|
چهارم. شرط مربوط به ازدواج مجدّد مرد
(س 1012) چنانچه زوج در سند ازدواج شرط كند كه ازدواج مجدّد ننمايد و اين شرط، مطلق باشد و بعد از آن براى يك روز، يك زن ديگر را به عقد موقت خود درآورد، آيا در اين مورد تخلّف از شرط محقّق شده است يا خير؟ ج ـ اگر قرينه اى بر ازدواج دايم نباشد كه ظاهراً هم نيست، و غرض زن از شرط هم در انحصار بودن شوهر براى خودش در تمام مدّت زندگى بوده، تخلّف محقّق شده، هر چند مدّت كوتاه و يك روز باشد ـ كه مفروض سؤال است ـ و آثار تخلّف از شرط در عقد نكاح بر آن مترتّب است، بعلاوه كه اگر چنين شرطى عقد موقت را مطلقاً يا جايى كه زمان اندك و كم باشد ، شامل نشود، نقض غرض لازم مى آيد و هدف شرط از بين مى رود و با اين عدم شمول، مرد مى تواند غرض خود را از ازدواج مجدّد به وسيله عقد موقت و يا تكرّر آن حسب مورد، استيفا نمايد. 12/5/77 (س 1013) آيا گرفتن زن دوم با وجود همسر اول، جايز است يا نه؟ ج ـ ازدواج مجدّد با عدم رضايت زوجه و اذيت شدن او چون خلاف معاشرت به معروف است، جايز نيست و عقدش هم باطل است. آرى، اگر زوجه عن طيب نفس و با اختيار، نه از راه اكراه و فشار راضى شود، مانعى ندارد؛ و همين طور اگر بتواند به نحوى مخفى نگه دارد كه زوجه قبلى متوجّه نشود، جايز است و صحيح مى باشد و خلاف معاشرت به معروف نيست. 28/6/83
|