Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: شرايط طواف

شرايط طواف

در صحيح بودن طواف چند چيز شرط مى باشد:

اول، نيّت: يعنى بايد طواف را همانند نماز و روزه با قصد قربت براى اطاعت خداوند به جا آورد نه براى ريا و خودنمايى.

(مسئله 206 )به زبان آوردن نيّت و در قلب و دل گذراندن آن لازم نيست، بلكه همان كه هنگام هر عملى از اين اعمال كه بنا دارد آن را براى خدا به جا آورد و انگيزه اش خدايى است كفايت مى كند، گرچه به زبان آوردن نيّت در اعمال عمره مفرده و عمره تمتّع و حجّ تمتّع گفته شده كه مستحب است.

(مسئله 207 )اگر كسى در به جا آوردن طواف يا ساير اعمال عمره و حج كه عبادى است، ريا كند؛ يعنى براى نشان دادن و به رخ ديگرى كشيدن و عمل خود را خوب جلوه دادن به جا آورد، طواف او و همچنين هر چه را اين طور به جا آورده، باطل است، و در اين عمل معصيت خدا هم كرده است.

دوم؛ طهارت از حدث: پس طواف كننده بايد پاك باشد، هم از حدث اكبر كه موجب غسل است «مانند جنابت و حيض و نفاس و مسّ ميّت»، و هم از حدث اصغر كه موجب وضوست، يعنى بايد با وضو باشد.

(مسئله 208 )طهارت از حَدَث اكبر و حَدَث اصغر در طواف واجب، شرط صحّت است و بدون آن، طواف باطل است «چه طواف عمره باشد يا طواف حج يا طواف نساء» حتّى در عمره و حج مستحبّى.

(مسئله 209 )كسى كه حدث اكبر يا اصغر از او سر زده باشد اگر طواف واجب به جا آورد باطل است؛ خواه از روى علم و عمد باشد يا از روى غفلت يا فراموشى يا ندانستن مسئله مانند نماز كه اگر بى طهارت به جا آورده شود، در هر حال باطل است و بايد از سر بگيرد.

(مسئله 210 )طهارت از حَدَث اصغر در طواف مستحبّى (يعنى طوافهاى مستقل كه جزء حج و عمره نيست) شرط نيست، ليكن براى نماز آن شرط است؛ و امّا، كسى كه جنب يا حائض است، چون جايز نيست به مسجدالحرام وارد شود، و اگر غفلتاً يا نسياناً وارد شد و طواف مستحبّى انجام داد، طوافش صحيح نمى باشد.

(س 211 )كسى كه بعد از تقصير در عمره تمتّع، متوجه شود كه وضويش باطل بوده يا وضو نداشته و با اين حال طواف كرده و نماز طواف خوانده است، وظيفه اش چيست؟

ج ـ طواف و نماز را اعاده كند و عمره او صحيح است.

(س 212)كسى كه در شوط آخر، مُحدث شده است و بدون طهارت شوط را تمام كرده و بعد وضو گرفته و طواف را اعاده نموده است و نماز و سعى و تقصير را انجام داده است، آيا عمل او صحيح است و وظيفه او چيست؟

ج ـ صحيح است، و حكم به بنا، و اتمام كه در مرسله ابن ابى عمير يا جميل[1] آمده، حكم ترخيصى است نه عزيمتى؛ چون مقام، مقامِ توهّم حَظْر بوده است. پس گرچه مى تواند همان يك شوط را دو مرتبه با طهارت بياورد، ليكن همان از سرگرفتن كافى است.

(مسئله 213 )زنى در غير روزهاى عادت خود، لك ديده و با اعتقاد به پاكى، طواف و نماز آن را انجام داده و شب بعد خونى با شرايط حيض ديده است، اين حالت، دو صورت دارد. صورت اول: اگر يقين كند كه بعد از ديدن لك، خون در باطن فَرْج بوده و قطع نشده، در اين صورت، حيض بوده است و طواف و نمازش صحيح نيست، ولى حجّ او صحيح است و فقط بايد طواف و نماز را اعاده كند، و اگر در عمره تمتّع بوده، در صورت ضيق وقت بايد از عمره تمتّع به حج اِفراد عدول كند و پس از حج، عمره مفرده به جا آورد؛ صورت دوم: اگر شك دارد يا يقين كند كه خون قطع شده، در اين صورت حيض نبوده و اعمالش صحيح است.

(س 214 ) آيا خوردن قرص براى جلوگيرى از عادت زنانه در ايّام حج، جايز است يا خير؟

ج ـ جايز مى باشد، ولى بهتر است كه از مصرف آن خوددارى نمايند، چون گاهى با خوردن قرص، باز در ايّام حج و عمره خون و لك مى بينند و تشخيص حيض و استحاضه براى آنان مشكل مى گردد و شارع مقدّس، تكليف آنان را در ايّام حج و عمره روشن نموده است.

(مسئله 215 )زنها چه سيّده و چه غير سيّده، بعد از گذشت پنجاه سال قمرى اگر خون حيض نبينند و عادت ماهانه آنها كلا قطع شود يا خونى كه مى بينند شك داشته باشند كه حيض است يا غير آن، يائسه مى باشند يعنى خونى كه مى بينند محكوم به حيض نيست ولى اگر خونى كه مى بينند يقين داشته باشند كه همان خون عادت قبل از پنجاه سالگى است، تا هر زمانى كه يقين دارند همان خون است، يائسه نشده اند و بايد به وظيفه حائض عمل كنند.

(مسئله 216 ) طواف و نماز آن براى زن در مستحاضه كثيره، هر كدام مستقل است و براى هر كدام يك غسل لازم است، مگر آنكه از وقت غسل كردن براى طواف تا آخر نماز، خون قطع شود.

