|
مراتب امر به معروف و نهى از منكر
(س 1898) رفت و آمد به منازل اشخاصى كه نماز نمى خوانند و خمس و زكات نمى پردازند، چه حكمى دارد؟ ج ـ رفت و آمد به منزل چنين افرادى، اگر باعث ترغيب آن ها و يا ديگران به چنين اعمالى باشد، حرام است، كما اينكه اگر در ترك مراوده احتمال تأثير در تغيير رفتار آن ها باشد، ترك آن از باب نهى از منكر، واجب است؛ و نسبت به نپرداختن خمس و زكات، اگر مالى را كه در آن تصرّف مى كنيد، مطمئن باشيد كه متعلّق خمس يا زكات بوده و نپرداخته، تصرّف شما در آن مال نيز حرام است. 9/2/74 (س 1899) آيا قطع رابطه با خويشاوندى كه نسبت به امور شرعى بى تفاوت است (خمس و زكات نمى پردازد) يا امور خلاف انجام مى دهد و امر به معروف و نهى از منكر در او تأثيرى ندارد، جايز است يا خير؟ ج ـ به مقدارى كه قطع رَحِم نشده باشد، رابطه لازم است؛ چون قطع رحم حرام است. 17/7/86 (س 1900) در منطقه ما مقوله هاى خمس و زكات جا نيفتاده و در موقع پرداخت زكات و خمس، با ريشخند اقارب خود، رو به رو هستيم و گاه به درگيرى كشيده مى شود. تكليف چيست؟ ج ـ تنها وظيفه، نصيحت و ارشاد خيرخواهانه است، آن هم اگر احتمال تأثير را بدهيد و قطعاً اختلاف و درگيرى، خلاف وظيفه است و حرام. 13/4/78 (س 1901) اگر پدر انسان اعتياد به مواد مخدّر داشته باشد و هر چه فرزندانش از باب امر به معروف و نهى از منكر با زبان ليّن وى را نصيحت كرده اند، مُؤثّر واقع نشده، آيا از باب دلسوزى مى توان او را به مراكز قانونى جهت باز پرورى و ترك اعتياد معرّفى كرد؟ ج ـ اگر احتمال تأثير و فايده هست، مانعى ندارد، چون احسان و دلسوزى نسبت به پدر است نه ظلم و اسائه تا حرام باشد. 16/8/76 (س 1902) اگر انسان بداند يكى از اقوام او به خريد و فروش و پخش مواد مخدّر اقدام مى كند كه باعث فساد جامعه و معتاد شدن جوانان مى شود، آيا از نظر شرعى جايز است او را به نيروى انتظامى يا ستاد مبارزه با مواد مخدر معرّفى كند؟ ج ـ هر عملى كه منشأ فساد و سرايت به افراد جامعه مى گردد، اگر از كسى سر بزند، گزارش دادن به مراجع ذى صلاح، از باب جلوگيرى از منكر و فساد در جامعه، جايز است. 27/8/79 (س 1903) از آن جا كه در دين اسلام، زنا، مشروبخوارى، قمار و... حرام است، آيا شرعاً مى توان در صورت مشاهده به مراجع ذيصلاح گزارش نمود؟ ج ـ گزارش دادن لازم نيست، اگر نگوييم مذموم است، چون در حدود، بنا بر تخفيف و درء به شبهه است، مگر از باب نهى از منكر كه منوط به شرايطش مى باشد و يا آنكه منشأ فساد و سرايت به ديگران گردد كه در اين صورت، گزارش لازم است. 29/7/78 (س 1904) شخصى روزه نمى گيرد، شراب هم مى خورد و به مسجد نمى آيد. آيا نشست و برخاست و مراوده و دست دادن و روبوسى با چنين شخصى جايز است يا خير؟ ج ـ مراوده با اهل معصيت و گناه، فى حدّ نفسه حرام نيست. آرى، اگر با ترك مراوده، طرف ترك گناه مى نمايد، ترك از باب نهى از منكر، واجب است، كما اين كه اگر مراوده سبب ترويج گنهكاران و تشويق آنان باشد و يا خود انسان، آلوده به معصيت و گناه گردد، حرام و غير جايز است. 21/8/77 (س 1905) آداب معاشرت با خواهر و برادرى كه در منزل از نوارهاى ويدئويى ماهواره ها و نوارهاى مبتذل استفاده مى كنند، چه حكمى دارد؟ ج ـ رابطه با افرادى كه ممكن است مرتكب گناهان صوتى، سمعى و بصرى شوند، با فرض اين كه انسان از خود مواظبت نمايد كه گرفتار گناه آنان نشود، مانعى ندارد، بلكه معاشرت و نيكى با افراد، مخصوصاً با خويشان و اقارب كه صله رَحِم هم هست، مطلوب و حسن است. 15/9/79 (س 1906) بعضاً اشكالاتى در دستگاه هاى اجرايى كشور ديده مى شود كه با تذّكر و مكاتبه و ارجاع به مسئولان مربوط، حل نمى شود؛ امّا به نظر مى رسد انعكاس آن ها در رسانه ها و مطبوعات، باعث ايجاد حسّاسيت بيشتر و رفع اشكال مى شود. آيا مجوّز شرعى براى چنين روشى وجود دارد؟ ج ـ نه تنها مجوّز دارد و شرعاً جايز است; بلكه به عنوان نهى از منكر، واجب است. 6/6/78 (س 1907) وظيفه تك تك افراد جامعه در قبال امر به معروف و نهى از منكر در حال حاضر كه ارگان هايى، از جمله نيروهاى انتظامى، مسئوليت امر به معروف و نهى از منكر را به عهده دارند، چيست؟ ج ـ نصيحت و ارشاد نمودن آن هم در صورتى كه احتمال تأثير مى دهيد. 24/9/70 (س 1908) والدين تا چه حدّى وظيفه دارند كه فرزندان را براى اداى فرايض خصوصاً نماز، تحت فشار قرار دهند؟ ج ـ اگر مكلّف باشند، بايد امر به معروف نمود و آن هم تابع مراتب و تأثير است، و لذا اگر به غير فشار و به وسيله تشويق، مثلاً بتوان آنان را به فرايض وادار نمود، فشار نه تنها واجب نيست، بلكه ممكن است حرام هم باشد؛ و نسبت به غير مكلّف، بحث اخلاق و تربيت فرزند مطرح است، نه وجوب امر به معروف و نهى از منكر. 27/3/75 (س 1909) اگر زن ها و دختران مسلمان، كشف حجاب نمايند و بدون پوشش اسلامى در كوچه و بازار مسلمانان حضور پيدا كنند، آيا بر مسلمانان ديگر، اعم از مرد و زن، لازم است كه آن ها را وادار به حفظ حجاب كنند و يا احياناً آن زن ها و دختران غير محجّبه را مورد ضرب و شتم قرار دهند تا اجباراً حجاب بپوشند؟ ج ـ اگر شرايط امر به معروف و نهى از منكر وجود داشته باشد، بايد نهى از منكر نمود، و اگر شرايط وجود نداشته باشد، لازم نيست؛ يعنى اگر مى داند تأثير ندارد يا اين كه ضرر جانى يا عِرضى براى او دارد ولو احتمالاً، نهى از منكر واجب نيست؛ امّا اگر جلوگيرى از منكرات و اقامه واجبات موقوف بر جَرَح و ضرب باشد، جايز نيست، مگر به حكم قانون مصوّب نمايندگان مردم. 2/7/79 (س 1910) آيا انسان دينْ مدار، با نيّت كاملاً خيرخواهانه، مى تواند براى هدايت انسان هاى ديگر به هر اقدامى و از جمله خشونت فيزيكى و روحى و روانى متوسّل شود؟ ج ـ نمى تواند و قرآن، راه هدايت انسان ها را در يك جا حكمت و انديشه و موعظه حسنه و پند و اندرز دانسته «أدع الى سبيل ربكّ بالحكمة و الموعظة الحسنة» و در جاى ديگر، كه بايد گفت منشور انسان سازى و هدايت انبيا و سنّت الهى را بيان داشته، عقل و ميزان و هدايت ها و قوانين الهى و كتاب را، راه رسيدن انسان ها به قيام به قسط دانسته؛ يعنى راه هدايت، منحصر به رشد فكرى دينى است كه انبيا و هدايتگران با دو ركن اساسى ميزان (عقل و انديشه) و كتاب (يعنى هدايت ها و قوانين الهى)، موظّف به هدايت اند. 6/6/78 (س 1911) آيا براى جلوگيرى از گناه يا انحراف فكرى در مسائل سياسى و اعتقادى، مخصوصاً در نسل جوان كه اميد مملكت اسلاميمان هستند و ممكن است دامنگير گردد، براى نهى از منكر از چه طريقى از طُرُق موجود بايد جلوگيرى نمود؟ آيا با تبليغات يا با قانون يا با شدّت عمل؟ ج ـ آنچه در امر به معروف و نهى از منكر، اصل است و مهم، عمل جامعه به معروف و ترك منكر است؛ يعنى ما به عنوان اداى تكليف و فريضه نهى از منكر، هر راهى را كه براى انجام نگرفتن گناه از راه هاى ديگر اولى و بهتر است بايد انتخاب نماييم و بين مراتب متعدد در اين صورت، به نظر اين جانب، تبعاً لصراحة الجواهر، بل ظاهر غيره ترتيبى نيست و ترتيب، تابع كيفيت تأثير است و اولى به تأثير، از اولويت و اوّل بودن برخوردار است و تشخيص اين معنا با خود مكلّف و ارباب جرايد و مطبوعات است كه با نوشتن مباحث به نحو جاذبه دار براى جوانان كه آن ها را به حقايق عالى اسلامى جذب بنمايند و با جويا شدن علّت و ريشه خطر از خود آن ها و ديگران، در حدّ قدرت ريشه آن را از بين ببريم آرى، اگر اعمال برخى از افراد سرشناس، ريشه خطر باشد، بايد به آن ها هم تذّكر داد و اگر تذّكر، بى فايده باشد، بايد با معرّفى آنان به جامعه، اگر خلاف قانون نباشد و توجّه دادن مردم به اين كه گناه مربوط به فرد است نه به اسلام و نظام، ريشه خطر را از بين برد. 12/3/77 (س 1912) آيا در موضوع امر به معروف و نهى از منكر، در صورت امر به مستحب و نهى از مكروه، مى توان از حدّ تذّكر زبانى فراتر رفت و شدّت به خرج داد؟ ج ـ نمى توان و حرام است. زبان هم بايد در حدّ نصيحت و خيرخواهى باشد و از آن، تجاوز ننمايند. 23/3/77 (س 1913) در مورد به كار بردن حرف هاى نا به جا از جانب دبيران نسبت به دانش آموزان، چگونه بايد برخورد نمود؟ ج ـ شئون شخصيت يك دبير ايجاب مى كند كه از حرف هاى نامناسب و ركيك بپرهيزد، و اگر دبيرى خداى ناكرده عالماً و عامداً و يا غير عالم از زدن چنين حرف هايى ابا ندارد، دفعه اول و دوم او را نصيحت نماييد و اگر تأثير نكرد و مناسب و لازم دانستيد، به مقامات مسئول گزارش دهيد، چون اخلاق معلّم در شاگردان بى تأثير نيست. 14/10/72
|