Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: اخبار
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: آیت الله العظمی حاج شیخ یوسف صانعی(ره)
یادمان سومین سالگرد ارتحال مرجع عالیقدر آیت الله العظمی حاج شیخ یوسف صانعی(ره) شایان یادآوری است امسال مراسم یادبود و ترحیم در سالگرد فقدان فقیه نواندیش، آیت الله العظمی صانعی(ره) از سوی بیت معظم له برگزار نمی گردد.

آیت الله العظمی حاج شیخ یوسف صانعی(قدس سره الشریف) در سال 1316 در روستای ینگ آباد از توابع اصفهان در یک خانواده اصیل و روحانی بدنیا آمد. به استناد خاطرات آن مرجع بزرگوار که در قالب تاریخ شفاهی ثبت و ضبط شده است در خصوص نیاکان خود چنین می گوید: «بنده یقین دارم که تا هشت نسل از اسلاف ما محب اهل بیت (ع) و از شیعیان مخلص بوده اند. آنچه که ما امروز بر اساس یادداشت جدّ پدری مان مرحوم آیت الله حاج شیخ یوسف صانعی ینگ آبادی که به ملایوسف معروف بوده و در پشت جلد کتاب صحیفه سجادیه قید نموده و بعد این نسخه به مرحوم والد ما آشیخ محمدعلی به ارث رسیده، ترتیب نسبی خود را این گونه آورده است: یوسف، ابن حسینعلی، ابن یعقوب، ابن علی، ابن محمد، ابن مشهدی المسمّی به علی.»

مرحوم آشیخ محمدعلی صانعی عالمی وارسته، باتقوا و پرهیزکار بودند. ایشان پس از چند سال تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه اصفهان و تسلط بر بیان احکام دینی به زادگاه خود بازگشت و به مدت پنجاه سال به تبلیغ، تربیت و ارشاد و اصلاح جامعه و تکفّل امور دینی و اجتماعی اهالی منطقه همت گماشت و تا پایان عمر در خدمت مردم خوب آنجا بود.[1]

آیت الله حاج شیخ یوسف صانعی در سال 1325 همزمان با عزیمت مرحوم والدشان برای سفر زیارتی کربلای معلی به مکتبخانه رفت تا دروس مکتبخانه را فرا گیرد، اما پس از مدتی با برخورد دلسرد کننده مکتب دار از رفتن به مکتبخانه خودداری نمود و پس از بازگشت مرحوم والدشان در نزد ایشان ابتدا عم جزء را فراگرفت و سپس مقداری از «شرح امثله» و «نصاب الصبیان» را همراه اخوی بزرگترشان (مرحوم آیت الله حاج شیخ حسن صانعی) آموخت و در سال 1326 برای کسب علوم دینی راهی حوزه علمیه اصفهان شدند و در مدرسه علمیه کاسه گران از محضر اساتید مجرب و برجسته آن زمان آقایان آشیخ حسنعلی مختاری، حاج سید جواد ابطحی خمینی شهری، آشیخ اسدالله نجف آبادی، آیت الله معلم حبیب آبادی، آقای فاضل، آیت الله شیخ حیدرعلی صلواتی، حاج آقا حسین درچه ای، آیت الله آشیخ عباسعلی ادیب، آشیخ محمدحسن عالم نجف آبادی، حظّ وافری یافتند. 

بر اساس آنچه که مرحوم آیت الله حاج شیخ یوسف صانعی (ره) در خاطرات شفاهی خود نقل نموده اند، اخوی ایشان زودتر از معظم له برای ادامه تحصیل علوم دینی راهی حوزه علمیه قم شد، ولی ایشان در تابستان 1330 برای تکمیل تحصیلات علوم دینی به قم عزیمت کرد و در مدرسه آسید صادق ساکن شدند، و دروس مختلف حوزوی را در محضر اساتید گرانقدر آن زمان از جمله: حاج شیخ یدالله پورهادی، آقای جلالی، آیت الله منتظری، آقای آشیخ محمدتقی ستوده، آیت الله تقوی، آیت الله موسی صدر، آقای شیخ مصطفی اعتمادی، آقا جواد تبریزی، حاج شیخ عباسعلی صادقی، آیت الله فکور یزدی،  آیت الله مجاهدی، آیت الله سلطانی طباطبایی، آیت الله مشکینی، آشیخ عبدالجواد جبل عاملی، آیت الله علامه طباطبایی، آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی تلمّذ نمود و دروس سطح را با موفقیت به اتمام رسانید و در امتحانات سطوح عالی، رتبه اول را احراز کرد و مورد تشویق آیت الله العظمی بروجردی قرار گرفت و سپس در دروس خارج اصول و فقه، شرکت نمود.

