|
7 . سقط و قتل جنين
(س 196) سقط جنين در چه صورتى قصاص دارد؟ و اگر پزشكى به درخواست والدين، اقدام به سقط جنين كرد چه مسئوليتى دارد؟ ج ـ سقط جنين حرام است و اگر بعد از گذشتن چهار ماه و ولوج روح باشد، قتل نفس است، ليكن به نظر اين جانب، قصاص ندارد. 8/6/78 (س 197) چنانچه زن حامله اى بدون عذر شرعى، جنين خود را ساقط نمايد و جنين ذى روح باشد، آيا با تقاضاى ولىّ دم جنين، حامل قصاص مى شود يا خير؟ ج ـ شمول ادلّه قصاص و عدم انصرافش از قصاص در اين موارد، محلّ بحث و تأمل است، بعلاوه كه شايد اطلاق «فلاقود لمن لايقاد منه»[1] كه به منزله تعليل است، شامل مورد هم بشود و اختصاص به عدم قود و قصاص به جايى كه عاقلى ديوانه را كشته كه مورد روايت است، نداشته باشد. پس ظاهراً، حامل قصاص نمى شود، بعلاوه كه عدم قصاص موافق با احتياط در دماء هم مى باشد. 21/12/76 (س 198) احكام سقط جنين عمدى را ـ در دو فرض قبل و بعد از ولوج روح ـ به تفكيك مرقوم فرماييد. ج ـ مقتضاى اطلاقات و عمومات قصاص در قتل نفسْ مؤيد به اينكه ديه جنين بعد از ولوج روح ديه كامله است، همان قود و قصاص است، بلكه مقتضاى اطلاق عبارات فقها نيز همين است، هر چند مسئله بالخصوص كمتر مورد تعرّض قرار گرفته، ليكن در عبارات اصحاب اشعارهايى به قصاص دارد، كما اينكه احتمال انصراف در ادلّه بلكه فتاوا از آن و عدم قصاص هم وجود دارد بلكه انصراف قوّى مى باشد و قصاص ندارد، و به هر حال، حتى بر مبناى قصاص و اطلاق ادلّه بايد محرز شود كه سقط كننده جنين توجه به قتل نفس بودن آن داشته يا خير، و گرنه چنانچه فكر مى كرده كه سقط جنين بعد از ولوج روح قتل نفس و آدم كشى نيست، قصاص به خاطر شبهه و احتياط در دماء ثابت نمى گردد، و به هر حال، رعايت احتياط به ديه امرى مطلوب مى باشد. ليكن سقط قبل از ولوج روح كه آدم كشى و قتل محسوب نمى گردد، قود و قصاص ندارد، اما حرام و معصيت مى باشد، ليكن در بعضى از موارد به خاطر حرج و مشقت غير قابل تحمل ممكن است حرمتش به وسيله حرج از بين برود، چون ادلّه نفى حرج و ضرر بر عمومات و اطلاقات ادلّه اوليه احكام حاكم و مقدّم مى باشد و تنها در قتل نفس حاكميت ندارد و قتل نفس و سقط جنين بعد از چهار ماهگى، مطلقاً حرام و گناه است. 22/3/79 -------------------------------------------------------------------------------- [1]. وسائل الشيعة، ج 42 ، باب 28 من أبواب القصاص فى النفس، حديث 1 .
|