1 ـ عدم شرطيت مرد بودن در مرجعيت ديني.

2 ـ عدم شرطيت مرد بودن در كليه مناصب حكومتي.

3 ـ عدم شرطيت مرد بودن در قضاوت.

4 ـ تساوي زن و مرد در قصاص نفس و اطراف.

5 ـ تساوي ديه زن و مرد در ديه نفس و اطراف.

6 ـ زن در صورتي كه شوهر وارث ديگري نداشته باشد، تمام اموال شوهر را ارث مي‌برد.

7 ـ ارث بردن زن از همه اموال شوهر (از عين منقولات و از قيمت غير منقول).

8 ـ عدم حرمت خروج زن از منزل بدون اجازه شوهر، در مواردي كه خلاف شئون مرد و يا خلاف حقّ استماع مرد نباشد.

9 ـ عدم نياز به اذن شوهر در نذري كه مربوط به خود زن مي‌باشد و يا در مال خود مستقل باشد، در صورتي كه خلاف حقّ استمتاع مرد نباشد.

10 ـ طلاق در دست مرد است، ليكن اگر زن مهريه خود را ببخشد و تقاضاي طلاق نمايد، بر مرد واجب است او را طلاق دهد.

11 ـ مادر هم مانند پدر در قتل فرزند قصاص نمي‌شود، مگر آن كه مرگ به علت اغراض شخصي مانند دشمني و طمع در مال و پست و رياست و يا فاش نشدن خيانت‌ها و امثال آن باشد كه در آن صورت اصل كلّي قصاص، هم در مورد پدر و هم در مورد مادر ثابت است.

12 ـ با نبود پدر، مادر بر طفل و اموال او ولايت دارد و بر پدر بزرگ مقدم است.

13 ـ ازدواج موقت مختص به شرايط خاص مي‌باشد و نه به عنوان عِدل ازدواج دايم.

14 ـ مال و جان غير مسلمان همانند مسلمان محترم است.

15 ـ ديه غير مسلمان با ديه مسلمان برابر مي‌باشد.

16 ـ تساوي غيرمسلمان و مسلمان در قصاص.