|
مقدمه
بسمه تعالى حلال محمد حلال ابداً الى يوم القيامة وحرامه حرام ابداً الى يوم القيامة، لايكون غيره و لايجئ غيره.[1] خاستگاه جاودانگى احكام اسلامى را از جمله بايد در عناصر و عواملى جويا شد كه در چگونگى ارتباط انسان با خداوند تعالى كه منشأ و هدف ارتباط انسان با خود، انسان با طبيعت، انسان با جامعه و انسان با خداوند تعالى لحاظ شده است. مجموع اين عناصر، حركت انسان و جامعه را حركتى طبيعى و هماهنگ با فطرت توحيد، خواست ها، آرمان هاى اسلامى انسانى و كمال جامعه، مى سازد. رمز دوام و بقاى كليّت تشريع اسلامى نيز هماهنگى با نيازهايى است كه انسان در دستيابى به هدف اصلى آفرينش خود، چاره اى جز برآوردن آن ها ندارد. از آنجا كه هدف از آفرينش انسان پرستش خداوند به معناى عام آن معرفى مى شود: «و ما خلقت الجن و الانس الاّ لِيَعْبُدُون»،[2] و ذات اقدس خداوند بر اساس «و انّ الى ربك المنتهى»،[3] به عنوان نهايت و غايتى مطلق كه سرانجام همه چيز، از جمله انسان و اعمال اوست، آنچه ضامن بقاى ايمان و صعود آن به پيشگاه خداوند است «عمل صالح» مى باشد، چنان كه فرمود: «اليه يصعد الكلم الطيّب و العمل الصالح يرفعه»،[4] و فقهاى ما به عنوان «امناى پيامبر(صلى الله عليه وآله)»[5] هدايتگر انسان و جامعه به «عمل صالح»اند. و اين خود، به خوبى جايگاه والاى فقها و ضرورت برخوردارى جامعه از آنان و دسترسى به احكام و فتاواى فقهى را آشكار مى سازد. و اين چنين است كه مسئوليت شرعى و عقلى مردم ايجاب مى كند حقايق و فرايض و همه احكام دينى خود را از «اهل ذكر»[6] فراگيرند و در پيشامدهاى روزگار به سراغ فقها كه كارشناسان متعهدند، بروند.[7] و آنان اند كه در مقابل هر موضوعى با دو بال فقاهت و تقواى برگرفته شده از حوزه هاى علميه، پاسخگوى نيازهاى موجود مى باشند. و اين چنين است كه فتح باب اجتهاد در شيعه به عنوان سرمايه اى بس بزرگ، همواره اين امكان را فراهم مى آورد كه «فقه» در چارچوب «تفريع» و نيز بازشناسى موضوعات، از يكسو پاسخگوى نيازهاى «حادث» باشد و از سويى ديگر عنصر واقع نگرى در تطبيق احكام بر موضوعات و فروع بر اصول، حفظ شود. چنان كه در احاديثى تأكيد شده است كه شريعت اسلامى، همه مسائل و نيازهاى انسانى را پاسخگو مى باشد و مهم ترين امور اجتماعى و جهانى تا ريزترين وقايع زندگى و به تعبير امام(عليه السلام) «حتى الارش في الخدش»،[8] همه و همه بيان شده است. كوتاه سخن آنكه اين «ايمان» و «كلم طيّب» است كه روح آدمى را به خداوند پيوند مى دهد و به پيشگاه او بار مى يابد، امّا آنچه مايه «ثبات» و عامل «صعود» آن است «عمل صالح» و «عبادت» به معناى گسترده آن مى باشد كه همواره در رهنمودهاى دينى بويژه در قرآن كريم قرين يكديگر آمده اند. و فقه عهده دار تبيين «عمل صالح» و «عبادت» است، و به تعبير بلند حضرت امام خمينى(قدس سره): «فقه، تئورى واقعى و كامل اداره انسان از گهواره تا گور است».[9] فقهاى شيعه كه علاّمه حلّى(قدس سره) با تعبير «عليهم السلام» از آنان ياد مى كند،[10] در طول تاريخ فقه اسلامى، با تكيه بر كتاب الهى و ثقل بى بديل «عترت» ـ صلوات الله عليهم ـ ، و با برخوردارى از گشايش باب اجتهاد در چارچوب اصول و مشخّصه هاى فقاهت شيعى و به تعبير امام راحل(قدس سره)«اجتهاد جواهرى»[11] همواره هدايتگر مردم به وظايف و احكام دينى، و پاسخگوى پرسش ها و نيازهاى آنان بوده اند، و بدين گونه بزرگترين و ارزنده ترين خدمت را به بقا و گسترش اسلام و حيات مادى و معنوى مردم نموده اند. فقط نگاهى اجمالى به صدها كتاب و هزاران رساله فقهى كه با وجود محدوديت