با استناد به گفتار شفاهی معظم له در خاطرات، اساتید دروس خارج اصول و فقه خود را این گونه معرفی می نمایند.

«من مدت  یک سال درس خارج آیت الله بروجردی با موضوع "خلل و سهو در صلاة" را شرکت کردم. حدود شش ماه در درس آیت الله سیدمحمد محقق داماد شرکت کردم. درس مرحوم آیت الله اراکی را هم چند روزی شرکت کردیم». 

 پس از آنکه معظم له در چند درس خارج اصول و فقه شرکت نمودند، برای آنکه بر هرگونه تردید نسبت به حضور در درس خارج فقه امام خمینی(س) فائق آید، برای این منظور نزد آیت الله فکور استخاره گرفتند که ایشان در پاسخ می گوید: «یا می خواهی به سفر عتبات بروی یا قصد رفتن به یک درس را دارید، چون تعبیر آیه روضه بهشتی است». بدین ترتیب ایشان، با تشویق آیت الله فکور در درس خارج حضرت امام شرکت نمود، و عمده وقت درس خویش را ممحض در درس امام(ره) نمود. بدین ترتیب از سال 1333 تا خرداد 1342 که موضوع دستگیری امام(ره) در پانزده خرداد پیش آمد، معظم له در دروس خارج فقه و اصول امام(ره) که در مسجد سلماسی قم برگزار می گردید، حضور یافت، و طی سالیانی چند با مکتب فقهی، مبانی و تئوری آن فقیه کم نظیر کاملاً آشنایی پیدا کرد به گونه ای که به ویژگی های مکتب فقهی امام که مبتنی بر اجتهاد پویا و فقه پویا که مرهون زمان و مکان و حتی شخصیت فقیه صاحب مکتب هست، اشراف کامل پیدا می کند و پس از چند دهه تلاش و تکاپوهای علمی، معظم له در عمل به سیره سلف صالح، مبنای فقهی خویش را بر اجتهاد پویا و فقه پویا قرار دادند. ایشان در طی این دوران متوالی، در درس حضرت امام حاضر گردید و دروس خارج فقه و اصول معظم له را با قلم عربی تقریر و تألیف نمود. این تقریرات که بیش از شش هزار صفحه دستنویس را شامل می شود، اثر ماندگاری است که تا کنون چهار مجلّد اصول آن با نام «وسیلة الوصول الی علم الأصول» منتشر شده است. 

حضور مستمر و توأم با جدیت آیت الله صانعی در درس و پیگیری مباحث و پرسش از محضر استاد در طول سالیان متمادی، سبب شکل گیری یک رابطه صمیمانه بین استاد و شاگرد، و رابطه مرید و مرادی گردید، آیت الله العظمی صانعی(ره) در تمام دوران تدریس و تحقیق که حدود شصت سال به طول انجامید، همواره از اساتید بزرگواری که در محضرشان تلمّذ نموده بود به نیکی یاد می کرد، و از بین اساتید مبرّز و توانمند آن روز حوزه به خصوص از حضرت امام(س) بیشتر یاد می کرد و ایشان را فقیه اصولی و عالمی عامل به جمیع معنا معرفی می نمود. 

قیه نواندیش حضرت آیت الله العظمی صانعی(ره) که تربیت یافته مکتب فقهی امام خمینی(س) بود توانست با تأسی از رهنمودهای استاد فرزانه خویش، بارقه امید را در فقه به خصوص شعبه سیاسی – اجتماعی آن بگستراند و نوید حریّت فکری و عقلانیت فقهی را در حوزه های علمیه بارور نماید.
البته حضرت امام نیز از آشنایی با این شاگرد مجد و کوشا در طول آن سال ها رضایت خاطر داشت و مقام علمی و اجتهادی معظم له را بارها مورد تأیید قرار داد.[2] شایان یادآوری است بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آیت الله صانعی(ره) یک بار به عنوان فقیه شورای نگهبان منصوب شدند و یک بار هم به عنوان دادستان کل کشور، که  مطابق قانون اساسی شرط آنها فقاهت و اجتهاد بوده است، و نکته جالب توجه آن است که فقیه سختگیری همچون حضرت امام (س) چند بار فضل و صلاحیت علمی ایشان را تأیید نموده است، علاوه بر این آیت الله صانعی (ره) یکی از مشاوران فقیه عالیقدر آیت الله العظمی منتظری(ره) در تعیین فقهای عضو شورای عالی قضایی در سال 1362 بودند. 

