|
پنجم: رجوع به كفايت
(مسئله 60 ) در استطاعت، رجوع به كفايت شرط است; يعنى حج گزار بعد از برگشتن از حج، تجارت يا زراعت يا صنعت يا منفعت ملك مثل باغ و مغازه را داشته باشد، به طورى كه براى زندگانى به مشقت و حَرَج نيفتد و اگر قدرت بر كسب لايق به حالش را هم داشته باشد، كافى است و بايد به حج برود. (مسئله 61 ) در استطاعت شرط است كه مخارج عائله اش را تا برگشت از حج و بعد از آن داشته باشد، هر چند عائله، واجب النفقه او نباشند. (مسئله 62 ) كسى كه از راه كسب يا غير آن مخارج رفت و برگشت و مخارج عائله خود را در وقت حج دارد و پس از برگشت نياز به وجوه شرعيّه دارد مستطيع بوده، و بر او اتيان حج واجب است، پس بر طلاّبى كه با مثل شهريه اداره مى شوند، حج واجب است و در صدق عرفى استطاعت، بين مثل شهريه و اَخماس و زَكَوات كه به عنوان فقر و استحقاق داده مى شوند و به اداى آنها هم غالباً اطمينان وجود ندارد، فرق است، و اگر اين اشخاص پس از بازگشت نياز به سؤال و درخواست كمك از ديگران دارند مستطيع نمى باشند. (مسئله 63 ) كسى كه از راه كسب يا غير كسب، مخارج رفتن و برگشتن حج را دارد و بعد از برگشتن از حج مقدارى از مخارج زندگى خود را از درآمد كسب، مثل منبر رفتن و بقيّه را از شهريه اى كه از وجوه شرعيّه است تأمين مى كند، ظاهراً مستطيع است. (مسئله 64 ) خدمه كاروانها كه وارد جدّه مى شوند، اگر ساير شرايط استطاعت را دارند، از قبيل: داشتن وسايل زندگى بالفعل يا بالقوّة و رجوع به كفايت مثلاً كار و صنعت و غير آن، كه با آنها مى توانند پس از مراجعت، به زندگى مناسب خود ادامه بدهند، مستطيع هستند و بايد حَجّة الاسلام به جا آورند و از حجِ واجب آنان كفايت مى كند، و چنانچه ساير شرايط را ندارند، به مجرّد امكان حج، براى آنان استطاعت حاصل نشده است و حجِ آنان استحبابى است و چنانچه بعداً استطاعت پيدا كردند، بايد حجِ واجب را به جا آورند. (س 65 ) اگر كسى هنگام تشرف به حج رجوع كفايت داشته ولى هنگام برگشت از حج سرمايه او از بين رفته، آيا اين حجْ از حجِ واجب كفايت مى كند يا نه؟ ج ـ حجش صحيح است، چون رجوع به كفايت شرط حدوثى است نه شرط بقائى.
|