هاى بسيار، به نگارش آورده اند، و امروزه بزرگترين سرمايه علمى و فرهنگى ما به شمار مى رود، گوياى اين حقيقت بزرگ است. تنها «قواعد» علاّمه حلّى شصت هزار فرع و قانون و مسئله كلّى را در خود جاى داده است. ارزيابى و برآورد فهرست مجموعه هايى كه در بردارنده پرسش ها و پاسخ هاى فقهى است و در طى بيش از دوازده قرن تدوين يافته، مى تواند از يكسو توانايى و جامعيت فقهاى ما را در پاسخگويى به نيازهاى جديد و پرسش هاى نوپيداى فقهى نشان دهد و از سوى ديگر حضور اجتماعى و تلاش بسيار وسيعى كه در جهت خدمت به علم و جامعه مبذول داشته اند را بنماياند. تنها نگاهى اجمالى به آنچه فقيه بزرگوار مرحوم ميرزاى قمى(قدس سره) در مجموعه عظيم و ارزشمند خود به نام «جامع الشتات» آورده است مى تواند شاهد گويايى بر اين واقعيت شيرين باشد. سنّت حسنه گردآورى مجموعه پرسش ها و پاسخ هاى شرعى، اين امكان را هم براى علاقه مندان كنونى فراهم مى آورد كه بسيارى از پاسخ هاى خود را بيابند و هم براى علما و فقهاى آينده كه مراجعه به فتاوا و اقوال فقهاى گذشته، براى آنان راهگشاست، و اين خود برگرفته از رهنمود امام صادق(عليه السلام)است كه به مفضل بن عمر فرمود: «اكتب و بثّ علمك في اخوانك».[12] آنچه اينك پيش روى داريد بخشى از مجموعه استفتائاتى است كه طى سال ها، از محضر فقيه ارجمند، حضرت آية الله العظمى حاج شيخ يوسف صانعى دام ظله، از طرف قشرهاى مختلف صورت گرفته و معظّم له پاسخ گفته اند. مرجع عالى قدر كه از شاگردان برجسته امام راحل(قدس سره) هستند،[13] علاوه بر اندوخته هاى علمى و فقهى گسترده در محضر امام(قدس سره) در حوزه بحث و تدريس خويش، عنايت ويژه اى به ديدگاه هاى جامع و فقه استوار آن يگانه روزگار دارند، اجازه فرمودند مجموعه حاضر توسط چند تن از شاگردان ايشان، از ميان هزاران استفتا گزينش شود و به ترتيب «توضيح المسائل» تدوين گردد. استاد معظّم به شيوه معمول خويش و به تناسب، در بسيارى موارد به اجمال به ادلّه مورد نظر نيز اشاره فرموده اند كه مى تواند راهگشاى پرسش هاى علمى علاقه مندان نيز باشد. چنان كه ذكر تاريخ پاسخ ها كه براى اولين بار در گردآورى مجموعه هاى استفتا صورت مى گيرد مى تواند در آينده براى علاقه مندان به بررسى تأثير دو عامل زمان و مكان در فقه، راهگشا باشد. در اينجا ضمن مسئلت سلامتى و طول عمر معظّم له از درگاه خداوند، آرزو مى كنيم توفيق ادامه تدوين و نشر ديگر مجموعه ها و آثار ايشان را داشته باشيم. مؤسسه فرهنگى انتشارات ميثم تمار -------------------------------------------------------------------------------- [1]. الكافي، ج 1، ص 58. [2]. ذاريات، آيه 56. [3]. نجم، آيه 42. [4]. فاطر، آيه 10. [5]. بحارالأنوار، ج 2، ص 36، باب 9، حديث 38. [6]. نحل، آيه 43؛ انبيا، آيه 7. [7]. وسائل الشيعة، صفات القاضي، باب 11، حديث 9 . [8]. الكافي، ج 1، ص 59 . [9]. صحيفه امام، ج 21، ص 289. [10]. آغاز تذكرة الفقهاء. [11]. صحيفه امام، ج 21، ص 380. [12]. وسائل الشيعة، ج 18، كتاب القضاء، باب 8، حديث 18. [13]. تعبيرى كه حضرت امام خمينى(قدس سره) درباره معظّم له فرموده اند نشان مى دهد آن بزرگوار، عنايت ويژه اى به مراتب علمى ايشان داشته اند: «من آقاى صانعى را مثل يك فرزند بزرگ كرده ام. اين آقاى صانعى وقتى كه سال هاى طولانى در مباحثاتى كه ما داشتيم تشريف مى آوردند. ايشان، بالخصوص مى آمدند با من صحبت مى كردند و من حظ مى بردم از معلومات ايشان، و ايشان يك نفر آدم برجسته اى در بين روحانيون است و يك مرد عالمى است» (صحيفه امام، ج 17، ص231).
|