فقیه نواندیش، آیت الله العظمی صانعی(ره) همزمان با آغاز درس خارج فقه در سال 1334 به تدریس علوم حوزوی روی می آورد و کتاب های دوره مقدمات را تدریس می کند، و بعد در مدرسه علمیه حقانی درس های مختلف دوره های مقدمات، سطح و خارج را تدریس می کند که حاصل آن، ظهور بسیاری از علما و محققان حوزه علمیه و مسئولان اجرایی کشور است. همچنین ایشان از سال 1354 تدریس خارج فقه را با کتاب «زکات» آغاز می کند و تدریس خارج اصول را که در سال 1352 آغاز نموده در سال 1373 پایان می دهد، ولی تدریس خارج فقه، تا زمان اعلام شیوع و همه گیری بیماری کرونا در سی ام بهمن 1398 استمرار یافت. این استاد برجسته حوزه علمیه قم، مبنای درس های خارج فقه خود را «تحریر الوسیله» امام خمینی(ره) قرار دادند.

آیت الله صانعی(ره) که در مکتب فقهی امام تلمّذ نموده بود، با شروع نهضت اسلامی به رهبری امام(ره)، تحت تعلیمات ایشان، قدم در راه مبارزه با رژیم شاه گذاشت و در تمام دوران مبارزه، پا به پای سایر انقلابیون و روحانیون آگاه به مبارزه می پردازد، و در این راه سختی ها و ناملایمات را به جان می خرد که در خاطرات شفاهی به مواردی از این دست به تفضیل اشاره نموده اند.

با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357، ایشان که از هر جهت مورد تأیید رهبر کبیر انقلاب و استاد بزرگوارش بود ابتدا در اسفند 58 به عنوان فقیه شورای نگهبان، و در سال 1361 به عنوان دادستان کل کشور منصوب شدند و منشأ خدمات ارزنده ای گردیدند، در آذر ماه 1361 در انتخابات اولین دوره مجلس خبرگان رهبری از حوزه انتخابیه تهران شرکت کردند و به عنوان نماینده منتخب مردم استان تهران در مجلس خبرگان انتخاب گردید. توصیف معظم له از جلسات مهم و مباحثی که در دستور کار این مجلس قرار داشته جالب و شنیدنی است. 

پس از بحث و بررسی در جلسه بعد از ظهر اجلاسیه 14 خرداد 1368 مجلس خبرگان رهبری، وقتی موضوع انتخاب رهبر در دستور کار قرار گرفت، ایشان از جمله معدود اعضای مجلس خبرگان بود که معتقد به تعویق کامل انتخاب رهبر دائم تا زمان فرآیند بازنگری قانون اساسی بود. نظری که معظم له در آن جلسه مطرح می کنند مترقیانه، مستدل و منطقی بود.

آری، فقیه نواندیش حضرت آیت الله العظمی صانعی(ره) که تربیت یافته مکتب فقهی امام خمینی(س) بود توانست با تأسی از رهنمودهای استاد فرزانه خویش، بارقه امید را در فقه به خصوص شعبه سیاسی – اجتماعی آن بگستراند و نوید حریّت فکری و عقلانیت فقهی را در حوزه های علمیه بارور نماید. وی در فقه و علوم اسلامی نگاه جدیدی را با استفاده از مبانی اجتهاد و دقت های خاص و موشکافی ها  و روش آزاد، باز کرده است که باعث تحرّک بخشی به فقه و حل مصادیق و موضوعات مختلف فقهی و پاسخگویی به نیازهای جوامع انسانی و اسلامی گشته است. فقیه والامقام و استاد معظّم، حضرت آیت‌الله صانعی یکی از برجسته‌ترین شاگردان امام‌خمینی و از سرآمدان حوزه فقه آن فقیه کم‌نظیر می‌باشند. آنچه این برجستگی را دو چندان ساخته تنها توجه ویژه امام‌خمینی به جایگاه علمی این شاگرد پر‌تلاش و یا قوّت علمی و اجتهادی ایشان نیست؛ بلکه یک دلیل آن، شجاعت ایشان در به خدمت گرفتن توان علمی و فقهی خود در ارزیابی آرای فقهی موجود و بازنگری مبانی و ادله در چارچوب موازین اجتهادی شیعه و تلاش در حفظ موازین اجتهادی می‌باشد. 

