|
وطن كجاست؟
(مسئله 348) «وطن» جايى است كه انسان براى اقامت و زندگى خود اختيار كرده است، خواه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آنجا را براى زندگى اختيار كرده است. (مسئله 349) فرزند، تا زمانى كه با پدر و مادر زندگى مى كند و مستقل نشده است، همان وطن پدر ومادر وطن اوست، هرچند در آنجا به دنيا نيامده باشد؛ و پس از آنكه در زندگى مستقل شد، اگر جاى ديگرى را براى زندگى هميشگى اختيار كرد، آنجا وطن او مى شود. بنابراين، به عنوان مثال پدر و مادرى كه اهل اصفهان هستند ولى مدّتى براى كار به شيراز رفته اند و بنا دارند باز به اصفهان برگردند و فرزند در شيراز به دنيا آمده است، ولى چون اصفهان وطن پدر و مادر مى باشد تا زمانى كه فرزند با آنها زندگى مى كند، اصفهان براى او نيز حكم وطن را دارد، و اگر به اصفهان برود بايد در آنجا نماز را تمام بخواند. (مسئله 350) تا انسان قصد ماندنِ هميشگى در غير وطن اصلى خودش را نداشته باشد، آنجا وطن او حساب نمى شود، ولى نمازش تمام است. (مسئله 351) اگر قصد دارد در محلّى كه وطن اصلى او نيست مدّتى بماند و بعد به جاى ديگرى برود، آنجا وطن او حساب نمى شود، امّا نمازش در آنجا تمام و مسافر نمى باشد، مانند دانشجويى كه مدّتى براى تحصيل در شهرى مى ماند. (مسئله 352) اگر به جايى برود كه قبلاً وطن او بوده، ولى هم اكنون از آنجا، اِعراض كرده است، يعنى بنا گذاشته كه ديگر براى سكونت به آنجا برنگردد، نبايد نماز را تمام بخواند، اگرچه وطن ديگرى هم براى خود اختيار نكرده باشد. (مسئله 353) مسافرى كه به وطنش برمى گردد، وقتى به جايى برسد كه ديوارهاى وطن خود را ببيند و صداى اذان را بشنود، بايد نماز را تمام بخواند.
|