|
وقت و لباس نمازگزار
(مسئله 555) هرگاه انسان عذرى دارد كه اگر بخواهد در اول وقت نماز بخواند، ناچار است با تيمّم نماز بخواند، چنانچه بداند يا احتمال دهد كه عذر او تا آخر وقت باقى است، مى تواند در اول وقتْ نماز بخواند؛ ولى اگر مثلا لباسش نجس باشد يا عذر ديگرى داشته باشد و احتمال دهد كه عذر او از بين مى رود، بنا بر احتياط مستحب صبر كند تا عذرش برطرف شود و چنانچه عذر او برطرف نشد، در آخر وقتْ نماز بخواند؛ و لازم نيست به قدرى صبر كند كه فقط بتواند كارهاى واجب نماز را انجام دهد، بلكه اگر براى مستحبّات نماز، مانند اذان و اقامه و قنوت هم وقت دارد، و وظيفه اش تيمم است، مى تواند تيمّم كند و نماز را با آن مستحبّات به جا آورد. (مسئله 556) مرد در حال نماز، اگر چه كسى او را نمى بيند، بايد عورتين خود را بپوشاند، و بهتر است از ناف تا زانو را هم بپوشاند. (مسئله 557) زن بايد در موقع نماز، تمام بدن، حتّى سر و موى خود را بپوشاند؛ ولى پوشاندن صورت به مقدارى كه در وضو شسته مى شود و دستها و پاها تا مچ، لازم نيست؛ امّا براى آنكه يقين كند كه مقدار واجب را پوشانده است، بايد مقدارى از اطراف صورت و قدرى پايين تر از مچ را هم بپوشاند. (مسئله 558) لباس نمازگزار شش شرط دارد: 1. پاك باشد؛ 2. مباح باشد؛ 3. از اجزاى مُردار نباشد؛ 4. از حيوان حرام گوشت نباشد؛ 5 و 6. نمازگزار، اگر مرد است، لباس او از ابريشم خالص و طلاباف نباشد.[1] (مسئله 559) لباس نمازگزار بايد پاك باشد و اگر كسى عمداً با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است. (مسئله 560) كسى كه نمى داند نماز خواندن با بدن و لباس نجس، باطل است و مقصّر در ندانستن حكم مسئله باشد، اگر با بدن يا لباس نجس، نماز بخواند، نمازش باطل است. (مسئله 561) اگر كسى به واسطه تقصير در ندانستن مسئله، چيز نجسى را نداند نجس است، مثلا نداند عَرَق شتر نجاستخوار، نجس است و در حالى كه متنجّس به آن است، نماز بخواند، نمازش باطل است. (مسئله 562) اگر كسى نداند كه بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد كه نجس بوده، نماز او صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه اگر وقت دارد، دوباره آن نماز را بخواند. (مسئله 563) اگر كسى فراموش كند كه بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز يا بعد از آن يادش بيايد، بايد نمازش را دوباره بخواند، و اگر وقت گذشته، قضا نمايد. (مسئله 564) كسى كه در تنگى وقت، مشغول نماز خواندن شده، اگر در بين نماز، لباس او نجس شود و پيش از آنكه چيزى از نماز را با نجاست بخواند، بفهمد كه نجس شده، يا بفهمد كه لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن يا عوض كردن يا بيرون آوردن لباس، نمازش را به هم نمى زند و مى تواند لباس را بيرون آورد، بايد لباس را آب بكشد يا عوض كند، يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده، لباسش را بيرون آورد و نماز را تمام كند؛ امّا اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده و لباس را هم نمى تواند آب بكشد يا عوض كند، اگر در بيابان است بايد لباسش را بيرون آورد و به دستورى كه براى برهنگان گفته شده، نماز را تمام كند؛ و اگر در غير بيابان است با همان لباس نجس نماز بخواند و همچنين اگر طورى است كه اگر لباس را آب بكشد يا عوض كند، نماز به هم مى خورد يا به واسطه سرما و مانند آن نمى تواند لباس را بيرون آورد، بايد با همان حالْ نماز را تمام كند و نمازش صحيح است. (مسئله 565) كسى كه در تنگى وقت مشغول خواندن نماز شده، اگر در بين نماز، بدن او نجس شود و پيش از آنكه چيزى از نماز را با نجاست بخواند، متوجّه شود كه نجس شده، يا بفهمد كه بدن او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن يا برطرف نمودن نجاست با چيز ديگرى غير از آب، نمازش را به هم نمى زند، بايد آب بكشد و يا نجاست را برطرف نمايد و اگر نمازش را به هم مى زند، بايد با همان