مشهد مقدس: همزمان با شب شهادت مولای متقیان امام علی (ع) و لیالی با فضیلت قدر مراسم احیا با حضور با شکوه مردم مومن در دفتر شماره یک مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صانعی برگزار شد.

سخنران مراسم حجت الاسلام والمسلمین عبدالمجید معادیخواه وزیر اسبق فرهنگ وارشاد اسلامی بود که موضوع سخنان خود را به زندگی امام علی(ع) و رفتار و اصلاحات علوی اختصاص داد و گفت: ماه مبارک رمضان و بخصوص شبهای قدر فرصت بسیار خوبی برای ماست که به عبادت توجه بیشتری داشته باشیم، فلسفه عبادت اساسا این است که انسان با جاذبه پرستش خدا از وابستگی هایی که او را زمین گیر می کند جدا شود. و کدام جاذبه برای کمک به انسان در جدا شدن از جاذبه های اسارت آور می تواند همطراز باشد با یاد انسانی که در حقیقت بعد از خاتم النبیین هیچکس را نمی توان با او همسطح قرار داد، در جامعه ما تعلق به نام امام علی(ع) فراگیر است و همه خود را شیفته علی(ع) می دانند اما واقعیت این است که به لحاظ معرفت امیرالمومنین و شناخت شخصیت او عقب هستیم.

نماینده دوره اول مجلس شواری اسلامی در ادامه سخنان خود افزود: در زندگی امام علی(ع) دو موضع گیری را مشاهده می کنیم که در ظاهر باهم در تناقض است.

اول: بعد از فوت خلیفه دوم در جلسه ای که با حضور عبدالرحمن عوف و دیگران بود دلایل و احتجاجات خود را برای رهبری و قبول مسوولیت بیان میکند و دیگران مانع رهبری او می شوند.

دوم: دوازده سال بعد که مردم به در خانه حضرت گرد می آیند و تقاضا میکنند که رهبر آنها شود وحضرت امتناع می کند.
خب در این مدت حدود 12 سال چه اتفاقی افتاد؟ آنروز که امید اصلاح بود امام علی(ع) نه تنها امر حکومت را قبول می کرد بلکه مفصل ترین احتجاجات را نیز بیان میکرد اما بعد بر اثر برخی رفتارها اتفاقاتی افتاد که امکان اصلاح پذیری جامعه نبود. چرا که ذائقه مردم مخصوصا نخبگان در دوران عثمان با حرام آشنا شد در نتیجه مزه حرام مانع چشیدن طعم عدالت وحلال شد و ذائقه که تغییر کند کار سخت میشود.
مسوول سابق نهضت سوادآموزی ادامه داد: گاهی در جامعه شعارهایی داده می شود که پرجاذبه است اما میتواند غلط انداز باشد مثل اینکه ما هر کاری را میتوانیم و.. اینها باعث غرور کاذب و ببارآمدن فسادهایی می شود که با هیچ آبی نمی توان شستشو داد و پاک کرد، حضرت علی(ع) در خطبه 16 نهج البلاغه صحبتهایی را بیان میکند که بسیار جالب است و صداقت او را در برابر جامعه بحران زده ای که در اختیارش قرار گرفته نشان می دهد، در شرایطی که باید امید بدهد اما صداقت ایجاب میکند که کلاه سر مردم نگذارد و آنها واقعیت را بدانند حضرت می فرماید: اگر باطل به امارت برسد چیز تازه ای نیست و سابقه دارد واگر حق هم در اقلیت قرار گرفت باز جای امید هست اما اگر جریانی به سراشیبی افتاد کم اتفاق می افتد که بتواند برگردد. بنابراین شوخی نیست که رهبر یک جامعه در همه حال با مردم خود صادق باشد و بخواهد واقعیات را بدانند.

حجت الاسلام معادیخواه در بخش دیگری از سخنان خود گفت: معاویه صحبتهایی در باره امام دارد که البته هدفش از این جملات انتقاد به امام علی(ع) بوده اما در فضای امروز مدح است مثلا در جایی معاویه خطاب به برخی از مردم که برای شکایت نزد او رفته بودند می گوید: علی با روش حکومتش شما را بی تربیت بار آورده. معاویه این سخن را میگوید چرا که در جامعه آنروز انتقاد کردن به حاکم و در برابر او ایستادن بی ادبی بود اما از نظر علی(ع) مردم باید نقد قدرت کنند و در ادامه همین اعتقاد است که در شرایط جنگ صفین از حقوق متقابل مردم و حاکمان بر همدیگر سخن می گوید و اینکه حق دو طرفه است وقتی می توانم حق خود را مطالبه کنم که به حق شما احترام بگذارم. ومی بینیم که در شرایط جنگی، امام به نفع شهروند حرف می زند نه به نفع حاکم و در جایی دیگر می گوید رفتار شما مردم با من مانند رفتار در برابر جباران و ستمگران نباشد. و یا در هنگام جنگ خوارج نقل شده که یک ماه وقت گذاشت با مخالفین خود گفتگو کند ودر اصطلاح امروزی گفتگوی ملی انجام داد و همین رفتارها باعث ریزش نیروی خوارج گردید.

و با چنان رفتار و گفتار صادقی که داشت و یکسان بودن حرف و عملش است که موقع شهادت می گوید: فزت ورب الکعبه