|
احكام كفن ميّت
(مسئله 554 ) ميّت مسلمان را بايد با سه پارچه كه آنها را «لُنگ»، «پيراهن» و «سرتاسرى» مى گويند، كفن نمايند. (مسئله 555 ) لُنگ و پيراهن بايد به اندازه اى باشد كه مردم به آن لُنگ و پيراهن بگويند، گرچه بنا بر احتياط مستحب، لُنگ بايد از ناف تا زانو، اطراف بدن را بپوشاند و بهتر آن است كه از سينه تا روى پا برسد؛ و همچنين بنا بر احتياط مستحب، پيراهن بايد از سرِ شانه تا نصف ساق پا، تمام بدن را بپوشاند و درازى سرتاسرى بايد به قدرى باشد كه بستن دو سر آن ممكن باشد، و پهناى آن بايد به اندازه اى باشد كه يك طرف آن روى طرف ديگر بيايد. (مسئله 556 ) مقدارى از لُنگ و پيراهن كه مردم به آن لُنگ و پيراهن بگويند، مقدار واجب كفن است، و آنچه بيشتر از اين مقدار در مسئله قبل گفته شد، مقدار مستحبّ كفن است. (مسئله 557 ) جايز است مقدار واجب و مستحب كفن را ـ كه در مسئله قبل گفته شد ـ اگر در شأن ميت باشد از اصل مال ميت بردارند، گرچه احتياط مستحب آن است كه بيشتر از مقدار واجب كفن و همچنين مقدارى را كه احتياطاً لازم است، از سهم وارثى كه بالغ نشده برندارند. (مسئله 558 ) اگر كسى وصيّت كرده باشد كه مقدار مستحبّ كفن را كه در مسائل قبل گفته شد، از يك سوم دارايى او بردارند، يا وصيّت كرده باشد يك سوم دارايى را به مصرف خود او برسانند ولى مصرف آن را معيّن نكرده باشد، يا فقط مصرف مقدارى از آن را معيّن كرده باشد، مى توانند مقدار مستحبّ كفن را اگر چه بيشتر از شأن او باشد از يك سوم دارايى او بردارند. (مسئله 559 ) اگر ميّت وصيت نكرده باشد كه كفن را از يك سوم دارايى او بردارند و بخواهند از اصل دارايى بردارند، نبايد زيادتر از آنچه «در مسئله 557» مثل مستحبات غير متعارفه كه شأن ميت اقتضاى آن را ندارد، از اصل دارايى بردارند، ولى با اجازه ورثه بالغ مى توان از سهم آنان برداشت. (مسئله 560 ) تهيّه كفنِ زن بر شوهر است، اگرچه زن از خود دارايى داشته باشد؛ و همچنين اگر زنى در عده طلاق رجعى بميرد، شوهرش بايد كفن او را بدهد، و چنانچه شوهر بالغ نباشد يا ديوانه باشد، ولىّ شوهر بايد از دارايى او كفن زن را بدهد. (مسئله 561 ) تهيّه كفن ميّت بر خويشان او واجب نيست، اگرچه مخارج او در حال زندگى بر آنان واجب باشد. (مسئله 562 ) احتياط واجب آن است كه هر يك از سه پارچه كفن، به قدرى نازك نباشد كه بدن ميّت از زير آن پيدا باشد. (مسئله 563 ) كفن كردن ميّت با چيز غصبى، اگر چيز ديگرى هم پيدا نشود، جايز نيست و چنانچه كفن ميّت غصبى باشد و صاحب آن راضى نباشد بايد از تنش بيرون آورند، اگرچه او را دفن كرده باشند؛ همچنين جايز نيست با پوست مُردار او را كفن كنند. (مسئله 564 ) كفن كردن ميّت با چيز نجس و پارچه ابريشمى خالص و پارچه طلاباف، جايز نيست، ولى در حال ناچارى، اشكال ندارد. (مسئله 565 ) كفن كردن ميّت با پارچه اى كه از پشم يا موى حيوان حرام گوشت تهيّه شده، در حال اختيار، جايز نيست؛ ولى اگر پوست حيوان حلال گوشت را طورى درست كنند كه به آن جامه گفته شود، مى توانند با آن ميّت را كفن كنند؛ همچنين اگر كفن از مو و پشم حيوان حلال گوشت باشد، اشكال ندارد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه با اين دو هم، كفن ننمايند. (مسئله 566 ) اگر كفن ميّت به نجاست خود او يا به نجاست ديگرى، نجس شود، چنانچه كفن ضايع نمى شود، بايد مقدار نجس را بشويند يا ببُرند؛ ولى اگر در قبر گذاشته باشند بهتر است كه ببُرند، بلكه اگر بيرون آوردن ميّت اهانت به او باشد، بريدن واجب مى شود و اگر شستن يا بريدن آن ممكن نيست، در صورتى كه عوض كردن آن ممكن باشد، بايد عوض نمايند. (مسئله 567 ) كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته، اگر بميرد، بايد مثل ديگران كفن شود و پوشاندن سر و صورتش، اشكال ندارد. (مسئله 568 ) مستحبّ است انسان در حال سلامتى، كفن و سدر و كافور خود را تهيّه كند.
|