|
چهل مسئله در حج
(مسئله 1)كسانى كه با فيش ميّت و به نيابت از وى به حج مى روند اگر خود نيز تمام شرايط استطاعت بجز باز بودن راه را دارا باشند (كه آن هم با فيش حج ميّت حاصل شده) در اين صورت استطاعت برايش حاصل نشده، چون در استطاعت غير از مال و سلامتى بدن و بودن وقت، باز بودن راه از طريق مشروع و حلال نيز شرط است، آرى اگر از ناحيه صاحبان فيش و كسانى كه فيش را به او داده اند اجازه به جا آوردن حج و اجير گرفتن از مدينه يا جدّه براى متوفى به او داده باشند. در اين صورت نه تنها چنين كارى جايز است بلكه بايد نايب بگيرد و اگر خودش براى ميّت حج به جا آورد حجّش به طور كلى باطل است. (مسئله 2) براى كسانى كه در حال اجير شدن از معذورين نبوده اند و بعد از قبول نيابت و عقد اجاره، در موقع اعمال يا قبل از محرم شدن در جايى كه فسخ عقد اجاره موجب ضرر معتد به به مستأجر باشد و يا موجب ضرر معتد به به اجير باشد جزو معذورين شده اند و صحّت نيابت و كفايت از حج منوب عنه به حكم لا ضرر و به حكم «كلما غلب اللّه عليه فهو اولى بالعذر» خالى از وجه نمى باشد، اما اگر قبل از آن باشد اجاره خود به خود به خاطر عدم قدرت اجير بر انجام وظيفه منوب عنه كه معذور نبوده باطل است. (مسئله 3) احرام بستن از داخل مسجد شجره واجب نيست و از خارج مسجد تا حدودى كه جزء ذو الحليفه محسوب مى شود، احرام جايز و صحيح است بنابراين، احرام از بيرون مسجد و محل توقفهاى ماشين و محل دست فروشها و خيابانهاى مجاور و نزديك مسجد كه جزء ذوالحليفه است قطعاً كافى است. (مسئله 4) ميقات كسانى كه در حال عبور و رفتن به مكه از مواقيت خمسه معروفه يا محاذى آنها عبور ننمايند، همانند كسانى كه از جده مى خواهند به مكه بروند و محاذات برايشان محرز نشده باشد (كه براى غالب افراد اگر نگوييم براى همه محرز نمى باشد) ميقات اينها ادنى الحلّ مى باشد. (مسئله 5) اگر زن در ميقات حائض باشد و يقين كند كه نمى تواند عمره تمتّع را در وقت خود انجام دهد، بايد نيّت حج اِفراد كند و براى حج اِفراد محرم شود و حج اِفراد به جا آورد و بعد از آن عمره مفرده انجام دهد و اين حج از حجة الاسلام او كفايت مى كند، ولى اگر در زمانى كشف خلاف شد كه امكان به جا آوردن اعمال عمره تمتع را داشت، واجب است به عمره تمتع عدول كند و بعد از آن حج تمتع كه حجة الاسلام او مى باشد، به جا آورد. (مسئله 6) كسى كه در غير ماههاى حج به مكّه رفته و عمره مفرده به جا آورده و تا زمان حج در مكّه مانده است براى احرام عمره تمتع، بنابر احتياط بايد به ميقاتى كه از آن عبور كرده برود و از آنجا محرم شود هر چند اكتفا به ادنى الحلّ براى اين گونه افراد خالى از قوّت نيست، چون مواقيت معروفه ميقات كسى است كه از آنها يا محاذى آن عبور مى كند نه آنكه موضوعيّت داشته و شرط صحّت باشد. (مسئله 7) كسى كه به احرام عمره مفرده وارد مكّه مى شود اگر احرامش در ماههاى حج بوده جايز است آن را عمره تمتع قرار دهد و دنبال آن حج تمتع به جا آورد. (مسئله 8) آنچه در لباس نمازگزار شرط است در لباس هاى احرام نيز شرط است و بنابر احتياط مستحب، طواف كننده از نجاساتى كه در نماز عفو شده (مثل خون كمتر از درهم و جامه اى كه با آن نتوان نماز خواند مثل عرقچين و جوراب) اجتناب كند. (مسئله 9) نيابت افراد معلول از ناحيه دست يا پا جايز است و مانعى ندارد آرى اگر نداشتن پا سبب گردد كه نمازش را نشسته بخواند در نماز طواف احتياط كند و نايب بگيرد تا او نماز طواف را بخواند. (مسئله 10) جايز است محرم هنگام خوابيدن، از پتو يا روانداز دوخته استفاده كند، هر چند روى پاهاى او را هم بپوشاند، چون صدق لُبس نمى كند ولى سر خود را نبايد بپوشاند. (مسئله 11) در شب، استظلال نيست، بنابر اين جايز است مُحرم در شب با ماشين سقف دار به مكّه يا جاى ديگر برود، و بنابر احتياط واجب، مُحرم براى رفتن به رمى جمرات يا كشتارگاه يا در خود عرفات از چتر و امثال آن استفاده نكند. و بعد از آنكه مُحرم به منزل