|
احكام تيمّم
(مسئله 684) اگر شخص مختصرى از پيشانى و پشت دستها را هم مسح نكند، تيمّم او باطل است، چه عمداً مسح نكند يا مسئله را نداند و ندانستنش بخاطر كوتاهى در ياد گرفتن مسئله باشد؛ ولى دقّت زياد هم لازم نيست و همين قدر كه بگويند تمام پيشانى و پشت دست مسح شده، كافى است. (مسئله 685) براى آنكه يقين كند تمام پشت دست را مسح كرده، بايد مقدارى بالاتر از مچ را هم مسح نمايد، ولى مسح بين انگشتان لازم نيست. (مسئله 686) پيشانى و پشت دستها را بايد از بالا به پايين مسح نمود، و كارهاى آن را پشت سر هم به جا آورد و اگر بين آنها به قدرى فاصله دهد كه نگويند تيمّم مى كند، باطل است. (مسئله 687) در موقع نيّت بايد معيّن كند كه تيمّم او بدل از غسل است يا بدل از وضو، و اگر بدل از غسل باشد، بايد آن غسل را معيّن نمايد؛ و چنانچه اشتباهاً به جاى بدل از وضو، بدل از غسل يا به جاى بدل از غسل، بدل از وضو، نيّت كند يا مثلاً در تيمّم بدل از غسل جنابت، نيّت تيمّم بدل از غسل مسّ ميّت يا مافى الذمّه نمايد، تيمّم او صحيح است. (مسئله 688) در تيمّم بايد پيشانى و كف دستها و پشت دستها، بنا بر احتياط مستحب پاك باشد. آرى، واجب است مواظبت نمايد كه نجاست به چيزى كه به آن تيمم مى كند سرايت نكند. (مسئله 689) انسان بايد براى تيمّم، انگشتر را از دست بيرون آورد و اگر در پيشانى يا پشت دستها يا در كف دستها مانعى باشد، مثلاً چيزى به آنها چسبيده باشد، بايد برطرف نمايد. (مسئله 690) اگر پيشانى يا پشت دستها زخم است و پارچه يا چيز ديگرى كه بر آن بسته نمى تواند باز كند، بايد دست را روى آن بكشد؛ همچنين اگر كف دست زخم باشد و پارچه يا چيز ديگرى كه بر آن بسته نتواند باز كند، بايد دست را با همان پارچه به چيزى كه تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستها بكشد. (مسئله 691) اگر پيشانى و پشت دستها مو داشته باشد، اشكال ندارد؛ ولى اگر موى سر روى پيشانى آمده باشد، بايد آن را عقب بزند. (مسئله 692) اگر كسى احتمال دهد كه در پيشانى و كف دستها يا پشت دستها مانعى هست، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد بايد جستجو نمايد، تا يقين يا اطمينان پيدا كند كه مانعى نيست. (مسئله 693) كسى كه وظيفه اش تيمّم است و نمى تواند تيمّم كند، بايد نايب بگيرد؛ و كسى كه نايب مى شود بايد دست او را بر چيزى كه تيمم بر آن صحيح است بزند و بر پيشانى و دستهايش بكشد، و اگر زدن ممكن نيست دست او را بر چيزى كه تيمم صحيح است بگذارد و او را تيمّم دهد، و اگر ممكن نباشد بايد نايب، دست خود را به چيزى كه تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستهاى او بكشد. (مسئله 694) اگر بعد از آنكه وارد تيمّم شد شك كند كه قسمت پيش از آن را فراموش كرده يا نه، اعتنا نكند و تيمّم او صحيح است؛ همچنين اگر بعد از به جا آوردن هر جزء، شك كند كه درست به جا آورده يا نه اعتنا نكند و تيمّم او صحيح است. (مسئله 695) اگر بعد از مسح دست چپْ شك كند كه درست تيمّم كرده يا نه، تيمّم او صحيح است. (مسئله 696) كسى كه وظيفه اش تيمّم است، مى تواند پيش از وقت نمازْ براى نماز تيمّم كند؛ بلكه اگر براى كار واجب يا مستحبّى ديگر تيمّم كند و تا وقت نماز عذر او باقى باشد، مى تواند با همان تيمّم نماز بخواند. (مسئله 697) كسى كه وظيفه اش تيمّم است اگر بداند يا احتمال