حال، نماز را تمام كند و نماز او صحيح است. (مسئله 566) كسى كه در پاك بودن بدن يا لباس خود شك دارد، چنانچه نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد كه بدن يا لباسش نجس بوده، نماز او صحيح است. (مسئله 567) اگر كسى خونى در بدن يا لباس خود ببيند و يقين كند كه از خونهاى نجس نيست و مثلا يقين كند كه خون پشه است، چنانچه بعد از نماز بفهمد كه از خونهايى بوده كه نمى توان با آن نماز خواند، نماز او صحيح است. (مسئله 568) هرگاه كسى يقين كند خونى كه در بدن يا لباس اوست، خون نجسى است كه نماز خواندن با آن صحيح است، مثلا يقين كند خون زخم و دُمَل است، اگر چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده كه نماز خواندن با آن باطل است، نمازش صحيح است. (مسئله 569) اگر انسان نجس بودن چيزى را فراموش كند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حال فراموشى نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد، نماز او صحيح است؛ ولى اگر بدنش با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و بدون اينكه خود را آب بكشد، غسل كند و نماز بخواند، غسل و نمازش باطل است، چون غسلش به جهت نجاست بدن، باطل بوده است. پس نماز هم باطل است و نيز اگر جايى از اعضاى وضو با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و پيش از آنكه آنجا را آب بكشد، وضو بگيرد و نماز بخواند، وضو و نمازش به جهت بطلان وضو از راه نجس بودن جايى از اعضاى وضو، باطل است. (مسئله 570) در سه صورت، اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است: 1. به واسطه زخم يا جراحت يا دُمَلى كه در بدن اوست، لباس يا بدنش به خون آلوده شده باشد؛ 2. بدن يا لباس او به اندازه كمتر از درهم (كه تقريباً به اندازه يك اشرفى مى شود)، به خون آلوده باشد؛ 3. ناچار باشد با بدن يا لباس نجس نماز بخواند. (مسئله 571) در دو صورت اگر فقط لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است. 1. لباسهاى كوچك او مانند جوراب و عرقچين نجس باشد؛ 2. لباس كسى كه پرستار بچه است، نجس شده باشد. (مسئله 572) اگر در بدن يا لباس نمازگزار، خون زخم يا جراحت يا دُمَل باشد، چنانچه طورى است كه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس براى بيشتر مردم يا براى خصوص او سخت است، تا وقتى كه زخم يا جراحت يا دُمَل خوب نشده است، مى تواند با آن خون، نماز بخواند؛ همچنين است اگر عفونتى كه با خون بيرون آمده يا دارويى كه روى زخم گذاشته اند و نجس شده، در بدن يا لباس او باشد. (مسئله 573) اگر خون از قسمت بريدگى و زخمى كه به زودى بهبود مى يابد و شستن آن آسان است، در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است. (مسئله 574) اگر جايى از بدن يا لباس كه با زخم فاصله دارد، به رطوبت زخم نجس شود، جايز نيست نمازگزار با آن، نماز بخواند؛ ولى اگر مقدارى از بدن يا لباس كه معمولا به رطوبت زخم آلوده مى شود، به رطوبت آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعى ندارد. (مسئله 575) اگر از داخل دهان يا بينى و مانند اينها خونى به بدن يا لباس انسان برسد نبايد با آن نماز بخواند ولى اگر با خونى كه از زخم يا جراحت يا دُملى كه داخل دهان و بينى است و يا با خون بواسير آلوده شود، مى توان نماز خواند اگرچه دانه هايش در داخل باشد. (مسئله 576) كسى كه بدنش زخم است، اگر در بدن يا لباس خود خونى ببيند و نداند از زخم است يا خون ديگر، نماز خواندن با آن، مانعى ندارد. (مسئله 577) اگر چند زخم در بدن كسى باشد و به طورى نزديك هم باشند كه يك زخم حساب شوند، تا وقتى همه بهبود پيدا نكرده است، نماز خواندن با خون آنها اشكال ندارد؛ ولى اگر به قدرى از هم دور باشند كه هر كدام يك زخم حساب شوند، هر كدام كه بهبود يافت، بايد براى خواندن نماز، بدن و لباس را از خون آن آب بكشد. (مسئله 578) اگر سرِ سوزنى خون حيض يا نفاس يا استحاضه يا خون نجس العين، مانند