|
1. نگاه ولمس نامحرم
(س 1000) نگاه كردن بدون شهوت به زنان با پوشش غيراسلامى و در كشورهاى اسلامى غير از ايران، چه حكمى دارد؟ ج ـ با فرض مسلمان بودن فرد، نگاه به بدن آنها و هر چه موجب فساد مى گردد، حرام است؛ ولى نگاه عادى به صورت، بدون قصد لذت را نمى توان گفت حرام است. 6/2/74 (س 1001) حكم نگاه كردن به زنان خارجى غيرمسلمان يا عكس و فيلم آنان چيست؟ ج ـ نگاه به زنان نامحرم خارجى غيرمسلمان اگر از روى شهوت و ريبه نباشد، و نگاه هم به مقدارى از مو و بدنش باشد كه برهنه بودنش متعارف است، نمى توان گفت حرام است. 28/10/74 (س 1002) دست دادن زن به مرد نامحرم با دستكش چه حكمى دارد؟ ج ـ دست دادن اجنبى با اجنبيّه همراه با دستكش كه تماس از روى حائل باشد، هر چند فى حدّ نفسه حرام نيست؛ امّا در مواردى كه منشأ فساد و سنّت سيّئه و خلاف عفّت و حيا باشد، مانند دست دادن دختر و پسر جوان كه زمينه ساز عادت بد و انحراف اخلاقى است، حرام مى باشد. 15/9/79 (س 1003) دست دادن و يا بوسيدن زنان بيگانه (لا مذهب و يا اهل كتاب) در مراسم تشريفاتى، چه حكمى دارد؟ ج ـ حرام است. 17/2/76 (س 1004) دخترى دارم كه به تكليف رسيده است. هنگامى كه افراد نامحرم فاميل به منزل ما مى آيند، در حضور بقيّه اعضاى خانواده، با حجاب اسلامى كامل با آنها صحبت مى كند. آيا اين رفتار، اشكال شرعى دارد يا خير؟ ج ـ چون شنيدن صداى زن بيگانه و كلام او براى مرد بيگانه و نامحرم، حرام نيست و ترك آن هم بر زن، واجب نيست، بنابراين، گفتگو به آن ترتيب كه ذكر شده و با رعايت حدود حجاب اسلامى فى حدّ نفسه حرام نيست. 15/1/73 (س 1005) گفتگوى دانشجويان دختر و پسر در مورد مسائل درسى و رفع اشكال آن چه صورتى دارد؟ ج ـ با رعايت كامل حجاب و پايبند بودن به موازين شرعى و نبودنشان در مكان خلوت و بدون ترتّب مفسده، ظاهراً جايز است، چون شنيدن صداى زن بيگانه و كلام او براى مرد بيگانه و نامحرم فى حدّ نفسه حرام نيست؛ ليكن كمال دقّت بر اكتفاى موارد حاجت، مانند مسئله درس و رفع اشكال، مطلوب است. 25/4/79 (س 1006) آيا مادر زن مى تواند جلوى داماد خود، بدون روسرى و يا با پاى بدون پوشش باشد؟ ج ـ مادر زن به داماد خود محرم است. بنابراين، بودن مادر زن نزد داماد، بدون روسرى و جوراب، مانعى ندارد و مادرزن حكم مادر را دارد. 5/3/76 (س 1007) ديدن موى سر خواهرزن يا مصافحه كردن با او، بدون قصد لذّت و ريبه، چه حكمى دارد؟ ج ـ حرام است و خواهرزن، نامحرم است. 8/1/76 (س 1008) آيا نظر كردن به قرص صورت نامحرم و دستان تا مچ، بدون قصد شهوت، جايز است؟ ج ـ نظر اتفاقى به صورت و دستان زن تا مچ، بدون قصد ريبه، جايز است. 16/6/72 (س 1009) نگاه كردن دختران به دبير مرد و پسران به دبير زن، چه حكمى دارد؟ ج ـ هر چند نظر به صورت بدون قصد لذّت و بدون ترتّب مفسده ظاهراً جايز است، ليكن كمال دقّت بر اكتفا به ضرورت، لازم است. 22/3/72 (س 1010) آيا جايز است براى امور آموزشى در دانشگاه، پسران و دختران جوان در كنار يكديگر و يا عده اى از پسران جوان پشت سر دختران جوان بنشينند؟ ج ـ دورى كردن از اين گونه اعمال در حدّ توان، مخصوصاً در نظام جمهورى اسلامى لازم است؛ بلكه در كنار يكديگر قرار گرفتن كه زمينه تهمت و مفاسد را آماده مى سازد، حرام است. 14/6/74 (س 1011) گردش جوان هاى فاميل (پسر و دختر با يكديگر) كه مميّز هستند، چگونه است؟ اگر موجب جلب توجّه ديگران و سوء ظن گردد و آنها را در محلّ تهمت قرار دهد، چه طور؟ آيا در مورد مكلّفان حرمتش بيشتر است؟ ج ـ بر پدر و مادر و مربّيانِ مميّزهاى غير بالغ است كه آنان را از اين گونه اعمال و رفتار كه غالباً منشأ فسادهاى اخلاقى مى گردد، منع نمايند و اگر اين امر از شئون حضانت در بُعد روحى و تربيتى است، بر مكلّفان هم اجتناب به همان ملاك، لازم است و نسبت به مواضع تهمت، حضور در آن جا يا رفت و آمد به آن جا و يا هر امرى كه انسان را در موضع تهمت قرار بدهد، حرام و معصيت است، چون حفظ آبرو و شخصيت و عزّت مسلمان، واجب و تضييع آن حرام است و امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «ان الله ـ عزّ وجل ـ فوّض الى المؤمن أموره كلّها و لم يفوّض اليه أن يذلّ نفسه» (وسائل الشيعة، ج 11، ص 424). 24/7/76 (س 1012) بنده با توجه به نوع شغلى كه دارم با يك خواهر همكارهستم و اين يك معضل براى بنده شده، زيرا در اين همكارى، ارتباط بسيار زيادى وجود دارد و با توجه به اين كه جمع نامحرم در يك مكان جايز نمى باشد، واين مسئله هم براى بنده وهم براى خواهر مذكور باعث اختلال در كار و از نظر عقيدتى هم گناه محسوب مى شود، مى خواستم بدانم آيا حكمى به عنوان محرميت ويا برادرى وجود دارد يا خير؟ اگر وجود دارد شرايط آن چيست و به چه صورت است، و اگر وجود ندارد، تكليف بنده در اين مورد چيست وچكار بايد بكنم؟ ج ـ اجتناب و پرهيز از مكانهاى خلوتى كه بودن مرد و زن در آن مكان سبب سلطه شيطان مى گردد، لازم و واجب عقلى است و ماندن در آن جا از نظر عقل ممنوع است، و در حدّ توان بايد تلاش كرد كه انسان گرفتار دشمن ديرينه يعنى شيطان پليد و رجيم نشود؛ امّا بودن مرد و زن اجنبيه در مكانى كه رفت و آمد افراد در آن جا مانعى ندارد و مكان خلوت محسوب نشده، حرام نمى باشد و شيطان هم سلطه اش ضعيف خواهد بود؛ و به هرحال راه محرم شدن خاصى به عنوان مذكور در سؤال وجود ندارد. 28/3/83 (س 1013) كار كردن زنان در اداراتى كه اغلب با نامحرم سر و كار دارند، چه حكمى دارد؟ ج ـ با رعايت كامل حجاب و پايبند بودن به موازين شرعى، مانعى ندارد. 21/8/74 (س 1014) بوسيدن بچه هاى دختر و پسر توسط نامحرم بدون قصد ريبه، چه حكمى دارد؟ ج ـ بوسيدن بچه هاى پسر و دختر بدون ريبه قبل از شش سالگى، مانعى ندارد. (س 1015) استفاده زنان از خيّاط مردانه، چه حكمى دارد؟ ج ـ در صورتى كه مستلزم لمس و نگاه حرام نباشد، مانعى ندارد. 10/7/79 (س 1016) در محلى كه ما زندگى مى كنيم يك عكاس مرد نيز زندگى مى كند و همه را مى شناسد؛ آيا اشكالى ندارد كه عكس خواهر يا مادر و... را كه ظاهر كرد ببيند؟ ج ـ اگر باعث ايجاد مفسده در شخص ظاهر كننده عكس و منشأ گرفتارى و حرام جنسى شدن او باشد، جايز نيست و تركش به حكم عقل، لازم و واجب عقلى است. 14/2/83 (س 1017) شخصى كه به سبب رضاع يا ترك طواف نساء، مثلاً زن بر او حرام شده است، لمس و نظر از روى شهوت به يكديگر، چه حكمى دارد؟ ج ـ لمس كردن و بوسيدن و نظر از روى شهوت به يكديگر، حرام است. 30/3/76 (س 1018) ما حكم السلام على المرأة مشافهة و ما حكم مصافحتها؟ ج ـ يلزم ترك السلام عليها، ان لم تكن محجّبة، و كانت بلاقفاز حتى لايكون السلام ترويجاً لترك الحجاب، والاّ فالسلام على المرأة في حدّ نفسه غير محرّم. و امّا المصافحة، ان كانت موجبة لمسّ بدن الاجنبي، فهي حرام. 19 ربيع الاول 1416 (س 1019) آيا نقاشى كردن از چهره زنان به صورت عريان و نيمه عريان جايز است؟ ج ـ حرمت و عدم حرمت، دائر مدار مفسده انگيز بودن آن و عدم ايجاد مفسده است، و تشخيص آن با خود مكلّف است؛ امّا نقاشى كردن به صورت كاملاً عريان جايز نمى باشد. 21/9/83 (س 1020) امروزه در شهرهاى بزرگ، به طور متعارف خانمها مقدارى از موى سر را نمى پوشانند. آيا مى توان به اين قسمت از موها نگاه كرد، همانند برخى از قبايل كه معمولاً زنان مقدارى از موى خود را نمى پوشانند؟ ج ـ نمى توان در اين گونه موارد حكم به جواز نمود، و بايد در عمل و فتوا احتياط كرد. 6/11/75 (س 1021) در بيمارستانها و مراكز آموزش پزشكى، دانشجويان پسر جهت امر آموزش مبادرت به معاينه نواحى مختلف بدن (شكم، سينه، لگن، نواحى تناسلى و.....) بيمار زن مى نمايند، و دانشجويان دختر نيز مبادرت به معاينه نواحى مختلف بدن بيمار مرد مى نمايند. با توجه به اينكه بعضى از معاينه ها لازمه آموزش است و اين آموزش در طبابت آينده پزشك الزام قطعى دارد و انصراف از اين آموزشها در آينده سبب طولانى شدن و شدّت بيمارى و يا فوت بيمار مى شود؛ به عنوان مثال پزشك بايد زايمان كردن را ياد بگيرد تا در محل خدمت خود در روستاى دور افتاده اى كه امكانات نيست، به وظيفه پزشكى خود عمل كند و مانع مرگ بيمار و فرزند او شود، لطفاً بفرماييد چه حكمى دارد و نظر مبارك درمورد حدود آن چيست؟ ج ـ اهميت علوم پزشكى و عزّت اسلامى آن و نياز مبرم عامه و متوقف بودن جان انسانها ومعالجه آنها بر تقدّم امور مذكور، خود به حكم تزاحم اهم با مهم، يعنى وظيفه شرعى و اسلامى كه در سؤال آمده، و ترجيح اهم، سبب جواز شرعى و جايز است؛ و به علاوه كه مسئله معالجه بالقوه هم خود ظاهراً جزء موارد استثناى از حرمت است و نوبت به تزاحم هم نمى رسد، و يكى ازموارد استثناء شده از حرمت نظر و لمس، معارضه آنها با امرى است كه مراعاتش در نظر شارع اهم باشد و مورد هم با قطع نظر از مسئله معالجه بالقوه كه خود نيز ظاهراً از موارد استثناست، از اين گونه موارد است. 8/11/80 (س 1022) يضطر الطبيب في بعض الأحيان النظر إلى عورة المريض سواء كان رجلا أم امرأة فما حكم النظر في الفروض التالية: 1. إذا كان النظر إلى عورة الميت بغرض التعلم في بعض التطبيقات العملية للأطباء خصوصاً إذا كانت الجثة غير كاملة الأعضاء؟ 2. اذا كان النظر بغرض العلاج؟ ج 1 ـ إن لم يكن هتكاً للميت والتعليم والتعلم موقوف عليه، لابأس به عند الضرورة ولكن يجب الاكتفاء بقدر الضرورة. ج 2 ـ إن كان العلاج متوقفا عليه وليس طريقا إلى العلاج إلاّ هو، لاباس به. 9/2/82 (س 1023) آيا پسر به قصد ازدواج مى تواند به تمام بدن دختر مورد نظرش نگاه كند؟ از روى پيراهن نازك بدن نما چطور؟ البته همان طور كه بيان شد، فقط براى ازدواج نه قصد لذت؛ يعنى طورى است كه ازدواج متوقّف بر آن است. ج ـ كسى كه قصد ازدواج دارد، بدون ريبه مى تواند به غير از عورتين، به بدن دختر مورد نظر نگاه كند، به شرط اينكه نگاه كردن براى دست يافتن به اطمينان باشد وقصد جدّى براى ازدواج باشد، و باز به شرط اينكه احتمال توافق در كار باشد؛ با شرايط مذكور نيز احتياط اين است كه به وجه و كفّين و مو و محاسن اكتفا نمايد. 1/12/75 (س 1024) رابطه دختر و پسرى كه هدف آنها ازدواج باشد از نظر شرعى چگونه است؟ ج ـ ارتباط و صحبت كردن دختر و پسر اگر هيچ گونه تماس بدنى نداشته باشند و در اماكن خلوت هم نباشد و سخنان عاشقانه و لهوهم بين آنها ردّ وبدل نشود، فى حدّ نفسه حرام نيست؛ امّا در عين حال رعايت جنبه هاى اجتماعى و دورى از زمينه هاى تهمت خصوصاً براى دختران لازم است. 27/11/81 (س 1025) گفته مى شود براى كسانى كه قصد ازدواج دارند، جايز است يك بار به طرف مورد نظر خود نگاه كنند. حال با توجّه به اين كه بعضاً لازم است كه در چندين جلسه مذاكره، طرفين يكديگر را بيشتر بشناسند، حدّ شرعى مجاز در اين خصوص چيست؟ ج ـ حدّ شرعى مجاز، رسيدن طرفين به نتيجه در امر ازدواج است؛ يعنى همه رفت و آمدها و نگاه ها كه براى تعيين سرنوشت آينده طرفين و ازدواج آنها مى تواند مؤثّر باشد، به حكم علّت مذكور در روايات و قضاوت خود و انديشه عقلا جايز است؛ يعنى همان كه مجوّز مرتبه اوّل است، مجوّز رفت و آمدها و بقيّه موارد هم هست، و نا گفته نماند كه اين حكم شرعى مسئله، فى حدّ نفسه است و قطع نظر از جهات خارجى اى است كه ممكن است موجب معصيت و فساد شود. 6/6/78 (س 1026) آيا در دوران نامزدى، پسر مى تواند به علّت فراهم نشدن امكانات عروسى با دختر براى دچار نشدن به گناه، در حدّ معمول شوخى كند؟ ج ـ اگر مراد از دوران نامزدى، دورانى است كه عقد شرعى پسر و دختر خوانده مى شود و عروسى به بعد موكول مى گردد، چنانكه در بعضى مناطق مرسوم است، در اين فرض، حكم همسر را دارد و اگر مراد اين است كه فقط حرف زده اند يا چيزى به عنوان نشانه داده اند و عقد خوانده نشده است، در حكم اجنبيّه است و بايد از نگاه و لمس حرام بپرهيزند. 10/3/79 (س 1027) شايد سؤالى كه مى پرسم كمى عجيب به نظر بيايد، به هرحال اميدوارم جوابى قانع كننده بشنوم. من دخترى معتقد مى باشم به خدا و دين او، منتها نه دين و سنتى كه به اجبار باشد. با اعتقاداتى كه دارم توانستم تا به اين سن كه رسيده ام، بر غرايزى كه بر من غلبه مى كند چيره شوم؛ ولى من به اين اعتقاد دارم كه در شرايط سنى من كه خوب و بد را مى توانم تشخيص دهم اگر به كسى علاقمند باشم، مى توانم در كنار او زندگى كنم بدون اين كه كسى ما را به عقد هم در آورد؛ زيرا فلسفه اصلى عقد نيز همين است منتها براى جلوگيرى از هرج و مرج به اين صورت در آمده، البته نظر من بى بند و بارى نيست، بودن در كنار يك نفر است. حال از شما خواهش مى كنم اگر نظر من اشتباه مى باشد مرا با جوابى قانع كنيد؛ چون من و شخصى كه به هم علاقه داريم با توجه به نداشتن امكانات ازدواج (نه از لحاظ مالى) تصميم به اين كار گرفته ايم، زيرا هر دو به هم احتياج داريم و ما هر دو تحصيلات آكادميك داريم؟ ج ـ سؤال ابهام دارد؛ چون اگر به هم علاقه ازدواج و علاقه زن و شوهر بودنِ همديگر را داريد، چرا ازدواج مشروع عقلايى اسلامى تحقق پيدا نكند؟ و علاقه از امورى است كه ا گر درست و عقلانى باشد، عامل ناديده گرفتن همه امكانات كه بيش از يك قراردادهاى اجتماعى كه تركش مضر به ازدواج نبوده، نمى گردد؛ و اگر مراد از سؤال، امر ديگرى باشد كه يك امر احساسى غير عقلانى و ناپايدار و بدون ضمانت اجتماعى و حقوقى است، حرمت و عدم جواز و مفاسد و ضررها و پشيمانى هايى كه به موجب تجربه قطعاً حاصل مى شود، جاى بحث ندارد و هميشه بايد احساسات عقلانى، همراه با ضمانتهاى اجتماعى و قانونى باشد. 15/1/82 (س 1028) آيا شخصى كه به خواستگارى رفته و مى خواهد نامزد كند و انگشتر نامزدى خود را دست همسرش كند، آيا اشكال دارد؟ ج ـ لمس بدن اجنبيّه، حرام است و فرقى بين حلقه نامزدى و غير آن نيست؛ محض حلقه و انگشتر به دست ديگرى نمودن، اگر مستلزم تماس بدن بدون حايل نباشد، حرام نيست. (س 1029) دختر و پسرى با هم نامزد هستند و قرار است در جشن عروسى، صيغه عقد خوانده شود. آيا از نظر شرعى اشكال دارد كه چند ساعت قبل از خواندن صيغه عقد، داماد به آرايشگاه رفته و عروس خانم را تحويل بگيرد و سپس قبل از خواندن صيغه عقد، داماد به جلسه جشن زنانه برود و در كنار عروس خانم بنشيند و فيلمبردارى شود؟ ج ـ با توجّه به آرايش شدن عروس خانم و اين كه در تحويل گرفتن، نگاه داماد به بدن عروس خانم، ولو به موى سر و به صورتش مى افتد و اين كه ممكن است تماس با دست و بدن حاصل شود، اين گونه تحويل گرفتن، حرام و غير جايز است؛ امّا نشستن داماد كنار عروس خانم در جلسه جشن زنانه، چون منجر به ارتكاب حرام، يعنى نگاه به نامحرم و اختلاط زن و مرد مى شود، آن نيز حرام است، و چه نيكو، بلكه لازم است كه سنّت و روش هاى عقد و عروسى به نحوى قرار داده شود كه منجر به حرام و ارتكاب معصيت و گناه نشود، چون هر عملى كه با گناه شروع شود، معمولاً خاتمه خوبى نداشته؛ علاوه بر آن كه انسان بايد تلاش نمايد كه خود را گرفتار عذاب الهى و جهنّم ننمايد. (س 1030) بازجويى و بازرسى زنان توسط مأموران مرد نيروى انتظامى در بعضى مواقع كه مصلحت نظام و مردم و اجتماع ايجاب كند، چه حكمى دارد؟ و اگر بازجويى از زنان، توسط زنان ممكن نباشد و فقط مردان براى بازجويى در دسترس باشند، در صورتى كه بسيار ضرورت داشته باشد و موجب تماس بدنى با زن نامحرم باشد، آيا انجام دادن اين كار جايز است يا نه؟ ج ـ تماس و لمس بدن زنان توسط مردان، حرام و غير جايز است. نهادى بودن، دليل بر جواز نيست و بر همه لازم است كه نيروى زن، جهت اين گونه امور تأمين نمايند، هر چند كه در ضرورات شديد مثل «حفظ النفس و الدماء» بحث ديگر و سؤال و جواب ديگرى مى طلبد. 24/2/77
|