حضور مستمر و توأم با جدیت آیت الله صانعی در درس و پیگیری مباحث و پرسش از محضر استاد در طول سالیان متمادی، سبب شکل گیری یک رابطه صمیمانه بین استاد و شاگرد، و رابطه مرید و مرادی گردید، آیت الله العظمی صانعی(ره) در تمام دوران تدریس و تحقیق که حدود شصت سال به طول انجامید، همواره از اساتید بزرگواری که در محضرشان تلمّذ نموده بود به نیکی یاد می کرد، و از بین اساتید مبرّز و توانمند آن روز حوزه به خصوص از حضرت امام(س) بیشتر یاد می کرد و ایشان را فقیه اصولی و عالمی عامل به جمیع معنا معرفی می نمود.
از همین روست که بسیاری از محققان و پژوهشگران و اندیشمندان دینی معاصر، اطمینان دارند که نظرات فقهی ایشان همان گونه که در جامعه و در سطح نخبگان مورد توجه قرار گرفته و از سوی مقلّدان ملاک عمل به وظیفه شرعی گشته، در حوزه های فقهی نیز اثرگذار بوده و در آینده – به ویژه در سطح مبانی و رویکردهای کلی ایشان- مورد توجه و بهره گیری بیشتر قرار خواهد گرفت.

به باور یکی از اندیشمندان دینی معاصر، در مجامع آکادمیک بین المللی هرگاه مباحث فقهی ناظر به تبعیض زنان و غیرمسلمانان مطرح می‎شود، فتاوای آیت الله صانعی آبرویی برای اسلام شیعی است. فتاوای مترقی ایشان سیمای موجهی از عقلانیت و درک مقتضیات زمان و مکان و توانایی پاسخ­گویی به مسائل مستحدثه و جدید را در فقه جعفری به نمایش گذاشته است. فقه جعفری به تداوم فتاوایی از این دست نیازمند است. 

این استاد پژوهشی مطالعات اسلامی، برخی از فتاوای متفاوت معظم له را در چهار دسته موضوعی مورد اشاره قرار می‎دهد:

الف. در حوزه حقوق زنان: در مرجعیت تقلید، قضاوت، و کلیه مناصب حکومتی مرد بودن شرط نیست. زن و مرد در قصاص نفس و اعضا، در دیه نفس و اعضا، و پدر و مادر در معافیت از قصاص قتل فرزند مساوی هستند. زن در صورت نبود وارث تمام اموال شوهر را ارث می‌برد. زن از همه اموال شوهر(نه فقط اعیانی) ارث می‌برد. در موارد متعارف خروج زن از منزل نیازی به اجازه شوهر ندارد. طلاق خُلع حق زن است، به این معنی که با بخشش مهریه مرد موظف است درخواست طلاق زن را بپذیرد. تعدد زوجات و ازدواج موقت تنها در موارد استثنایی مجاز است نه شرایط عادی. استمتاع از زوجه صغیره حرام و ممنوع است.

سقط جنین تا چهار ماهگی با وجود حرج و مشقت غیر قابل تحمل مجاز است. در صورت داشتن فرزند، روش­های جلوگیری از بارداری حتی اگر به عقیمی منجر شود، مجاز است. دختران با نبود سایر شرایط در سیزده سالگی به تکلیف می‌رسند(نه نُه سالگی!). با نبود پدر، ولایت مادر نسبت به طفل و اموال او بر ولایت پدربزرگ مقدم است. در سن یائسگی تفاوتی بین زنان سیّده یا غیر سیّده وجود ندارد. حرج و مشقت فرزند خوانده را از نامحرم بودن نسبت به پدر و مادرخوانده خارج می‌کند و حرمت نگاه را برطرف می‌سازد.