دهد كه تا آخر وقت عذر او باقى مى ماند، در وسعت وقت مى تواند با تيمّم نماز بخواند؛ ولى اگر بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف مى شود، بايد صبر كند و با وضو يا غسل نماز بخواند، يا در تنگى وقت با تيمّم نماز را به جا آورد. (مسئله 698) كسى كه نمى تواند وضو بگيرد يا غسل كند، مى تواند نمازهاى قضاى خود را با تيمّم بخواند، هر چند احتمال بدهد كه بزودى عذر او برطرف مى شود؛ ولى اگر بداند كه بزودى عذر او بر طرف مى شود، خواندن نماز قضا با تيمّم مشكل است. (مسئله 699) كسى كه نمى تواند وضو بگيرد يا غسل كند، جايز است نمازهاى مستحبّى را كه مثل نافله هاى شبانه روز وقت معيّن دارد حتّى در اول وقت با تيمّم بخواند، به شرط آنكه علم به بر طرف شدن عذر تا آخر وقت نداشته باشد. (مسئله 700) كسى كه احتياطاً بايد غسل جبيره اى و تيمّم نمايد، مثلاً جراحتى در پشت اوست، اگر بعد از غسل و تيمّم نماز بخواند و بعد از نماز، حَدَث اصغرى از او سرزند مثلاً بول كند، براى نمازهاى بعد، بايد وضو بگيرد. (مسئله 701) اگر به واسطه نداشتن آب يا عذر ديگرى تيمّم كند، بعد از برطرف شدن عذر، تيمّم او باطل مى شود. (مسئله 702) چيزهايى كه وضو را باطل مى كند، تيمّم بدل از وضو را هم باطل مى كند، و چيزهايى كه غسل را باطل مى نمايد، تيمّم بدل از غسل را هم باطل مى نمايد. (مسئله 703) كسى كه نمى تواند غسل كند، اگر چند غسل بر او واجب باشد، مى تواند بدل از آنها يك تيمّم نمايد. (مسئله 704) كسى كه نمى تواند غسل كند، اگر بخواهد عملى را كه براى آن غسل واجب است انجام دهد، بايد بدل از غسل تيمّم نمايد، و اگر نتواند وضو بگيرد و بخواهد عملى را كه براى آن وضو واجب است انجام دهد، بايد بدل از وضو تيمّم نمايد. (مسئله 705) اگر كسى بدل از غسل جنابت، تيمّم كند، لازم نيست براى نماز وضو بگيرد، همان طور كه اگر بدل از غسلهاى ديگر نيز تيمّم كند، على الأظهر مى تواند نماز بخواند و وضو هم لازم نيست. (مسئله 706) اگر بدل از غسل تيمّم كند و بعد كارى كه وضو را باطل مى كند براى او پيش آيد، چنانچه براى نمازهاى بعد نتواند غسل كند بايد وضو بگيرد، و اگر نمى تواند وضو بگيرد، بايد بدل از وضو تيمّم كند. (مسئله 707) كسى كه وظيفه اش آن است كه بدل از وضو و بدل از غسل تيمّم كند، يك تيمّم كفايت مى كند و تيمّم ديگرى لازم نيست. (مسئله 708) كسى كه وظيفه اش تيمّم است اگر براى كارى تيمّم كند، تا تيمّم و عذر او باقى است، كارهايى را كه بايد با وضو يا غسل انجام داد، مى تواند به جا آورد؛ حتى اگر تيمم را بخاطر تنگى وقت نماز گرفته باشد دست گذاردن براى او روى خط قرآن و مانند آن تا آخر نماز جايز است ولى اگر با داشتن آب براى نماز ميّت يا خوابيدن تيمّم كرده، فقط كارى را كه براى آن تيمّم نموده مى تواند انجام دهد. (مسئله 709) در چند مورد مستحبّ است نمازهايى را كه انسان با تيمّم خوانده دوباره بخواند: 1. در صورتى كه از استعمال آب ترس داشته ولى عمداً خود را جُنُب كرده و با تيمّم نماز خوانده است؛ 2. چنانچه مى دانسته يا گمان داشته كه آب پيدا نمى كند و عمداً خود را جُنُب كرده و با تيمّم نماز خوانده است؛ 3. در صورتى كه عمداً نماز را تأخير انداخته و در آخر وقت با تيمّم نماز خوانده است؛ 4. چنانچه مى دانسته ياگمان داشته كه آب پيدا نمى كند و آبى را كه داشته، مصرف كرده است.
|