|
شبيه سازى (كلوناسيون)
با پيشرفتهاى علمى در سه دهه اخير و دستيابى به دانش زيست فناورى اين امكان براى بشر فراهم شده كه با دستكارى در ساختار مولكولى موجودات زنده، از قبيل گياهان و جانوران، فرآورده هايى را با خواص و كيفيات جديد و مورد دلخواه توليد و شيوه هاى نوينى را براى درمان يا پيشگيرى از بسيارى از بيماريهاى صعب العلاج ابداع نمايد. با استفاده از اين دانش مى توان گياهان مقاوم در برابر آفتها يا گياهانى با خواصّ دارويى توليد كرد و ميزان ثمردهى گياهان را افزايش داد. همچنين مى توان حيواناتى با گوشت، پشم و شير بيشتر و مغذّى تر يا حاوى پروتئينهاى سودمند دارويى توليد كرد. و نيز از نظر علمى اين امكان فراهم شده است كه با استفاده از سلولهاى بنيادين حيوان و انسان، برخى از بيماريها را درمان كرد يا بافتها و اندامهايى براى پيوند به انسان توليد كرد، يا با وارد ساختن ژنهاى جديد به بدن انسان، برخى از بيماريهاى وراثتى و غير وراثتى، نظير سرطانها و ديابت را درمان و يا از بروز آنها پيشگيرى نمود. كاربردهاى اين فناورى آنقدر متنوع و گسترده است كه همه روزه ابداعات جديدترى از اين نوع در كشورهاى مختلف صورت مى گيرد. امّا اين فناورى در كنار اين دستاوردها داراى مخاطرات بالقوه اى است كه پرسشها و ابهامهايى را از لحاظ اخلاقى، حقوقى و مذهبى در تمام نقاط جهان برانگيخته است. پاسخگويى دقيق و همه جانبه به اين پرسشها بى ترديد مى تواند كمك مؤثرى به جهت دهى صحيح و استفاده مناسب از اين فناورى بنمايد. در اين راستا وزارت علوم، تحقيقات و فناورى با هدف بررسى ابعاد اخلاقى زيست فناورى، همايشى را با عنوان «كنگره بين المللى اخلاق زيستى» با همكارى سازمان تربيتى، علمى، فرهنگى ملل متحد (يونسكو) در ارديبهشت ماه سال جارى در تهران برگزار خواهد كرد. به پيوست اهم مسائلى كه در اين زمينه تاكنون مطرح شده به محضر حضرت مستطاب عالى ايفاد مى گردد. استدعا دارد جهت مزيد استفاده از فتاواى حضرت عالى در اين كنگره، ضمن اعلام نظر گرامى در هر مورد به مبانى و ادلّه مربوط نيز اشاره بفرماييد. (س 146) 1. آيا اصولاً دست ورزى ژنتيكى و تغيير ساختار مولكولى موجودات زنده، اعم از جانوران و گياهان، با توجه به مخاطرات احتمالى آن براى طبيعت و محيط زيست، جايز است؟ 2. آيا استفاده از ميوه ها و مواد غذايى حاصله از تغييرات ژنتيكى، جايز است؟ 3. در صورت انتقال ژن حيوان حرام گوشت به گياه، خوردن محصول آن چه حكمى دارد؟ 4. آيا اساساً انسان مجاز است براى مقاصد پژوهشى خود، از حيوانات به گونه اى استفاده كند كه براى سلامتى آنها زيانبار باشد؟ 5. آيا تغيير ژنتيكى در حيوانات و استفاده از آنها به عنوان مدل آزمايشگاهى، جهت مطالعه و بررسى مراحل بيماريهاى انسانى و نحوه اثرگذارى داروها بر آنها جايز است؟ به عنوان مثال برخى از مراكز تحقيقاتى در كشورهاى غربى، با تغيير ساختار ژنتيكى موش، اين حيوان را نسبت به ابتلا به بيمارى سرطان حساس كرده و از آن به عنوان مدلى جهت بررسى اين بيمارى در انسان استفاده مى كنند. آيا اين كار با توجه به آسيب و زيان وارده به حيوان و مخاطرات احتمالى آن براى محيط زيست، جايز است؟ 6. آيا توليد و پيوند اندام و بافت حيوانى به انسان، جايز است؟ 7. آيا استفاده از سلولهاى بنيادين استخراج شده از جنين انسان قبل از لانه گزينى در رَحِم براى مقاصد درمانى، جايز است؟ (لازم به يادآورى است كه مراكز تحقيقاتى معمولاً نمونه هاى خود را از جنينهاى دور ريخته شده در مؤسسه هاى بارورى (IVF) به دست مى آورند). 8. آيا تغيير ژنتيكى جنين انسان به منظور اصلاح نژاد و ايجاد اوصاف دلخواه در آن، مانند انتخاب رنگ پوست، افزايش ضريب هوشى و غيره، جايز است؟ 9. آيا كلونينگ (شبيه سازى) حيوانات، جايز است؟ 10. شبيه سازى (كلوناسيون)[1] تحت چه شرايطى جايز است؟ به عنوان نمونه، اگر از طريق موادّى از پوست خودِ زن، باعث ايجاد جنينى در او شويم كه از هر جهت شبيه به خود او باشد (مانند كارى كه بر روى حيوانات براى اولين مرتبه در انگلستان انجام شده)، آيا اين عمل جايز است؟ 11. آيا در صورت تشخيص مولكولى بيماريهاى ژنتيكى لاعلاج در جنين، مانند تالاسمى، مى توان براى جلوگيرى از ولادت نوزاد بيمار، اقدام به سقط جنين كرد؟ 