوشتهام كه حتي زن ميتواند ولي فقيه شود يعني بالاترين مقام سياسي مملكت را از نظر قانون اساسي ايران به دست آورد، چه رسد به رئيس جمهور شدن و بقيه سمتها. و از نظر قانون اساسي نيز منعي ندارد، واگر برخي به کلمة "رجال" در قانون اساسي متمسک ميشوند، به نظر من، مراد از آن مرد بودن نيست، بلکه رجل سياسي باشد يعني قدرت سياسي وادارة کشوري پهناور مانند ايران را داشته باشد. يا وقتي ميگوييم مردان علم و هنر، آيا مقصود فقط مردان هستند تا اينکه زنان هم مورد خطاب قرار ميگيرند؟ · يعني نظر شما اين است كه بايد در قانون در مورد برابري حقوق زن و مرد در دريافت ديه تغييري صورت گيرد؟ قانون بايد تغيير كند، البته تا کنون تغييراتي پيدا شده، مثل بيمهها که آن هم به صورت قراردادي آمده است، ولي بنده معتقدم همين هم بايد عوض بشود و صورت قراردادي به صورت قانوني در بيايد و خود همين تغيير نشان دهندة اين است که نظر بنده درست بوده، ولي بايد کامل شود. خلاصه آن كه همه جا زن و مرد برابرند و هيچ تفاوتي نيست. همه جا مثل هم است جز در دو مسئله. يكي در باب ارث كه سهم پسر دو برابر دختر است، و يكي هم در باب طلاق كه گفته ميشود به دست مرد است. اما پاسخ کوتاه ما در باب ارث اين است كه اين عين عدالت است و طلاق هم به يك نحو به دست زن است ولو اين كه اصلاً مستقيماً به دست مرد است. و آنجا هم نابرابري نيست، و الا در تمام حقوق، در ديه، قصاص، مالکيت، فرهنگ و در همه جا، برابر و مساوي هستند. · هست يا اين كه بايد باشد؟ از نظر قانون، در بعضي جاها نيست ولي از نظر عقيده اسلامي اين است كه بايد باشد و الا در قوانين مدني نسبت به حقوق زنان بايد تغييراتي داده شود. يا در حقوق خانواده بايد تغييراتي داده بشود. من براي شما درباره حقوق خانواده مثالي ميزنم. از نظر اسلام معروف است بين مسلمانها كه زن اگر بخواهد از منزل خارج بشود بايد از شوهر اجازه بگيرد، ولي بنده معتقدم كه اولاً اين اجازه مربوط به جايي است كه مانع از حقوق شوهر باشد و با زندگي مشترك نسازد نه صرف بيرون رفتن. ثانياً اين كه مرد هم اگر بخواهد از منزل بيرون برود و مانع از حقوق همسر باشد و با زندگي مشترك نسازد آن هم بايد اجازه بگيرد. پس ميبينيد که معروف اين است كه زن بايد اجازه بگيرد ولي بنده معتقدم آن جايي كه زن بايد اجازه بگيرد، مرد هم بايد اجازه بگيرد. اين قدر برابري در حقوق خانوادگي است. و همه تأسف ما از اين است كه امروز امام خميني نيست اگر ايشان امروز بودند، شک نداشتم که تمام آنچه را كه به عنوان نظر اسلامي مطرح کردهام به صورت قانون در ميآمد، چرا که ما اين دقت، تأمل و تفقه در احکام الهي رااز ايشان آموختهايم. امام با نوآوريهايي که داشت به ما نشان داد که ميتوان با جرأت و جسارت به اجتهاد پرداخت. اگر ميگذاشتند که امام به فقه ميپرداخت ما امروز هيچ مشکلي در قانون و مسائل فقهي نداشتيم و يا اگر ضعفي هم مشاهده ميشد بسيار ناچيز بود. به همين جهت است که معتقدم بالاترين خيانتي كه در جنگ تحميلي به اسلام و مسلمانان كردند اين بود كه بااين جنگ فرصت هشت سال تفقه و اجتهاد را ازامام گرفتند كه اگر چنين نميشد، ما شاهد شکوفايي بيش از پيش فقه بوديم و قوانين اسلامي همه جا ميدرخشيد. · شما به عنوان شاگرد امام، به نظرتان جوانان حال حاضر همان روح انقلابي را دارند يا اين كه راه ديگري را در پيش دارند؟ اگر امام زنده بود، وضعيت فرق ميکرد، ولي اکنون همه تابع وضع موجود هستند. پيام امام و نفس گرم ايشان، انسانها را به وجد ميآورد تا جايي که ما شاهد بوديم جواني که بزرگ شده غرب بود به جبههها ميشتابد و نهايتا هم به شهادت ميرسد. اما امروز فرهنگ و نگرش افراد تغيير کرده است. · سوال بعدي من در مورد شرايط سياسي حال حاضر است. اکنون ما پيش از انتخابات رياست جمهوري هستيم آيا به نظر شما با اين انتخابات شرايط عوض ميشود و بعضي از نگرشها در انتخابات تغيير خواهد كرد، يا اينکه بار ديگر آقاي احمدينژاد انتخاب خواهند شد؟ تغيير اوضاع تا حدي بستگي به تغيير رئيس جمهور دارد؛ يعني آن مقداري كه به دست رئيس جمهور است با تغيير او مسلماً خيلي از نگرشها نيز تغيير پيدا ميكند. حتما رئيس جمهور بعدي براي تغيير ميآيد و حتما در دنياي غرب، از عزت و شخصيت ايران و فرهنگ اسلامي دفاع ميکند. رئيس جمهور بعدي حتما با فكر و انديشه اقتصاد مملكت را اداره ميكند و حتما در صورتي که بيش از سيصد ميليارد درآمد نفتي کسب شد، از نحوه چگونگي مصرف آن با مردم سخن خواهد گفت. اگر تغييرات حتمي باشد، ديگر مشکلاتي مانند ماليات، گراني، اعتياد، ناهنجاريهاي اجتماعي بيداد نخواهد کرد. اما اينکه سؤال کرديد آيا رئيس جمهور تغيير خواهد کرد يا نه؟ بستگي به حضور پرشور واکثريتي مردم و نحوة تبليغات آنها دارد. اگر قدرت تبليغي آقايان زياد باشد و سهم آنها نيز از طريق راديو و تلويزيون به صورت عادلانه تقسيم شود و از طرفي آراي مردم صيانت بشود، حتما شخص ديگري رئيس جمهور خواهد شد، اما اگر تبليغات ضعيف باشد و عدالت تبليغي نيز رعايت نشود و با مسئله سيب زميني و اين جور مسائل رأي درست كنيم كس ديگري رأي نخواهد آورد. پس عدالت در قدرت تبليغي و ديگري، صيانت از آرا. · شما در مورد صحبتهايي كه آقاي اوباما در مورد ايران داشتند، چه نظري داريد؟ من قبلا يکبار ديگر هم به چنين سوالي پاسخ دادهام. اگر ايشان ميخواهد دستش را دراز كند، بادست باز چنين کاري بکند. يعني اموال و ثروتهاي ملت برگردانده شود و نخواهد دخالت كند، در اين صورت، صحبت کردن با ايشان ضرري ندارد، اما اگر بخواهد با دست بسته به طرف ما بيايد خوب معلوم است كه كاري از پيش نميرود و معلوم نيست چه خواهد شد؟ سياستهاي داخلي و سياستهاي آمريكا، هر دو نامعلوم و نامشخص است. · از دولتهاي آينده توقع داريد كه چه نقشهايي در سياست داخلي و خارجي ايران ايفا کنند؟ در رابطه با سياست خارجي بايد عزت ما در خارج حفظ بشود هم چنان كه در دورههاي گذشته اين عزت را حفظ ميكردند يعني ملتها به ما علاقهمند باشند. و از نظر سياست داخلي دو امر مهم است: يكي اقتصاد و دوم: آزاديهاي رسمي و قانوني. تنگ نظري بايد از بين برود، هر كسي را به اتهام اقدام عليه امنيت تحت تعقيب قرار ندهند. هر روزنامه و خبرنگاري را تحت فشار قرار ندهند و از بستن روزنامهها خودداري کنند. اينها تنگ نظري و كوچك بيني است. به طور کلي دانشگاهها و دانشجويان عزيز بايد آزاد باشند. · به نظر شما مهمترين مشكلي كه جوانان در حال حاضر با آن رو به رو هستند چيست؟ ناهنجاريهاي اجتماعي كه باعث عوامل زيادي ميشود. جوان امروز بايد احساس شخصيت کند، حتي اينکه ما با او و نحوة زندگي اش تفاهم نداشته باشيم. جوان امروز بايد احساس امنيت کند تا بتواند در محيط اجتماعي مثمر ثمر باشد. جوان امروز بايد بتواند مشکلات اقتصادي را با سرپنجة نبوغ و ابتکارات خود برطرف کند. جوان امروز بايد احساس کند که با ايجاد توليدات داخلي، بازار غرب و شرق اورا فريب نميدهد وبا آرامش به خلاقيت ميپردازد. بله جوان امروز دهها مسئلة ديگر هم دارد که با تدبر و مديريت صحيح ميتواند بر آنها فائق آيد و چون هميشه مبتکر باشد، به شرط آن که نگاه مديريت کلان ما همراه با تخصص و احترام به خرد جمعي باشد. در اين صورت همين جوان به عزت و شخصيت ديني وايراني خود مفتخر است و بار ديگر به دنيا ثابت خواهد کرد که ايراني هم مسلمان است و هم با فرهنگ. خيلي ممنون. متشكرم، موفق باشيد. 5/2/1388
|