ب. در حوزه حقوق غیرمسلمانان: مسلمان و غیرمسلمان در قصاص و دیه نفس و اعضا مساوی هستند. غیرمسلمان همانند مسلمان از مسلمان ارث می‌برد. جان و مال غیرمسلمان همانند مسلمان محترم است. کافر غیر حربی همانند مسلمان طاهر است.

ج. در حوزه مناسک: ازاله عین نجاست به جز در موارد استثنا(از قبیل لیسیدن سگ) از مطهرات است. آب فاضلاب‌هایی که رنگ یا بو یا مزه آنها بر اثر نجاست تغییر کرده بر فرض زوال تغیر پاک می‌گردد. بول و فضله پرندگان نجس نیست. چرم­های وارداتی از کشورهای غیرمسلمان پاک است. تمام غسل­ها اعم از واجب و مستحب از وضو کفایت می‌کنند. مغرب، همان غروب عرفی است که با پنهان شدن خورشید حاصل می‌شود.

د. در حوزه معاملات: حرمت ربا مختص به ربای استهلاکی است نه ربای استنتاجی. حقوق معنوی از قبیل حق التألیف و حق الطبع محترم است. بازی با آلات قمار بدون بُرد و باخت مجاز است. اجتهاد در قاضی شرط نیست. موسیقی­هایی که محتوای باطل نداشته باشند جایز هستند. مجسمه سازی و نقاشی انسان و جانداران جایز است. ریش تراشی مجاز است.

بی­شک این فتاوا سازگار با عقلانیت، عدالت، اخلاق و کارآمدی در مقایسه با راه حل­های رقیب است. اما آیا اجتهاد سنّتی در فروع فقهی ظرفیت صدور چنین فتاوایی را دارد؟ اگر فقیهی به موازین اجتهاد سنّتی در فروع فقهی وفادار بماند صدور اکثر این فتاوا غیرمتعارف و ناسازگار با موازین مذکور است. این منشأ بسیاری از انتقاداتی است که به فقه و فتاوای آیت الله صانعی وارد شده است. اما آن موازین قداستی ندارند که فقیهی به‌خاطر زیر پا گذاشتن آنها مذمت شود.

برعکس، این فقهای سنّتی هستند که شایسته پرسشگری هستند که چرا مقلّد سلف صالح باقی مانده‌اند و موازین جاودانه­ای از قبیل عقلانیت، عدالت، کرامت، آزادی و اخلاق را در فتاوای فقهی خود متجلّی نکرده‌اند و مقتضیات زمان و مکان را به رسمیت نشناخته‌اند و عملاً خود را در عرفیات صدر اسلام حجاز محبوس ساخته‌اند. به ایشان باید به‌خاطر شجاعت پشت کردن به روش فقهای مقلده تبریک گفت و از مجاهدت­های فقهی او تقدیر کرد. می‌توان گفت که این فتاوا محصول استفاده از اصول و قواعدی است که در سده های اخیر مغفول مانده است.

به­ هر حال ناسازگاری این فتاوا با فقه سنّتی قابل انکار نیست. اما برعکس شیوه متفقّهان سنّتی، راه حل خداپسندانه دفاع از این فتاوا و به رسمیت شناختن عدم کفایت اجتهاد سنّتی در فروع فقهی و خوش‌آمد به اجتهاد بر اساس اصول و قواعد فراموش شده و بهره گیری از اصول محکم قرآنی است، که بر اساس فقه جواهری و استدلال های رایج مباحث فقهی می باشد که معظم له بارها بر آن تأکید می نمودند. تفصیل بحث مجالی دیگر می‌طلبد. در یک کلام آیت الله صانعی در صف اول فقیهان نوگرای معاصر بود.

آثار مکتوب آیت الله العظمی صانعی(ره) در دو بخش فقه فتوایی و فقه استدلالی تدوین گردیده است و تا کنون چندین بار به زیور طبع آراسته شده است و مخاطبان گرامی می توانند برای مشاهده آنها، به پایگاه اطلاع رسانی (سایت) به آدرس اینترنتی www.saanei.xyz مراجعه نمایند.

