|
ترجمه اذان و اقامه
«اَللّهُ اَكْبَرُ». «خداى تعالى بزرگتر از آن است كه او را وصف كنند». «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اَللّهُ». «شهادت مى دهم غير از خدايى كه يكتا و بى همتاست، خداى ديگرى] سزاوار پرستش[ نيست». «اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهُ». «شهادت مى دهم كه حضرت محمّد بن عبداللّه(صلى الله عليه وآله) پيامبر و فرستاده خداست». «اَشْهَدُ اَنَّ عَلِيّاً اميرُ المؤمنين و وَلِىُّ اللّهِ». «شهادت مى دهم كه على(عليه السلام) امير مؤمنان و ولىّ خدا]برهمه خلق[ است». «حَىَّ عَلَى الصَّلوة»! «بشتاب براى نماز»! «حَىَّ عَلَى الْفَلاح»! «بشتاب براى رستگارى»! «حَىَّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ»! «بشتاب براى بهترين كارها ]كه نماز است[»! «قَدْ قامَتِ الصّلوة». «به تحقيق، نماز برپاشد». «لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ». «خدايى ]سزاوار پرستش[ نيست، مگر خدايى كه يكتا و بى همتاست». (مسئله 897 ) نبايد بين جمله هاى اذان و اقامه خيلى فاصله شود؛ وگرنه بايد آن را از سر بگيرد. (مسئله 898 ) درپنج نماز، اذان ساقط مى شود: 1. نماز عصر روز جمعه؛ 2. نماز عصر روز عرفه كه روز نهم ذيحجّه است؛ 3. نماز عشاى شب عيد قربان، براى كسى كه در مشعرالحرام باشد؛ 4. نماز عصر و عشاى زن مستحاضه؛ 5. نماز عصر و عشاى كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند. در اين پنج نماز، در صورتى اذان ساقط مى شود كه با نماز قبلى فاصله نشود يا فاصله كمى بين آنها باشد؛ ولى فاصله شدن نافله و تعقيب، ضررى ندارد. (مسئله 899 ) اگر براى نماز جماعتى اذان و اقامه گفته باشند، كسى كه با آن جماعت نماز مى خواند، نبايد براى نماز خود، اذان و اقامه بگويد. (مسئله 900 ) اگر براى خواندن نماز به مسجد برود و ببيند جماعت تمام شده، تا وقتى كه صفها به هم نخورده و جمعيت متفرّق نشده، نمى تواند براى نماز خود، اذان و اقامه بگويد؛ در صورتى كه براى نماز جماعت، اذان و اقامه گفته شده باشد. (مسئله 901 ) در جايى كه عده اى مشغول نماز جماعت هستند، يا نماز آنان تازه تمام شده و صفها به هم نخورده است، اگر انسان بخواهد فرادا يا با جماعت ديگرى كه برپا مى شود نماز بخواند، با شش شرط اذان و اقامه از او ساقط مى شود: اول، آنكه براى آن نماز، اذان و اقامه گفته باشند؛ دوم، آنكه نماز جماعت باطل نباشد؛ سوم، آنكه نماز او و نماز جماعت دريك مكان باشد؛ پس اگر نماز جماعت، داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند، مستحبّ است اذان و اقامه بگويد؛ چهارم، آنكه نماز او و نماز جماعت، هر دو ادا باشد؛ پنجم، آنكه وقت نماز او و نماز جماعت مشترك باشد و امّا اگر نماز جماعت عصر باشد در آخر وقت و او بخواهد نماز مغرب ادائى بخواند، اذان و اقامه ساقط نمى شود؛ ششم، آنكه نماز جماعت در مسجد باشد و اگر در مسجد نباشد ساقط شدن اذان و اقامه اشكال دارد. (مسئله 902 ) اگر در شرط دوم از شرطهايى كه درمسئله قبل گفته شده، شك كند، يعنى شك كند كه نماز جماعت