رسيد، بنابر احتياط واجب نمى تواند در روز براى رفتن به مسجدالحرام از ماشين مسقف استفاده كند . (مسئله 12) استفاده از ماسكهايى كه جهت جلوگيرى از تنفس هواى آلوده به دهان مى زنند و بند آن را پشت سر مى اندازند كه بخش كوچكى از سر را مى پوشاند از حيث سَتر رأس براى مردان، مانعى ندارد چون با انداختن بند آن به پشت سر، صدق ستر نمى كند و امّا نسبت به زنان چون موجب پوشيدن قسمتى از صورت مى شود مطلقاً حرام است. (مسئله 13) طواف كردن بايد به نحو متعارف باشد و در تمام اشواط، خانه كعبه در طرف چپ طواف كننده واقع شود يعنى نبايد از حجرالأسود كه شروع مى كند به طرف ركن يمانى دور بزند! بلكه بايد از حجرالأسود شروع كند و به طرف ركن عراقى و بعد ركن شامى و بعد ركن يمانى برود و دور بزند، وزيادتر از آن لازم نيست بلكه اگر موقع دور زدن مثلاً رو به كعبه هم باشد، اشكال ندارد. (مسئله 14) واجب نيست در حال طواف روى طواف كننده به طرف جلو باشد، بلكه جايز است به سمت راست يا چپ نگاه كند و يا صورت خود را برگرداند، بلكه به عقب نگاه كند، كما اينكه مى تواند روبه روى كعبه شود و دور بزند همچنين مى تواند طواف را رها كند و كعبه را ببوسد و برگردد و از همان جا طوافش را ادامه دهد، آرى، نبايد عمداً پشت به كعبه طواف نمايد و اگر به واسطه مزاحمت طواف كنندگان و كثرت جمعيّت روى طواف كننده به كعبه واقع شود و يا عقب عقب طواف كند يا پشتش بدون قصد و يا صدق اهانت به كعبه واقع شود، طوافش صحيح است. (مسئله 15) طواف بايد دور كعبه و در مسجد الحرام باشد و لازم نيست كه بين كعبه و مقام ابراهيم(عليه السلام) باشد پس حد طواف مسجدالحرام است اگرچه پشت مقام ابراهيم(عليه السلام)باشد. (مسئله 16) طواف در طبقه فوقانى مسجدالحرام كه طواف فضا و هواى متعلق به بيت باشد همانند طواف در طبقه پايينى و صحن مسجدالحرام مجزى و صحيح مى باشد. (مسئله 17) احكامى كه براى نماز خواندن مرد و زن با محاذات همديگر و يا تقدم مرد بر زن در ساير جاها وجود دارد، براى مرد و زنى كه در مسجدالحرام نماز مى خوانند، وجود ندارد و نماز آنها حكم نماز دو مرد و يا دو زن در ساير جاها را دارد. (مسئله 18) معذورينى كه در طبقه فوقانى طواف خود را انجام داده اند نماز طواف را هم مى توانند در طبقه فوقانى بخوانند و به طور كلى آنچه در نماز طواف شرط است، در مسجدالحرام و پشت مقام بودن آن است. (مسئله 19) اگر مسير بين صفا و مروه را چند طبقه كنند، سعى نمودن از هر طبقه جايز است، چون سعى بين صفا و مروه كه مورد نص و فتوى است صدق مى كند. و همچنين با توجه به توسعه مسعا از حيث عرض آن كه گفته مى شود عرضش بقدر عرض مسعاى فعلى يعنى حدود بيست متر است با قيام حجت شرعيه بر بودن آن مقدار اضافه شده بين آن دو كوه و بين صفا و مروه موجب اجزاء و صحت و مسقط تكليف است. (مسئله 20) اگر كسى عمداً يا سهواً طواف را رها كند و از سر بگيرد مانعى ندارد چه قبل از نصف و چه بعد از آن باشد چون حكم به اتمام و عدم قطع در مواردى كه وارد شده حكم ترخيصى و ارفاقى مى باشد نه حكم وجوبى . (مسئله 21) اگر كودك غير مميز در حال طواف و يا سعى خواب باشد مانعى ندارد چون او طواف نمى كند بلكه او را طواف و سعى مى دهند بنابر اين شرايط صحت طواف مثل طهارت نيت و بيدار بودن و امثال آنها برايش معتبر نمى باشد آرى اگر طفل مميز باشد حكم بزرگسالان و بالغين را دارد و بايد در ابتداء و در بين طواف و سعى بيدار باشد. (مسئله 22) خدمه كاروانها و يا افراد ديگر پس از انجام عمره تمتع مى توانند بدون احرام حج، براى ديدن چادرها و كارهاى ديگر از مكّه خارج شوند و به منى و عرفات بروند، گرچه احتياط مستحب در خارج شدن با احرام حج تمتع است و ناگفته نماند كه حتّى بنابر قول به عدم جواز خروج آنها بدون احرام براى حج، اگر بدون احرام رفتند به حجّشان ضررى نمى زند. (مسئله 23) ترتيب در اعمال منى در روز عيد يعنى تقديم رمى جمره عقبه بر ذبح و تقديم ذبح بر حلق يك امر مستحب است بنابراين، مى