|
وقت نماز
(س 601) با توجه به سيره نبوى و توصيه اكيد حضرت على(عليه السلام) به خواندن نمازهاى يوميه در وقت هاى اصلى خود چرا ما شيعيان اين را رعايت نمى كنيم و خواندن نمازهاى پنجگانه را به سه قسمت خلاصه كرده ايم. لطفاً دليل و مدرك قابل ارائه ابلاغ فرماييد. ج ـ خواندن در پنج وقت يعنى وقت فضيلت هر كدام منعى ندارد تا نياز به پاسخ باشد كما اين كه در سه وقت خواندن هم منعى ندارد و فوقش ثواب زيادترى از دست مى رود پس سه وقت خواندن منعى ندارد و پنج وقت خواندن هم ملزمى ندارد و بايد فكر و سؤال و جواب را مصرف مسائل اساسى اسلام نمود و از اين گونه ايرادهاى جزئى نادرست صرف نظر نمود و بايد دانست كه در سه وقت خواندن قطع نظر از مشروعيتش با وضع بشر امروز و كار و فعاليتش سازگارتر است و دليلى هم بر منع در سه وقت خواندن كه از نظر فقه شيعه تجويز شده، وجود ندارد. 15/4/82 (س 602) نظر حضرت عالى در باره اين كه نماز را در وقت مخصوص به خود بخوانند ثواب بيشترى دارد، چيست؟ لطفاً وقت مخصوص نماز عصر و عشا را بيان كنيد. ج ـ استحباب ثابت نمى باشد، چون با هم خواندن در وقت مشترك از جهت اين كه امروز شعار شيعه است معلوم نيست كه ثوابش كمتر از جدا خواندن باشد و وقت مخصوص هر يك را مى توانيد با مراجعه به مسأله 712 و 717 توضيح المسائل اين جانب مطالعه فرماييد. 11/4/82 (س 603) مى خواستم نظر شما را در مورد نمازى كه با تأخير انجام مى شود ولى با حضور قلب است و نمازى كه در اول وقت است ولى با حضور قلب نيست بپرسم كه كدام يك ارجحيّت دارند؟ ج ـ نمازگزار بايد حداكثر تلاش و كوشش را داشته باشد و نماز را با حضور قلب بخواند و موانع و چيزهايى كه باعث عدم حضور قلب مى شود قبل از نماز برطرف نمايد و در حال نماز به ياد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد و متوجه باشد كه با چه كسى سخن مى گويد و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداوند عالم بسيار ناچيز ببيند و اگر انسان كاملاً به اين مطلب توجه كند چه اول وقت چه آخر وقت از خود بى خبر مى شود، ليكن در رابطه با نماز اول وقت بسيار سفارش شده و لذا از پيغمبر عالى قدر اسلام(صلى الله عليه وآله) وقتى سؤال مى شود محبوبترين اعمال در پيشگاه خدا چيست؟ حضرت فرمودند: نماز اول وقت و سيره عملى اهل بيت هم دال بر اين است كه به نماز اول وقت اهميت خاصى مى دادند و چه نيكو است كه انسان هم نمازش را اول وقت بخواند و هم حضور قلب را حتى الامكان رعايت كند. 11/5/81 (س 604 ) اوّل وقت نماز، موقعى است كه گفتن اذان شروع مى شود يا بايد بگذاريم اذان كاملاً تمام شود و آن وقتْ نماز را شروع كنيم؟ ج ـ معيار، اطمينان به دخول وقت است. 30/5/77 (س 605) آيا در شهرى مانند خوانسار كه از چندين طرف در محاصره كوه هاست، وقت نماز صبح و وقت نماز مغرب مانند ساير مكان هاست (يعنى وقت نماز صبح، از پيدايش فجر صادق تا آشكار شدن قرص خورشيد از پشت كوه، و وقت نماز مغرب، بعد از پنهان شدن قرص خورشيد در پشت كوه و از بين رفتن حمره مشرقيّه است يا خير)؟ ج ـ اوقات نماز در هر شهر تابع كوه ها و افق همان شهر است، و از اين جهت هيچ فرقى بين شهرها نيست. (س 606) به نظر حضرت عالى وقت نماز صبح در روزهاى عادى و شب هاى مهتابى چيست؟ آيا اذان راديو و تلويزيون براى دخول وقت نمازهاى يوميه كفايت مى كند؟ ج ـ ملاك، اطمينان به طلوع سپيده فجر و دخول وقت نماز صبح است (از هر راهى كه پيدا شود)، و بعيد نيست كه اذان رسانه هاى جمهورى اسلامى ايران جزو چيزهاى اطمينان آور باشد. 17/7/74 (س 607) راديو و تلويزيون اذان مغرب را اكثراً ديرتر از وقت معيّن اعلام مى كند، با توجه به اينكه شرط نماز وقت شناختن آن است، آيا مجازيم كه موقع دخول وقت (قبل از اذان راديو و تلويزيون) نماز را به جا آوريم؟ در مورد وقت نماز صبح چطور؟ ج ـ معيار، اطمينان خود انسان به دخول وقت است. 29/12/73 (س 608)طىّ مشاهدات مكرّر آسمان به هنگام اذان صبح در مناطق مختلف شهرى، روستايى و بيابانى، يقين دارم كه اذان صبح راديو پيش از وقت نماز صبح گفته مى شود. با اين ترتيب، ملاك براى نماز و روزه من چيست؟ يقين خودم يا اذان راديو؟ ج ـ ملاك در تشخيص اوقات نماز، خودِ مكلّف است. بنابراين، يقين و اطمينان خودتان معتبر است؛ و ناگفته نماند كه اعلام اين نكته به ديگران در مورد اذان صبح و يا غير آن از اوقات، بر شما واجب نيست؛ بلكه چون براى آنان كه به صحّت آن اذان ها مطمئن هستند، قضاى نمازهاى گذشته باعث زحمت مى شود، غيرِ مطلوب و مذموم است، و در آنچه مرقوم شد كه معيار يقين و اطمينان خود مكلّف است، فرقى بين فتاوا نيست. 22/3/77 (س 609) آيا اوقات شرعى اى كه توسط مؤسّسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران اعلام مى شود، و با وجودى كه در شهرستان ما چندين جدول اوقات شرعى توسط روحانيان منطقه منتشر مى شود و تفاوت هاى زيادى با هم دارند، معتبر است؟ و آيا به نظر جناب عالى، جدول اوقات شرعى مستخرج از مؤسّسه مذكور، مورد تأييد است؟ ج ـ به هر كدام از نظر علمى و تحقيقى اطمينان زيادترى داريد، عمل نماييد و تشخيص وقت و قبله از شرايط و موضوعات مربوط به علم و اطمينان خودِ افراد است، نه فقيه و مرجع تقليد. (س 610) كشورهايى همانند مصر توقيت آن ها بر اساس فقه شيعه قابل اطمينان نيست. حال در خصوص وقت نماز مى توان قدرى صبر نمود تا وقت داخل شود (مانند مغرب كه تقريباً هوا هنوز روشن است كه وقت مغرب آن هاست)؛ ولى در خصوص ايّام (به غير از ماه رمضان) كه فضيلت هاى خاصّى دارند (مانند 27 رجب و يا 25 ذى قعده)، يك روز از افق ايران جلوتر و يا عقب تر هستند، چگونه بايد عمل كرد؟ ج ـ نسبت به وقت مغرب، همان غروب عرفى است كه خورشيد غروب مى كند و در تحقّق مغرب، ذهاب حمره مشرقيّه (برطرف شدن سرخى طرف مشرق) لازم نيست. و امّا نسبت به بقيّه مورد سؤال، روزهاى اوّل هر ماه، بايد يقين حسب ضوابط شرعيه باشد؛ يعنى با رؤيت هلال و يا ثبوت آن براى انسان و يا گذشتن سى روز از ماه قبلى و يا اطمينان به اوّل ماه و رؤيت هلال از هر راهى كه باشد؛ و ناگفته نماند كه رؤيت هلال در هر مملكت براى مملكت ديگر كه در شب مشترك باشند، اگر چه اشتراكشان در همه شب نباشد و مقدار كمى باشد، كفايت مى كند. 20/7/86 (س 611) آخر وقت نماز عصر چه زمانى است. اگر ده دقيقه به اذان مغرب مانده باشد، آيا بايد نيّت قضا كنيم يا ادا؟ ج ـ آخر وقت نماز عصر، همان غروب عرفى است كه با استتار قرص (پنهان شدن خورشيد) حاصل مى شود. 22/12/79 (س 612) نظر حضرت عالى در مسئله طلوع فجر در ليالى مقمره (شب هاى مهتابى) چيست؟ آيا طلوع فجر در اين شب ها با شب هاى ديگر تفاوت دارد؟ ج ـ تفاوت ندارد. (س 613) آيا در شب هاى مهتابى، واجب است كه بعد از اذان صبح، به مقدارى اداى فريضه را به تأخير انداخت تا سپيده فجر بر نور ماه غلبه محسوس پيدا كند يا خير؟ ج ـ فرقى بين شب هاى مهتابى و غير آن نيست و اطمينان به طلوع صبح، كافى است، هر چند احتياط مستحب، نخواندن نماز صبح، قبل از غلبه محسوس سپيده فجر و نيز امساك در صوم بعد از طلوع فجر و قبل از غلبه آن است. 20/10/73 (س 614 ) وقت دقيق قضا شدن نماز مغرب و نماز عشا چه موقع است؟ ج ـ هنگام سپيده صبح، نماز مغرب و عشا، قطعاً قضاست و از اوّل مغرب تا نصف شب، هر دوى آن ها اداست و از نصف شب تا سپيده صبح، قضا و ادا بودن آن ها معلوم نيست و بايد به نيّت مافى الذمّه به جا آورده شود. 1/2/78 (س 615) بعضى از مراجع عظام، وقت نصف شب را يازده ساعت و ربع بعد از وقت اذان ظهر مى دانند كه آخر وقت نماز عشاست. نظر شما در اين باره چيست؟ ج ـ چون به نظر اين جانب از اذان صبح تا طلوع آفتاب جزو شب است، بنابراين، نصف شب را بايد از اول غروب تا اول طلوع آفتاب حساب نمود نه تا سپيده صبح. 3/5/75 (س 616)اگر نماز مغرب و عشا كمى ديرتر از اوّل وقت خوانده شود، آيا باز هم مى توان نوافل بعد از آن ها را خواند؟ ج ـ وقت نافله مغرب، بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا وقت از بين رفتن سرخى طرف مغرب كه بعد از غروب كردن آفتاب در آسمان پيدا مى شود و وقت نافله عشا، بعد از تمام شدن نماز عشا تا نصف شب است، و بهتر است بعد از نماز عشا، بلافاصله خوانده شود. 12/4/76 (س 617)آيا در تنگى وقت، جايز است در تشهّد، فقط شهادتين و صلوات گفته شود و بقيّه كلمات حذف گردد؟ ج ـ جايز نيست و در تنگى وقت، يك ركعت در وقت قرار بگيرد، كفايت در ادا مى نمايد، ولو بقيّه ركعات در خارج وقتْ واقع شود. (س 618)اگر آخر وقت نماز باشد و شخص يقين داشته باشد كه به اندازه يك ركعت هم از نماز وقت ادا باقى نمانده، ولى نمازش را به نيّت ادا شروع كند و بعد متوجّه شود كه به اندازه يك ركعت يا بيشتر وقت داشته، آيا نمازش صحيح است يا خير؟ ج ـ نمازش صحيح است و ادراك يك ركعت، به منزله ادراك كلّ است. 14/12/76 (س 619) اين جانب در حال عزيمت به يكى از مناطقى هستم كه شش ماه شب و شش ماه روز است. بفرماييد كه وظيفه بنده نسبت به اداى نماز و روزه چگونه است و اوقات شرعى را چگونه محاسبه كنم؟ ج ـ در مكان هايى كه تقريباً شش ماه شب و شش ماه روز است، يعنى روز و شبش بر خلاف متعارف است، وجوب روزه، على الأقرب ساقط است، ولى نماز يك روز و يك شب در تمام سال، واجب است و طريق محاسبه اوقات شرعى به اين صورت است كه هنگامى كه خورشيد به منتها درجه ارتفاعش رسيد، ظهر شرعى است و وقتى كه به منتها درجه انخفاضش رسيد، نيمه شب است و نماز صبح، بعد از سپيده صبح تا قبل از طلوع خورشيد، و نماز مغرب و عشا پس از غروب عرفى است و نتيجتاً در ظرف