صحيح بوده يا نه، اذان و اقامه از او ساقط است؛ ولى اگر در يكى از شرايط ديگر، شك كند مستحبّ است اذان و اقامه بگويد. (مسئله 903 ) كسى كه اذان ديگرى را مى شنود مستحبّ است هرقسمتى را كه مى شنود بگويد، ولى در حكايت اقامه كه از ديگرى بشنود به اميد ثواب بگويد. (مسئله 904 ) كسى كه اذان و اقامه ديگرى را شنيده، چه با او گفته باشد يا نه، در صورتى كه بين آن اذان و اقامه و نمازى كه مى خواهد بخواند زياد فاصله نشده باشد، مى تواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد. (مسئله 905 ) اگر مرد اذان زن را با قصد لذت بشنود، اذان از او ساقط نمى شود. (مسئله 906 ) اقامه بايد بعد از اذان گفته شود و اگر قبل از اذان بگويند، صحيح نيست. (مسئله 907 ) اگر كلمات اذان و اقامه را بدون ترتيب بگويد، مثلا «حَىَّ عَلَى الفَلاح» را پيش از «حَـىَّ عَلَى الصَّلوة» بگويد، بايد از جايى كه ترتيب به هم خورده دوباره بگويد. (مسئله 908 ) بايد بين اذان و اقامه فاصله ندهد و اگر بين آنها به قدرى فاصله دهد كه اذانى را كه گفته اذان اين اقامه حساب نشود، مستحبّ است دوباره اذان و اقامه را بگويد؛ همچنين اگر بين اذان و اقامه و نماز به قدرى فاصله دهد كه اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، مستحبّ است دوباره براى آن نماز، اذان و اقامه بگويد. (مسئله 909 ) اذان و اقامه بايد به عربى صحيح گفته شود، پس اگر به عربى غلط بگويد، يا به جاى حرفى حرف ديگر بگويد، يا مثلا ترجمه آنها را به فارسى بگويد، صحيح نيست. (مسئله 910 ) اذان و اقامه بايد بعد از داخل شدن وقت نماز گفته شود و اگر عمداً يا از روى فراموشى پيش از وقت بگويد، باطل است. (مسئله 911 ) اگر پيش از گفتن اقامه شك كند كه اذان گفته يا نه، بايد اذان را بگويد، ولى اگر مشغول اقامه شود و شك كند كه اذان گفته يا نه، گفتن اذان لازم نيست. (مسئله 912 ) اگر در بين اذان يا اقامه پيش از آنكه قسمتى را بگويد شك كند كه قسمت پيش از آن را گفته يا نه، بايد قسمتى را كه در گفتن آن شك كرده بگويد، ولى اگر در حال گفتن قسمتى از اذان يا اقامه شك كند كه آنچه پيش ازآن است گفته يا نه، گفتن آن لازم نيست. (مسئله 913 ) مستحبّ است انسان در موقع گفتن اذان، رو به قبله بايستد و با وضو يا غسل باشد و دستها را به گوش بگذارد و صدا را بلند نمايد و بكشد و بين جمله هاى اذان كمى فاصله دهد و بين آنها حرف نزند. (مسئله 914 ) مستحبّ است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد و آن را از اذان آهسته تر بگويد و جمله هاى آن را به هم نچسباند، ولى به اندازه اى كه بين جمله هاى اذان فاصله مى دهد، بين جمله هاى اقامه فاصله ندهد. (مسئله 915 ) مستحبّ است بين اذان و اقامه يك قدم بردارد، يا قدرى بنشيند يا سجده كند يا ذكر بگويد يا دعا بخواند يا قدرى ساكت باشد يا حرفى بزند يا دو ركعت نماز بخواند، ولى حرف زدن بين اذان و اقامه نماز صبح، مستحب نيست. (مسئله 916 ) مستحبّ است كسى را كه براى گفتن اذان معيّن مى كنند، عادل و وقت شناس و صدايش بلند باشد و اذان را در جاى بلند بگويد.
|