سگ و خوك و مُردار يا خون غيرمسلمانان كه معاند دينى هستند و يا خون غير مأكول اللحم در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است؛ ولى خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان مسلمان و يا غيرمسلمان كه معاند دينى نباشند،[2] يا خون حيوان حلال گوشت، اگرچه در چند جاى بدن و لباس باشد، در صورتى كه روى هم كمتر از درهم باشد (تقريباً به اندازه يك اشرفى)، نماز خواندن با آن اشكال ندارد. (مسئله 579) اگر خون، روى لباسى كه آستر دارد، بريزد و به آستر آن برسد و يا به آستر بريزد و روى لباس خونى شود، بايد هر كدام را جدا حساب نمود. پس اگر خون روى لباس و آستر، كمتر از درهم باشد، نماز خواندن با آن صحيح است، و اگر بيشتر باشد، نماز خواندن با آن باطل است. (مسئله 580) اگر خون بدن يا لباس، كمتر از درهم باشد و رطوبتى به آن برسد، و اطراف آن را آلوده كند، نماز با آن باطل است اگرچه خون و رطوبتى كه به آن رسيده به اندازه درهم نباشد؛ ولى اگر رطوبت فقط به خون برسد و اطراف را آلوده نكند، ظاهر اين است كه نماز خواندن با آن اشكال ندارد. (مسئله 581) اگر خونى كه در بدن يا لباس است كمتر از درهم باشد و نجاست ديگرى به آن برسد، مثلاً يك قطره بول روى آن بريزد، نماز خواندن با آن جايز نيست. (مسئله 582) اگر بدن يا لباس به چيزى غير از خون، نجس شود، گرچه كمتر از يك درهم يا يك نخود باشد، نماز خواندن با آن باطل است. امّا اگر به آب يا چيز ديگرى كه با خون، نجس شده باشد، نجس شود، چنانچه مقدارى كه نجس شده كمتر از درهم باشد، مى توان با آن نماز خواند. (مسئله 583) كسى كه پرستار بچه است و بيشتر از يك لباس ندارد، هرگاه در شبانه روز، يك مرتبه لباس خود را آب بكشد، اگرچه تا روز ديگر لباسش به بول بچه نجس شود، مى تواند با آن لباس، نماز بخواند؛ ولى احتياط مستحب آن است كه لباس خود را در شبانه روز يك مرتبه براى اولين نمازى كه لباسش پيش از آن نجس شده، آب بكشد؛ و نيز اگر بيشتر از يك لباس دارد، ولى ناچار است كه همه آنها را بپوشد، چنانچه در شبانه روز يك مرتبه به دستورى كه گفته شده همه آنها را آب بكشد، كافى است. (س 584) آيا نجس بودن صندلى چرخ دار يا عصا، براى نماز مانعى دارد يا خير؟ ج ـ اگر نجاست صندلى متعدّى نباشد (سرايت نكند)، اشكال ندارد. (س 585) آيا نجس بودن دست يا پاى مصنوعى براى نماز مانعى دارد يا خير؟ ج ـ اگر جزء بدن محسوب نشود، اشكال ندارد. (س 586) كسى كه در حالت خوابيده نماز مى خواند و ملافه اى كه روى اوست، حكم ساتر عورت را دارد، در صورتى كه ملافه نجس باشد، وظيفه اش براى نماز چيست؟ ج ـ اگر ساتر عورت، همان ملافه است، بايد پاك باشد. (س 587) شخصى كه در حالت خوابيده نماز مى خواند، در صورتى كه ملافه زير پايش نجس باشد، آيا براى نماز او اشكال دارد يا خير؟ ج ـ مانعى ندارد. (س 588) برادران قطع نخاعى، در مواردى، به واسطه نبود امكانات براى تطهير، با بدن نجس نماز مى خوانند. آيا نمازشان صحيح است؟ ج ـ در فرض مذكور، نمازشان صحيح است. (س 589) اگر برطرف كردن عين نجاست از بدن و لباس بيمار، داراى مشقّت و زحمت باشد، نمازش را چگونه بايد به جا آورد؟ ج ـ تا مى تواند، نجاست را كم كند و نماز بخواند كه اسلام، دين سهل و آسانگيرى است، نه دين حَرَج و مشقّت. 1/3/80 (س 590) بيمارى كه در بيمارستان است و به طورى صدمه ديده كه قادر به حركت از روى تخت نيست و نمى تواند موقع قضاى حاجت، ولو بهوسيله پارچه و يا دستمال كاغذى و يا چيز ديگر خود را تطهير و ازاله عين نجاست نمايد و با اين حال، نماز مى خواند، آيا بعد از اينكه بهبود يافت، بايد نمازهايش را قضا كند؟ ج ـ چون به وظيفه خود در حدّ قدرت عمل كرده، قضا لازم نيست. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. تفصيل اين موارد، در رساله توضيح المسائل، احكام لباس نمازگزار، آمده است. [2]. معمولا غيرمسلمانان معاند نيستند، لذا در پاك بودن حكم مسلمانان را دارند.
|