يك سال، بيش از پنج نماز بر شما واجب نيست و اگر بخواهيد احتياط كنيد، مى توانيد شبانه روز را با ساعات متعارف از ايام محاسبه كنيد، يعنى هر 24 ساعت را يك شبانه روز قرار داده و نمازهاى پنجگانه را بر حسب متعارف مكان هاى متعارف انجام دهيد. 10/3/76 (س 620) در برخى از مناطق اين كره خاكى نواحى جغرافيايى وجود دارد كه در برخى روزهاى سال شاهد شبى به طول 23 ساعت و سپيده 1 ساعته مى باشد و پس از 6 ماه داراى روز 23 ساعته و سپيده 1 ساعته مى باشد. در اين مناطق چگونگى اوقات شرعى را توضيح دهيد؟ ج ـ وقت نمازها در آن بلاد با بقيه جاهاى ديگر فرقى ندارد، چون به هر حال زوال شمس از نصف النهار و غروب آن و طلوع فجر صادق در آن بلاد وجود دارد. آرى، اگر آن وقت ها وجود نداشته باشد توضيح دهيد تا مجدداً جواب داده شود. 20/1/83 (س 621) بنا بر جدول اوقات شرعى منتشره از سوى مسجد امام على(عليه السلام)استكهلم (وابسته به مجمع جهانى اهل بيت(عليهم السلام)) طلوع فجر در اين ايام در اين شهر مشخص نيست و توصيه مسجد آن است كه نماز صبح، نيم ساعت پيش از طلوع آفتاب اقامه شود. از آن جا كه غروب آفتاب هم تا ساعت 54:22 پيش مى رود و طلوع آفتاب هم تا 20:3 صبح (كه نمازهاى مغرب و عشاو صبح خصوصاً براى تازه مكلفين بسيار مشكل مى شود) لطفاً در موارد زير فتواى آن مرجع محترم را بيان فرماييد: 1. در مورد غروب آفتاب آيا مى شود به شيوه اهل تسنن عمل كرد؟ 2. در مورد نماز شب چه زمانى افضل است؟ (طبق جدول مذكور، تشخيص نيمه شب هم ميسر نيست). 3. در حالى كه هوا پس از غروب آفتاب آن قدر تاريك نمى شود كه سياهى كامل همه جا را فرا بگيرد و طلوع فجر مشخص شود، آيا مى توان مانند نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا، دخول به وقت نماز صبح را نيز همزمان با نمازهاى مغرب و عشا دانست؟ لازم به ذكر است كه آخرين روزى كه طلوع فجر مشخص است، 28 آوريل است كه 10:1 بامداد است و مى شود نماز صبح را در اين زمان اقامه كرد، نيمه شب هم 7:23 است وغروب هم 15:21 و از 29 آوريل با آن كه روزها بلند تر مى شود وقت نماز صبح دچار مشكل مى شود (شايد بتوان گفت كه گم مى شود). ج ـ چون معيار غروب و طلوع آفتاب و طلوع فجر و نصف شب هر جايى تابع زمان هر يك از آن ها در آن محلّ مى باشد نه تابع ايران يا عراق يا حجاز و يا ساير جاها، بنابراين هيچ مشكل شرعى در اوقات شهرى كه در آن سكونت داريد پديد نمى آيد براى آن كه هر زمان كه آفتاب غروب نمود ولو از ساعت 54:22 هم بگذرد همان وقت وقت نماز مغرب وعشا است، چون مغرب به نظر اين جانب همان غروب آفتاب است و معيار شناختن نيمه شب گذشتن نصف از شب است، كه از زمان غروب آفتاب تا طلوع آفتاب حساب مى شود و حسب آن چه از سؤال استفاده مى شود حتى اگر كل شب تقريباً 4 ساعت إلى 5 ساعت باشد دو ساعت ونيم كه از غروب آفتاب گذشت نصف شب مى باشد و وقت نماز صبح هم همان طلوع فجر صادق همان محلّ است هر چند مدت فاصله اش با غروب كم باشد، و ناگفته نماند كه تا يقين به طلوع فجر صادق پيدا نشده نمى توان نماز صبح را خواند و لذا تأخير تا نزديكى هاى طلوع آفتاب آن جا جايز است اين بود خلاصه جواب از سؤال هاى حضرت عالى و خود شما بهتر مى توانيد حسب قاعده گفته شده يعنى هر جايى طلوع و غروبش منطبق با همان جا بايد باشد پاسخ سؤال هاى موردى را دريافت نماييد ومشكلى هم ظاهراً در كار نيست و شايد آقايان نظر فقهايى مثل آقاى خوئى را بيان مى كنند به هرحال براى توضيح زيادتر مى توانيد باز هم ما را مورد لطف قرار داده و سؤال فرماييد. 