|
عزت و استقلال حوزه هاي علميه
عزت و استقلال حوزه هاي علميه(34( توجه به امور معنوي در حوزه ها و حفظ عزت و شرف روحانيت، از مسائلي است كه حضرت آيت الله العظمي صانعي، پرداختن به آنها را ضرورت مي شمارد، اما از آنجايي كه معظم له علاقه وافري نسبت به امام خميني - سلام الله عليه - دارند، خود را موظف مي بينند كه يادي هم از استاد خود بكنند. ايشان در اين جلسه راجع به امام مي فرمايند: اگر مي بينيد روحانيت عظمت و عزت دارد و به آن در داخل و خارج از كشور توجّه مي شود، از مقاومت مردم و پيروان امام خميني - سلام الله عليه - نسبت به حفظ ارزشها و هويت ديني است. اين نشانه عظمت است و خداي ناخواسته اين عزّت و عظمت را با امور مادي مقايسه نكنيد. اگر در فقر بسر مي بريد و اگر مشكلات اقتصادي داريد، كلمه الله را حفظ كنيد و بر توحيد و اعتقادات صحيح ديني خود پافشاري نماييد. بدانيد كه حرص و طمع در بدست آوردن مال و ثروت، شايسته شاگردان و فرزندان امام نيست. در راه استنباط احكام الهي، بايد بيش از اين تلاش كنيم و با حفظ اختلاف سليقه ها، در دام دشمني و درگيري گرفتار نشويم، زيرا اينها وسوسه شيطان است. امام مي فرمود: اگر همه انبيا براي دعوت انسان به سوي خدا جمع شوند، هيچ گاه نزاع و درگيري بوجود نمي آيد، چون همه انبيا به خاطر خدا حركت مي كنند. هر كجا نزاع و درگيري پيش آمد بدانيد كه دنيا و ماديات در كار است. عزيزان! رسيدن به مقام مرجعيت و زعامت امت اسلام، مسيري طولاني را مي طلبد. در اين راه، فراز و نشيب هاي مختلفي وجود دارد. امام وقتي كه حركت و نهضت خود را آغاز كرد، در فقر بود، ولي با اصرار دوستان و پيروان شان، مرجعيت را پذيرفتند، با اين حال امكان پرداخت شهريه را نداشتند. امام به خاطر خدا گام برداشت و عزت خدايي پيدا كرد. يادم مي آيد كه جناب آقاي فلسفي، بخاطر ارتحال آقاي بروجردي، تلگراف تسليتي خدمت امام فرستاد و ايشان وقتي مي خواست پاسخ او را بدهد نوشت: ثقه` الاسلام. برخي يادآوري كردند كه آقاي فلسفي، داراي شأن والاتري است و مي خواستند اين را بفهمانند كه پاسخ اين نامه و چگونگي خطاب افراد در مرجعيت ايشان بي تأثير نيست. ولي از آنجا كه امام علاقه اي به مصادر دنيوي و القاب و عناوين نداشت، چنين شيوه ي نگارشي داشت، ولي وقتي كه قضيه انجمن هاي ايالتي و ولايتي پيش آمد و موضوع مبارزه با شاه و مجلس و... و تقويت يكتا پرستي و خدا پرستي پيش آمد، خطاب به آقاي فلسفي نوشت: حجّت الاسلام والمسلمين فلسفي. اينجا ديگر بحث شخص نيست. امام وقتي وارد صحنه سياسي و اجتماعي شد، فاقد هر گونه امكانات مادي بود، ولي چون فريادش، هدايتش و رهبري اش به خاطر خدا بود، با قلبي آرام آمد و مطمئن هم رفت. عزيزان! سعي كنيد امام را در اندازه خودتان بشناسيد. يادم مي آيد گاهي به خاطر احترام به ايشان، كمي عقب تر حركت مي كردم. مي فرمود: بيا كنار من، فاصله نگير. اين نشان مي دهد كه نمي خواهد مريد پروري داشته باشد. نمي خواهد و نمي گذارد شيطان بر او غلبه كند. او خيلي بزرگ مي انديشيد و افقهاي دورتر را مي ديد و به همين خاطر، ابتدا سختي ها را به جان خريد و به دنبال كسب مال نرفت، خانه اش را عوض نكرد، رساله مجاني نداد. يادتان مي آيد كه وقتي عروه چاپ شد، همه آقايان در آن حاشيه داشتند، جز امام. ناشر كتاب خدمت ايشان آمد و گفت مي خواهيم در عروه، حاشيه شما هم باشد. فرمودند مجاز هستيد چاپ كنيد، اما ناشر توقع داشت وقتي عروه چاپ مي شود، يكصد نسخه آن را امام بخرد، چون آقايان ديگر چنين مساعدتي كرده بودند. ايشان هر كاري كردند كه امام موافقت كنند، قبول نكردند و گفتند پول آن را ندارم و نهايتاً آن عروه، بدون حاشيه امام منتشر شد. با اين حال بودند افرادي كه حاضر بودند پول در اختيار امام قرار دهند، ولي ايشان با آن مناعت طبع خود نمي پذيرفتند. ديگر اينكه حتماً به خاطر داريد كه تعدادي از سرمايه داران در فرانسه خدمتشان رسيدند تا ايشان را از نظر مالي تأمين كنند، فرمودند پولها را ببريد و خودتان مصرف كنيد. ايشان از قصد آنها مطلع بود كه با چه نيتي آمده اند و با چه هدفي مي خواهند پول بدهند. ما مسئؤليم كه علوّ مرتبه مان را تنزل ندهيم و عظمت خداداد را پايين نياوريم. ارزشها، عزتها و منش ها را پايين نياوريم. سعي كنيم با تمسك به احكام نوراني اسلام و سيره مشخص امام خميني - سلام الله عليه - اين همه شكوه و عظمت را به نسلهاي بعدي حوزه ها بسپاريم.
|