|
يكم. صِغر (كودكى)
(س 1359) آيا در بلوغ، سنّ خاصّى را معتبر مى دانيد يا خير؛ بر فرض اعتبار سنّ خاص، آيا معيار، سن سجلّى افراد است يا از طريق ديگرى مى توان آن را احراز كرد؟ ج ـ اعتبار سن در بلوغ فى الجمله ظاهراً جاى خلاف بين اصحاب نباشد و به نظر اين جانب سنّ بلوغ در دختران سيزده سال و در پسران پانزده سال تمام قمرى است و علايم و نشانه هاى ديگرى هم وجود دارد كه در رساله هاى عمليه ذكر شده؛ اما غالباً باز آنها نشانه و راه هايى است كه براى غير خود مكلّف عادتاً معلوم نمى گردد؛ و ناگفته نماند كه بحث از اينكه سند سجلّى معتبر است يا خير تا حدّى ابهام دارد، ولى به هر حال بلوغ و عدم آن در تعزير و عدم تعزير، بى اثر است، چون معيار در تعزير و تأديب، تمييز است نه بلوغ، كما اينكه در رابطه با مسائل حقوقى مدنى بعلاوه از بلوغ، رشد هم معتبر است و بلوغِ تنها بى اثر است و تنها و تنها در باب حدود است كه بلوغ، كفايت مى كند كه در آنجا هم به حكم درء حدّ به شبهه اگر مجرم ادّعاى عدم بلوغ نمايد، حد دفع مى شود و تحقيق هم لازم نيست، بلكه ممنوع و مذموم است، و به طور كلّى اگر موجب حد مثل زنا يا سرقت مثلاً ثابت شد، اما بلوغ مشكوك بود بايد به تعزير اكتفا نمود. 19/11/78 (س 1360) در رساله توضيح المسائل مى فرماييد: «دختر در سيزده سالگى به تكليف مى رسد». آيا اين سن، سنّ تكليف براى تمام احكام مانند نماز و حجاب است، يا فقط براى روزه؟ ج ـ در تمام احكام مكلّف است و اختصاص به روزه ندارد. آرى، در مسئله حجاب خصوصيت عفت و حياى اجتماعى و مقرّرات آنها مسئله اى خاص و با اهميّت است كه براى دختران غير بالغ هم رعايتش لازم است. 3/7/79 (س 1361) در احكام وضعى و تكليفى، چه رابطه اى مى تواند بين بلوغ و رشد وجود داشته باشد؟ در صورت وجود رابطه، به تفكيك بيان فرماييد. ج ـ واجبات، تابع تكليف و بلوغ است و گناهان و مجازات آنها تابع تمييز مى باشد، ليكن مجازات بالغ با مميّز متفاوت است؛ امّا نفوذ عقود، ايقاعات و تصرّفات مالى و جانى، تابع بلوغ و رشد با هم است، با عنايت به اين نكته كه بلوغ و رشد در برخى از افراد همزمان با هم به وجود مى آيد، و در برخى ديگر با تقدّم و تأخر زمانى. 27/12/75 (س 1362) في أيّ سنة يصبح الصبيّ مميّزاً في الأعمّ الأغلب؟ و في ايّ سنة يصبح اليتيم راشداً في الأعمّ الأغلب؟ ج ـ حيث إنّ الرشد و التمييز من الاُمور التكوينيّة لا من الاُمور التعبّديّة مثل البلوغ، يختلفان باختلاف الأفراد والمناطق والثقافة الحاكمة. 5/1/75 (س 1363) آيا صغير پس از رسيدن به سنّ بلوغ، رشيد محسوب مى شود؟ ج ـ رشد، غير از بلوغ است و بايد رشيد بودنِ شخص، ثابت گردد. 24/11/71 (س 1364) آيا سنّ تكليف آن دسته از دانش آموزان استثنايى كه كم توان ذهنى هستند، بر اساس سنّ عقلى آنان محاسبه مى شود؟ با توجّه به اينكه از لحاظ فكرى و عقلى نسبت به مسائل و مفاهيم دينى با ساير افراد تفاوت دارند، ملاك تشخيص براى اولياى آنان چيست؟ براى مثال فرد كم توان ذهنى كه از لحاظ سنّى هفده ساله است ولى از لحاظ عقلى ده يا دوازده ساله است، آيا شرعاً مكلّف است يا خير؟ ج ـ تا خود آنان متوجّه به مكلّف شدن خود نشده اند و درك ننموده اند كه در زمان معيّن و شرايط معيّن، از طرف خداوند، احكام و واجبات و محرّمات براى آنها قرار داده شده، مكلّف نيستند؛ پس بايد دقت كنند و بپرسند كه چه زمانى مكلّف مى شوند، و تا آن هنگام چيزى بر آنان نيست، چون غافلند و بر غافل مطلقاً تكليف نيست و تكليف نمودن غافل و غير متوجّه ـ گرچه از افراد عادى و با توان بالاى ذهنى باشند ـ محال و غيرمعقول است، چه رسد به ناتوان ذهنى؛ و امّا نسبت به ديگران، آنان هم تكليفى ندارند، يعنى توجّه دادن كم توان هاى ذهنى به مسئله بلوغ و تكليف، لازم نيست، بلكه مطلوب هم نيست، چون سبب زحمت هم براى آنها و هم براى ديگران مى شود. آرى، از اعمال آنها كه ضرر فاحش براى خود آنها و يا ديگران دارد، فرضاً خوردن مشروبات الكلى بايد جلوگيرى نمود، چون اين نحو جلوگيرى ها، دائر مدار تكليف عامل نمى باشد، و به هر حال به نظر اين جانب، افراد مورد سؤال گرچه از نظر سنّى از سنّ بلوغ گذشته اند، ليكن بالغ نمى باشند، چون بلوغ به معناى خروج از دوران صباوت و كودكى است و رسيدن به تصميم غيركودكانه، و سن با تحقّق آن مقدار از درك، علامت بلوغ است نه محض سن، ولو درك در حدّ متعارف نسبت به پانزده سال نباشد، بعلاوه مى توان گفت ادلّه بلوغ از امثال آنها، انصراف دارد. 15/3/79 (س 1365) حدّ بلوغ و حدّ رشد چيست؟ و چرا سنّ دختران و پسران در تكليف، فرق مى كند؟ و آيا رابطه اى بين بلوغ و رشد هست؟ و اگر كسى بالغ شد، رشيد هم هست؟ و آيا كسى كه حكم رشد او از طرف دادگاه صادر شده است، لزوماً بالغ نيز هست يا خير؟ ج ـ رشد، غير از بلوغ است؛ ليكن رشيد كسى است كه بتواند مصلحت خود را تشخيص دهد و علايم رشد نسبت به موارد، مختلف است. مثلا فردى كه اموال خود را در كارهاى بيهوده مصرف مى كند رشيد نيست، و اگر گفته مى شود دختر، رشيده باشد، يعنى مسائل زندگى را درك كند و تا حدّى هم بفهمد با چه مردى و با چه خصوصيّاتى بايد ازدواج كرد و زندگى نمود. همين اندازه، رشدش محقّق شده است و بين بلوغ و رشد، رابطه اى نيست. هر يك ممكن است از ديگرى جدا باشد و حكم به رشد، حكم به بلوغ نيست، مگر آنكه بلوغ، مسلّم باشد. 17/8/79
|