|
چهارم. حقوق اقليت ها
(س 1403) حكم ارتباط با غير مسلمان ـ كافر مرتد، داراى مذهبى ديگر و... ـ از قبيل مصافحه و روبوسى، رفتن به خانه او مثلاً براى ميهمانى متعارف، عيادت، بازديد، صحبت كردنى كه به نظر لازم مى آيد، ميهمان كردن او، به تفريح رفتن با او، گفتن و خنديدن دوستانه، برقرارى ارتباط براى تعليم و تعلّم و... را بيان فرماييد. اگر او به منزل ما بيايد، چگونه بايد با او رفتار نمود؟ در مورد مسلمانى كه به برخى احكام (مثلاً حجاب) معتقد نيست و نيز از اهل سنّت است چطور؟ ج ـ ارتباط با انسان ها چه مسلم و چه غير مسلم، مانند موارد ذكر شده در سؤال، فى حدّ نفسه مانعى ندارد؛ امّا اگر احتمال تأثير عقايد باطل و غير اسلامى آنها در كار باشد، به خاطر احتمال فساد عقيده، ترك ارتباط با آنها لازم و واجب است. 4/8/80 (س 1404) حكم برخورد با اقليت هاى مذهبى چگونه است؟ آيا آنها پاك هستند؟ آيا مى توان دعوت آنها را پذيرفت؟ ج ـ غير معاندان از آنان ـ كه غالباً اين چنين هستند ـ پاك مى باشند؛ و به هر حال برخورد فرد مسلمان بايد خوب و سازنده باشد، و نيز پذيرش دعوت آنها اگر منجر به أكل و شُرب نجس نشود، اشكال ندارد. 18/6/78 (س 1405) آيا اموال كافران ـ صرف نظر از عناوين ثانوى همانند بدنامى و اتّهام ـ احترام دارد يا نه؟ ج ـ همه غير مسلمان ها كه عرضشان محترم است مالشان نيز محترم است، چون اصل در مالكيت، احترام است هم چنان كه در عرض هم اصل بر احترام است والاّ هرج و مرج لازم مى آيد و مالكيّت ارزش خود را از دست مى دهد، و اگر در روايات به مال مؤمن و مسلم اشاره شده، اين اشاره به خاطر تعارف و تأثير بيشتر آن سخنان در مؤمنين و مسلمين بوده، و كلمه ايمان و اسلام را آورده تا از درون آنها ضمانت اجرايى بهتر بوجود بياورد الا ترى إلى قوله تعالى (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ)[1] با اينكه همه، وفاى به عقود را براى همگان لازم دانسته و قيد «الذين آمنوا» را احترازى نگرفته اند. 12/7/83 (س 1406) دليل جزيه نگرفتن از اهل كتاب در جمهورى اسلامى چيست؟ ج ـ هر چند دادن جزيه و وجوب آن، همان طور كه مقتضاى ظاهر كلام اصحاب و قواعد است، اختصاص به حال حضور ندارد، ليكن نگرفتن آن در حال حاضر به خاطر عدم قدرت و رعايت مصالح عاليه اسلام است. 2/8/76 (س 1407) رفتن به مساجد ديگر مذاهب با توجّه به نبودن مسجد شيعيان و همچنين رفتن به كليسا فقط از نظر اينكه آنجا نيز قابل احترام است، چگونه مى باشد؟ ج ـ رفتن به مساجد مسلمانان از هر فرقه اى كه باشند، سفارش مى شود و رفتن به كليسا در صورتى كه موجب گرمى بازار آن و يا تشويق و تقويت روحى اهل آن شود، جايز نيست. 16/11/78 (س 1408) آيا حضور اهل كتاب و شركت آنان در مراسمى كه در مساجد برگزار مى شود، هتك مقام مسجد محسوب مى شود يا خير؟ ج ـ هتك، محسوب نمى شود. 25/7/74 (س 1409) طهارت و نجاست اهل كتاب، كافر حربى، مشرك، لامذهب و كسـى كه مسلمان است ولى احكام اوليه طهارت و نجاست را رعايت نمى كند را بيان فرماييد. ج ـ كفّار معاندِ دينى مطلقاً نجس اند، امّا غير معاندان از آنها كه عامّه كفّار هستند، اظهر، عدم نجاست آنان است، بلكه عامّه كفّار حتّى حربى آنان كه به خاطر اسلام و اعتقاد مسلمانان با آنان نمى جنگند، بلكه براى جهات ديگرى مى جنگند، معاند دينى نمى باشند و محكوم به نجاست نيستند؛ امّا معاشرت با مسلمان بى مبالات ـ ولو در مثل غذا خوردن ـ مانعى ندارد، چون نجس شدن غذا يا غير آن، منوط به علم و يقين صد در صد است كه معمولاً حاصل نمى شود. 12/6/78 (س 1410) آيا زرتشتى ها جزء اهل كتاب و پاك محسوب مى شوند؟ ج ـ اهل كتاب بودن زرتشتى ها ثابت نيست؛ امّا غير معاندان از آنها (كه اكثر اين چنين هستند) پاك و طاهرند. 11/6/78 (س 1411) آيا خريد مواد غذايى از اغذيه فروشى هاى متعلّق به اقليت هاى مذهبى، جايز است؟ ج ـ در صورتى كه مواد غذايى آنان از گوشت حيوان و مشتقّات آن نباشد، محكوم به طهارت مى باشد و خوردنش حلال است. آرى، در جاهايى كه فروشنده، مواد گوشتى را از بازار و كشتارگاه هاى مسلمين تهيّه مى نمايد، در آنجا هم خريد آن مانعى ندارد و خوردنش هم جايز مى باشد، و اگر چنين نباشد مسئله داراى تفصيل است. 12/7/83 (س 1412) در حال حاضر، كافر حربى بر چه كسى صادق است؟ ج ـ كفّارى كه در حال جنگ يا ضرر زدن به مسلمانان و نيز مشغول جاسوسى، فساد و تبليغ عليه مسلمين اند، كافر حربى محسوب مى شوند. 22/7/74 -------------------------------------------------------------------------------- [1]. مائده، آيه 1.
|