12. آيا مى توان از نمونه هاى بيولوژيكى افراد، مانند نمونه خون، سلول و بافت، كه معمولاً جهت آزمايش گرفته مى شود، بدون كسب رضايت آنها براى مقاصد علمى يا درمانى بهره بردارى كرد؟ ج 1 ـ به طور كلى هر گونه پيشرفت علمى كه موجب ضرر و زيان به فرد و جامعه نگردد، فى حدّ نفسه، جايز است و اصل بر اباحه است و مخاطرات احتمالى اگر مورد اعتنا نزد علماى طبيعت و محيط زيست باشد، چون احتمال خطر و ضرر براى ديگران و تصرف در حقوق آنها از محيط است، حرام و غير جايز مى باشد، آرى، ضررهاى جزئى كه مورد اعتنا نبوده، سبب حرمت نمى گردد. ج 2 ـ جايز و حلال مى باشد، چون باز ميوه و غذاى حلال است مثل ميوه و غذاهاى بدون تغيير ژنتيكى. ج 3 ـ مانعى ندارد و حكم آن گياه، با گياه بدون انتقال مورد سؤال مساوى است و حلال مى باشد، و خوردن آن گياه، خوردن گياه است نه خوردن اجزاى حيوان حرام گوشت تا حرام باشد. ج 4 ـ براى پيشرفت علمى و دست يافتن به علل و اسباب بيماريها و مقاصد پژوهشى، مانعى ندارد و همه جهان طبيعت براى استفاده مشروع انسان از آنها آفريده شده و قرآن مى فرمايد همه جهان براى نفع بشر آفريده شده «هُوَ الذّى خَلَقَ لَكُمْ ما فى الأرضِ جميعا»[2] و حرمت يا كراهت ايذاى حيوانات مربوط به خود ايذاى فى حدّ نفسه است كه ظلم به آنها محسوب مى شود. ج 5 ـ خود عمل، فى حدّ نفسه، جايز است و مسئله مخاطره ها هم در جواب «1» حكمش بيان شد و مسئله آزار و آسيب حيوانات هم در جواب «4» بيان شد و معلوم گشت. ج 6 ـ جايز است و اين مسئله در فقه از دير زمانى قبل مطرح و جوازش مسلّم بوده و شيخ الطّائفه در مبسوط در باره پيوند استخوانى از سگ به بدن انسان فرموده كه با ملحق شدن به بدن انسان پاك مى گردد و نسبت به اصل جوازش آنقدر مسلّم بوده كه آن را مطرح نفرموده و راجع به پاك بودن آن بعد از پيوند سخن گفته است. ج 7 ـ اگر استفاده از نمونه هاى دور ريخته شده براى مقاصد درمانى كافى نباشد، به خاطر پيشرفت علمى و استفاده هاى درمانى و معالجه امراض كه در سؤال آمده و يك واجب الهى و انسانى و وجدانى و اخلاقى است، مانعى ندارد و حرمت و نهى از نابود كردن نطفه در رَحِم كه منشأ انسان است، بر فرض آنكه شامل مثل مورد سؤال موضوعاً بشود و انصراف از اين گونه استخراجها كه براى استفاده درمانى است نداشته باشد، به حكم اهمّيت مسئله استفاده درمانى بى اثر خواهد بود و معصيت و گناه نمى باشد، ليكن ناگفته نماند كه استفاده مورد سؤال بايد با رضايت صاحب نطفه يعنى زوج و صاحب رَحِم يعنى زوجه باشد و استفاده مورد سؤال در جنين، تصرّف و دخالت در حقوق و حدود و شئون ديگران است كه بدون رضايتشان حرام بوده است. ج 8 ـ فى حدّ نفسه، مانعى ندارد و جايز مى باشد، و اصل شرعى و عقلى در همه افعال و اعمال حلّيت آنهاست، مگر خلاف آن ثابت شود. ج 9 ـ جايز است و منعى ندارد. ج 10 ـ عمل به هرگونه پيشرفت علمى و به عينيت رساندن آن در توليد انسان (همانندسازى) كه ارتباط به زن و شوهر پيدا كند و يا تنها به زن، براى موارد ضرورت و شرايط خاص، نمى توان گفت حرام است؛ امّا استفاده نمودن از آن، به طور كلّى و عادى شدن و جنبه رسمى پيدا كردن، قطعاً با مذاق شرع و فقه اسلامى نمى سازد و حرام است؛ به علاوه كه به جهت مفاسد حقوقى و اجتماعى و اخلاقى و تكوينى و غير آنها، از مفاسد عظيم و به جهت ترتّب فساد، دفع و جلوگيرى و منع و تعزير نمودن عاملين و ساعين در آن، بر همه انسانها مخصوصاً قدرتمندان قانونى و اجرايى و تبليغى، واجب و فرض عقلى و شرعى مى باشد. ج 11 ـ سقط جنين مورد سؤال، قبل از چهار ماهگى به خاطر حَرَج و مشقّتى كه اين گونه جنينها براى پدر و مادر و خودش بلكه براى جامعه و نظام دارد، حرمتش مرتفع مى گردد و مانعى ندارد، امّا حكم به جواز سقط آن بعد از گذشتن چهار ماه كه قتل نفس محسوب مى شود، مشكل، بلكه ممنوع است و حرام مى باشد و هيچ گونه حَرَج و مشقّتى رافع حرمت اين گونه سقط جنينها كه شرعاً قتل نفس است، نبوده و نيست. ج 12 ـ فى حدّ نفسه، مانعى ندارد، چون بعد از آنكه براى آزمايش گرفته شده ديگر از جهت عقل و نقل و عقلا به او ارتباط ندارد و امر زايد و فضولات بدن او محسوب مى شود و لذا هر گونه تصرّف و دخالت در آن، مانعى ندارد. 20/1/82 -------------------------------------------------------------------------------- [1]. Cloning [2]. بقره، 29.
|