|
احكام كفالت
«كفالت» آن است كه انسان ضامن شود كه هر وقت طلبكار، بدهكار را بخواهد او را تحويل دهد؛ همچنين است اگر كسى بر ديگرى حقّى داشته باشد يا ادّعاى حقّى كند كه دعواى او قابل قبول باشد، و انسان ضامن شود كه هر وقت صاحب حق يا مدّعى، طرف را بخواهد او را تحويل دهد، اين عمل را «كفالت» و به كسى كه اين طور ضامن مى شود «كفيل» مى گويند. (مسئله 2353 ) كفالت در صورتى صحيح است كه كفيلْ به هر لفظى اگرچه عربى نباشد، به طلبكار بگويد يا به عملى به طلبكار بفهماند كه: «من ضامن هستم هر وقت بدهكار خود را بخواهى، به تو تحويل بدهم» و طلبكار هم قبول نمايد. (مسئله 2354 ) كفيل بايد مكلّف و عاقل باشد و او را در كفالت، مجبور نكرده باشند و بتواند كسى را كه كفيل او شده، حاضر نمايد. (مسئله 2355 ) هفت چيز، كفالت را به هم مى زند: 1. كفيلْ بدهكار را به دست طلبكار بدهد؛ 2. طلب طلبكار داده شود؛ 3. طلبكار از طلب خود گذشت نمايد؛ 4. بدهكار بميرد؛ 5. طلبكار، كفيل را از كفالت آزاد كند؛ 6. كفيل بميرد؛ 7. كسى كه صاحب حق است به وسيله حواله يا طور ديگرى، حقّ خود را به ديگرى واگذار نمايد. (مسئله 2356 ) اگر كسى به زور، بدهكار را از دست طلبكار رها كند، بايد او را به طلبكار تحويل دهد.
|