20/3/82 (س 622) در آينده اى نزديك، انسان به كره مريخ خواهد رفت. اگر در بين اين افراد، مسلمان وجود داشته باشد در اين حالت با توجه به اين كه شب و روز مفهومى ندارد؛ اوقات شرعى اين افراد چگونه است؟ اگر اين افراد را به خواب زمستانى ببرند و پس از 8-7 ماه بيدار نمايند، نماز و روزه آن ها چگونه است؟ با توجه به اين كه اين افراد جاى تحرك كمى خواهند داشت چگونه و به چه سمت نماز بخوانند؟ ج ـ وقت نماز تابع زوال شمس و غروب آن در آن جا است. 20/1/83 (س 623) فضانوردان مسلمانى كه به فضا مى روند با توجه به اين كه هر 90 دقيقه يك بار به دور زمين مى گردند سمت و وقت نماز و كيفيت روزه آن ها چگونه است؟ ج ـ در كل شبانه روز (24 ساعت) بيش از پنج نوبت نماز واجب نيست، امّا بايد مراعات طلوع فجر و زوال ظهر، وقت مغرب و عشا را براى خواندن نمازها بنمايند. 20/1/83 (س 624) حكم نماز كاركنان آتش نشانى، هنگامى كه در حال انجام مأموريت هستند، چگونه است؟ با توجه به اين كه گاهى مأموريت ( خاموش كردن آتش، نجات افراد و...) ساعت ها طول مى كشد. ج ـ اگر مطمئن است كه در وقت نمى تواند نمازش را با تمام شرايط بخواند، حمد و سوره را مى خواند و ركوع و سجود را با اشاره به جا مى آورد. 4/3/83 (س 625) 1. حكم نماز و روزه در فضا (براى فضانوردان) چيست؟ 2. وقت شرعى چگونه تعيين مى شود؟ ج 1ـ اگر در مدار زمين درحركت باشند وحركت آن ها هماهنگ باحركت زمين باشد كه نتيجتاً دائماً در يك وقت قرار خواهد داشت در چنين حالتى نماز و روزه آن ها واجب نيست، و ناگفته نماند كه اگر بر فرض محال عادى كسى براى ترك نماز خود را در چنين مواردى قرار دهد معصيت كار است و قضاى نماز و روزه ها به عهده اش مى باشد، و امّا اگر حركت آن ها تندتر از حركت زمين باشد به گونه اى كه مثلاً در يك شبانه روز چندبار به دور زمين بچرخند ظاهر اين است كه نمازهاى پنج گانه را نسبت به شبانه روز زمين بجا آورد و امّا وقت نمازها را در هر يكى از گردش ها مواقع با نماز قرار دهيد. بنابراين، نماز صبح را با يكى از طلوع ها و نماز ظهر و عصر را در هر يكى از گردش ها مواقع با نماز يكى از روزها و مغرب و عشا را با يكى از شب ها به جا آورد و امّا اگر در كرات ديگرى غير از زمين باشد اوقات شرعى در آن جا تابع زوال وغروب خورشيد درهمان جا مى باشد وبراى روزه طلوع فجر تا هنگام غروب است. ج 2ـ از جواب اول معلوم است. 30/4/81 (س 626)اگر شخصى پس از وارد شدن وقت نماز بخوابد و بعد از بيدار شدن از خواب، نمازش را بخواند، چه وجهى دارد؟ ج ـ اگر وقت براى خواندن نماز بعد از خواب باشد و يقين نداشته باشد كه اگر بخوابد، براى نماز بيدار نمى شود تانمازش قضا شود، اشكالى ندارد، ونمازى كه بعد از خواب مى خواند، صحيح است؛ ليكن مطلوب شرع مقدّس، نماز اوّل وقت است. 16/5/79
|