توان ذبح را حتى بر رمى جمره هم مقدم داشت چه رسد به حلق. (مسئله 24) بيرون آمدن از احرام نسبت به محرماتى كه در منى با حلق (يا تقصير) محقق مى شود منوط و مشروط است به اتيان و انجام رمى و حلق (يا تقصير) پس هر زمان آن دو عمل انجام گرفت از احرام در آنجا خارج شده و مى تواند مثلاً لباس مخيط بپوشد هر چند هنوز ذبح انجام نگرفته باشد. (مسئله 25) كسانى كه عذر دارند از اينكه در روز رمى كنند، مانند اشخاص بيمار، مى توانند در شب رمى كنند، و هر وقت شب كه باشد مانعى ندارد، و معذورين، مانند زنان و پير مردان و كودكان و ضعيفان كه شبانه از مشعر به منى كوج داده شده اند نيز جايز است در شب عيد رمى جمره عقبه را انجام دهند. (مسئله 26) با توسعه اخير جمرات رمى بر آن مقدار توسعه يافته كفايت مى كند و فرقى بين آن گونه اضافه ها واضافه عمودى وجود ندارد. (مسئله 27) واجب است قربانى در روز باشد حتى كسانى كه معذور بودند و شب از مشعر كوچ كرده اند و رمى جمره عقبه را شبانه انجام داده اند قربانى نمودن در شب حتى از آنها هم مجزى نمى باشد چون ذبح در شب مورد نهى و كراهت مولوى است. (مسئله 28) كسى كه سال اول حج او است و «صروره» مى باشد، مخير است بين حلق (سرتراشيدن) و تقصير، ولى افضل اين است كه سرتراشيدن را اختيار كند. (مسئله 29) انجام حلق يا تقصير در شب هم صحيح است و كفايت مى كند . (مسئله 30) اگر كسى در رور عيد نتواند قربانى كند و حلق و يا تقصير نكرده باشد مى تواند، روز يازدهم بااحرام، رمى كند. (مسئله 31) اقامه نماز جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبى(صلى الله عليه وآله) به حكم تقيّه مداراتى مجزى است و در هنگام اقامه نماز مؤمنين از مسجدين خارج نشوند تا سبب انگشت نماگشتن و وهن مذهب نگردد. (مسئله 32) مسافر در تمام شهر مكّه و مدينه مخيّر بين قصر و اتمام است و اين حكم اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبى(صلى الله عليه وآله) ندارد. (مسئله 33) به نظر اين جانب مغرب همان استتار قرص است بنابراين نماز مغرب را مى تواند با آنها بخواند. (مسئله 34) در مسجدالنبى سجده روى فرشهاى مسجد، به حكم تقيّه مداراتى مجزى است و لازم نيست در جايى كه سنگ است نماز بخوانند و يا حصير و مانند آن همراه خود ببرند هر چند همراه داشتن آن و يا سجده برسنگها اگر به گونه اى باشد كه خلاف متعارف بين مسلمين نباشد و موجب وهن نگردد مانعى ندارد و جايز است. (مسئله 35) افرادى كه در مكه و مدينه قصد ماندن ده روز را ندارند نمى توانند نوافل نمازهاى يوميه را بخوانند، چون تخيير در نماز ظهر و عصر و عشاء در اماكن تخيير، يك حكم اختصاصى نسبت به خود آنهاست نه نسبت به نوافل آنها. (مسئله 36) بنابر احتياط واجب، زن حائض و نفساء نبايد در حرم امامان(عليهم السلام)توقف كند، ولى رفتن آنها كنار ديوار بقيع براى زيارت مانعى ندارد. (مسئله 37) پولى كه براى حج واجب واريز مى كنند، چنانچه از در آمد همان سال ثبت نام كرده باشند، خمس ندارد، هر چند سالهاى بعد نوبتشان بشود، امّا اگر پول واريز شده متعلق خمس بوده مثل اينكه از سرمايه غير مخمس شده برداشته اند يا از پولى كه سال بر آن گذشته سپس واريز كرده اند، بايد خمس آن را بدهند هر چند در همان سال ثبت نام به حج مشرف شوند. (مسئله 38) وضو گرفتن از ظروفى كه مخصوص آشاميدن مى باشد جايز نيست و صحيح نمى باشد و وضو با آنها باطل است. (مسئله 39) قرآنهايى كه وقف مسجدالحرام و يا مسجدالنبى(صلى الله عليه وآله) و يا ساير مساجد است حجاج و زائرين نمى توانند آنها را جهت خواندن در منزل و يا هتل همراه خود ببرند. (مسئله 40) اگر نماز گزار در نماز صبح جمعه يا روزهاى ديگر آيه سجده را شنيد، بايد سجده را با اشاره سر، انجام بدهد و بعد از نماز سجده درست انجام دهد، و ناگفته نماند كه اگر اشتباهاً در نماز با آنها به جاى سجده به ركوع برود، قطعاً نمازش باطل است چون زياده ركن حاصل شده و زياده ركن ولو اشتباهاً، سبب بطلان نماز است. |