|
تغيير جنسيّت
(س 242) براى زنان و مردان و اشخاص خنثى كه تغيير جنسيّت در عمل براى آنان ممكن است تا آنان را به احدالجنسين ملحق كنند و همچنين زنان و مردانى كه آثار مرد يا زن بودن به روشنى در آنها ديده مى شود، ليكن تمايل به تغيير جنسيّت و به عبارت روشن تر، تنقيص جنسيّت دارند. (براى اينكه در خود، بعضى از آثار جنس مخالف، از جمله حركات و رفتار و سكنات جنس مخالف را مشاهده مى كنند)، آيا تغيير جنسيّت جايز است يا نه؟ و آيا تنقيص جنسيّت جايز است يا نه؟ ج ـ تغيير جنسيّت، فى حدّ نفسه، با قطع نظر از مفاسد مترتّب بر آن را، نمى توان گفت كه حرام است و يك تكامل علمى، مانند بقيّه تكاملهاى علمى است و بعد از تحقّق و حصول تغيير، همه احكام و آثار و تكاليف و حقوق، تابع حالت بعدى است؛ يعنى اگر قبل از تغيير، مرد بوده و بعداً واقعاً زن شده، آثار زن بودن بر او بار مى شود؛ ليكن قبل از عمل و اجراى آن به ساير جهات مسئله (مسائل اخلاقى و شخصيت انسانى و حقوقى، چه حقوق خود شخص و چه حقوق ديگران و امور ديگر) بايد توجه داشت، و معمولاً، اگر نگوييم دائماً، تغيير جنسيّت به جهت مسائل حقوقى و مفاسد خارجى، حرام و موجب مشكلات و نابسامانيهايى از جهات مختلف است. به هر حال، حكم قضيه از حيث خود مسئله و از حيث جهات ديگر آن، بايد مورد توجه قرار گيرد كه به حسب جهات و دلايل اوليه، هر چند جايز و تصرّف در مخلوق است نه در خلقت؛ ليكن به دليل تبعات و مفاسد عظيم آن نمى توان گفت جايز است؛ و امّا تغيير اثباتى، به اين معنا كه شخصى ويژگيهاى مرد را دارد، ولى طبق تشخيص پزشكان، واقعاً زن است و يا بالعكس، مانعى ندارد و جايز است؛ بلكه براى حفظ حقوق و احكام و آثار، تغيير، لازم و واجب است كه اين كار را در حقيقت نمى توان دگرگونى ناميد كه اثبات يك واقعيت و يك امر حقيقى است. ناگفته نماند كه اين گونه تغيير جنسيّتها كه به مشخّص شدن جنس واقعى براى خنثى منجر مى شود، چون ظاهراً مفسده خارجى ندارد، نمى توان گفت حرام است. 4/5/73 (س 243) اگر زنى كه ازدواج كرده، پس از ازدواج، تغيير جنسيّت دهد و تبديل به مرد شود، حكم ازدواج و مهريّه او چگونه است؟ ج ـ تغيير جنسيّت واقعى بعد از ازدواج كه باعث ضرر و اذيّت ديگرى مى شود، حرام است؛ ليكن با فرض تحقّق و تغيير جنسيّت، ازدواج از هنگام تغيير، باطل مى شود و زوج، بدهكار مهر، هر چند بعد از دخول نيست و اين خودِ زن است كه سبب استدامه مَهر را كه همان استدامه عقد است، از بين برده، و مورد، مانند جايى است كه زنى سبب حرمت خود بر شوهرش به وسيله رضاع گردد و به هر حال، بطلان هر عقدى مستلزم برگشت به حال سابق و قبل از عقد است، و اين گونه موارد، غير از باب طلاق و جدا شدن زن و مرد از زمان طلاق است. (س 244) زن و مردى با هم ازدواج كرده اند. اگر مرد تغيير جنسيّت دهد، حكم ازدواج آنها چگونه است؟ ج ـ اگر زنى با مردى ازدواج كند و مرد، تغيير جنسيّت دهد، ازدواجشان از هنگام تغيير، باطل مى شود و در صورت آميزش قبل از تغيير، بايد مهريّه زن را بدهد و در صورت عدم آميزش نيز بنا بر اقوى بايد مهريه را بپردازد. (س 245) اگر زن و شوهر، هر دو تغيير جنسيّت دهند، حكم ازدواج آنها چگونه است؟ ج ـ اگر زن و شوهر، هر دو تغيير جنسيّت دهند، به اين ترتيب كه زن، مرد و مرد، زن شود، اگر تغيير جنسيّت آن دو با هم در يك زمان نباشد، حكم آن مانند سابق است؛ امّا اگر هر دو با هم تغيير جنسيّت دهند، احوط است كه مجدداً ازدواج كنند و زن با ديگرى ازدواج نكند، مگر اينكه با اجازه طرفين، طلاق بگيرد، هر چند كه بعيد نيست ازدواج آنها همچنان برقرار باشد.
|