(مسئله 217 )اگر شخصى با وضو بوده و شك كند كه حَدَث عارض شده است يا نه، بنا را بر وضو داشتن بگذارد و لازم نيست وضو بگيرد.

(مسئله 218 ) اگر از حَدَث اكبر پاك بوده و شك كند كه حَدَث عارض شده يا نه، لازم نيست غسل كند.

(مسئله 219 )اگر كسى مُحدث به حَدَث اصغر يا اكبر بوده و شك كند كه وضو يا غسل به جا آورده يا نه، بايد بنا را بر باقى بودن حدث بگذارد، و وضو يا غسل را به جا آورد.

(مسئله 220 )اگر كسى بعد از تمام شدن طواف، شك كند كه با وضو آن را به جا آورده يا نه، يا شك كند با غسل آن را به جا آورده يا نه، طواف او صحيح است، ليكن براى نماز طواف يا طواف نساء و نماز آن بايد تحصيل طهارت كند.

(س 221 )بعضى از معلولين طهارت از حَدَث اصغر براى آنها ممكن نيست، چون قوّه ماسكه خود را از دست داده اند، چگونه طواف و نماز را انجام دهند؟

ج ـ بايد به همان نحوى كه براى نمازهاى يوميّه عمل مى كنند براى هر يك از طواف و نماز طواف نيز عمل نمايد، يعنى براى هر كدام يك وضو مى گيرد و خروج حدث اصغر بعد از آن مضرّ به صحّت طواف و نمازش نمى باشد.

(س 222)مُحرمى مبتلا به خروج ريح است، يعنى مرتّب ريح از او خارج مى شود، و در عرض سال شايد يكى دو ماه فى الجمله تخفيف پيدا مى كند، ولى نوعاً به فاصله يكى دو دقيقه وضويش باطل مى شود، تكليف چنين شخصى در طواف و نماز چيست؟ چند وضو بايد بگيرد؟

ج ـ حكم مبطون[2] را دارد، و يك وضو براى طوافش و يكى هم براى نماز طوافش قطعاً كافى است.

(س 223 )شخصى مسلوس[3] است، براى طواف و نماز آن، وظيفه او چيست؟

ج ـ بايد به همان نحوى كه براى نمازهاى يوميّه عمل مى كرد براى هر يك از طواف و نماز طواف يك وضو بگيرد و قطعاً كافى است، و خروج حدث بعد از آن مضرّ نمى باشد، آرى، اگر مى تواند بدون زحمت طواف يا نماز آن را در حالى كه با وضو است و حدث خارج نمى شود انجام دهد بايد همان نحو عمل نمايد، چون عدم مضرّ به خروج حدث براى امثال مسلوس به حكم مشقّت و ضرورت است.

(س 224 )شخصى عمل جراحى انجام داده است و فعلاً كيسه اى بسته است كه بول او قطره قطره در آن كيسه مى ريزد، ليكن نه از مجراى بول، بلكه از موضع جرّاحى كه در پهلوى او قرار داده اند، آيا اين شخص حكم مسلوس را دارد؟

ج ـ حكم مسلوس را دارد.

سوم، طهارت بدن و لباس از نجاست، يعنى بايد بدنش و لباسش پاك باشد و اگر با بدن و يا با لباس نجس طواف كند، طوافش باطل است.

(مسئله 225 )احتياط مستحب آن است كه طواف كننده از نجاساتى كه در نماز عفو شده «مثل خون كمتر از درهم و جامه اى كه با آن نتوان نماز خواند؛ مثل عرقچين و جوراب، حتى انگشتر نجس» اجتناب كند. و همچنين محمول متنجس در طواف مانعى ندارد.

(مسئله 226 )در خون قروح و جروح، تا آن اندازه اى كه مى شود تطهير كرد و لباس را عوض كرد، احتياط واجب آن است كه تطهير كند يا جامه را عوض كند، و اگر تطهير آن مشقّت و زحمت داشته باشد و تأخير طواف هم ميسّر نباشد طواف با آن مانعى ندارد و لازم نيست تطهير كند.

(مسئله 227 )اگر طهارت بدن و لباس معلولين زحمت داشت، لازم نيست تطهير كنند و اگر با همان وضع با كم كردن نجاست به قدر مقدور، طواف و نماز طواف را به جا آورند، صحيح است.

چهارم، «ختنه» در مردها است.

(مسئله 228 )طواف كننده اگر مرد است، و همچنين بچه هاى نا بالغ (چه مميز و چه غير مميز) در طواف واجب يا مستحب بايد مختون باشد و اين شرط در زنها نيست، ولى اگر بچه ختنه كرده به دنيا بيايد، طواف او صحيح است.

(مسئله 229 )اگر شخصى مستطيع شد، امّا ختنه كردن براى او ممكن نيست يا برايش خطر دارد، بايد مُحرم شود و بنا بر احتياط واجب، خودش طواف و نماز آن را به جا آورد و براى طواف نايب هم بگيرد و پس از طواف نايب، خودش نيز نماز طواف را به جا آورد، و در صورتى كه دو طواف با هم انجام شود، خودش يك نماز بخواند، كفايت مى كند.

پنجم، پوشاندن عورت است. پس اگر كسى بدون پوشاندن عورتين طواف كند، طوافش باطل است.

--------------------------------------------------------------------------------

[1]. وسائل الشيعة، 13/ 378، أبواب الطواف، باب 40/1.

[2]. «مبطون» كسى است كه به اسهال شديد مبتلا شده و بدون اختيار از مخرج غائط او مدفوع خارج مى شود.

[3]. «مسلوس» كسى است كه بدون اختيار از او ادرار خارج مى شود.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org