در دوره فقدان فقیه نواندیش، آیت الله العظمی صانعی(ره)، برخی از این آثار مورد تحقیق و بررسی و به چاپ رسیده است که عبارتند از:

1.      ملحقات عروه، جلد 2و1

2.      مصابیح الاحکام، مجلدات 8-7-6-5

3.      وسیله الوصول، یک دوره چهار جلدی

4.      مکاسب محرمه، 2و1

5.      لطائف و الفوائد، دوره چهار جلدی

6.      یادمان فقیه نواندیش، 2و1

7.      یاد ایام (گفتگو با مرجع عالیقدر آیت الله العظمی صانعی)

فقیه نواندیش، آیت الله العظمی صانعی(ره) که تربیت یافته مکتب اجتهادی قم و حضرت امام(س) بود، فکر امام  و شاکله فقاهت امام را پذیرفته  و هضم کرده بود. نکته قابل تأمل در این است که آن فقیه سعید، جزو منحصر به فرد شاگردان و تلامیذ امام بود که چه در زمان حیات و چه در فردای پس از آن، به صحنه آمد و به طرح و تبیین مبانی فقهی امام (س) پرداخت. 

یکی از فاضلان حوزه درس استاد معظم آیت الله صانعی(ره) که خود در زمره عالمان دینی و اندیشمندان دینی معاصر هستند در مراسم هفتمین روز ارتحال عالم ربانی، آیت الله صانعی، در ارائه تصویر «عالم دین» از نگاه قرآن با استناد به آیه ای از سوره مبارکه احزاب (الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه ولا یخشون احداً الا الله و کفی بالله حسیباً)،[3] گفت: قرآن کریم عالمان واقعی را چگونه معرفی می کند؟ آیه 39 سوره احزاب به یک ویژگی اساسی عالمان دین، اشاره دارد. (الذین یبلغون رسالات الله)، «کسانی که رسالات الهی را ابلاغ و تبلیغ می کنند». این تعبیر گویای آن است که مسئولیت اصیل پیامبران الهی و هر عالم دین، فقط تبلیغ رسالت الهی است و بس. هر کس امر دیگری را با رساندن و بیان رسالت الهی، آمیخته کند، از مسیر وظیفه عالم دینی، فاصله گرفته است.

تبلیغ رسالت های خدایی علاوه بر شرط علمی «شناخت رسالات» که مفروغ عنه است، دو شرط اساسی عملی (نه علمی) هم دارد. 

شرط اول: (یخشونه)؛ کسی می تواند این مسئولیت را به انجام برساند که خداترس باشد و شرط دوم: (ولا یخشون احداً الا الله)؛ از غیر خدا خوف و هراسی نداشته باشد. چه بسا کسی از خداترسی برخوردار باشد، اما از غیر خدا هم حساب ببرد و دچار شرک در خوف باشد. چنین کسی نمی تواند مبلّغ رسالات خدایی باشد. لازمه حضور و توفیق در این میدان، توحید در خشیت است، نه فقط از خدا خشیت داشتن که علاوه بر آن از غیر خدا هم خوف و خشیت نداشتن: (ولا یخشون احداً الا الله). همین اشاره، کافی است تا معلوم گردد عالم حقیقی و مبلّغ رسالات الله کیست؟ و چه کسی از عهده تحمل این مسئولیت سنگین با سرافرازی بر می آید؟

به باور اغلب مقلّدان دین باور و علاقه مند به فقیه نواندیش و آزاداندیش، شاگردان و فاضلان حوزه درس استاد معظم، محققان و مدرسان و پژوهشگران، اندشمندان دینی معاصر، روحیات و خلقیات، تعاملات و نحوه برخورد ایشان با طبقات مختلف اجتماعی در طول سالیان متمادی، مؤید برخورداری استاد معظم از ویژگی ها و اوصاف عالمان دینی است.

برای حسن ختام این مقال مناسب می دانیم کلام خود را با گفتار یکی از اندیشمندان دینی معاصر که در راستای ارتحال جانسوز فقیه نواندیش و مرجع عالیقدر آیت الله العظمی صانعی(ره) پیامی در این خصوص با عنوان «به زمانه باید تسلیت گفت» پایان می دهیم.

به زمانه باید تسلیت گفت به خاطر محروم شدنش از فقیه نواندیش، آزاداندیش، مردم اندیش و اخلاق اندیشی چون آیت الله صانعی.

دوران ما که دوران فقر اخلاق و مردمی اندیشیدن و آزاداندیشی و نواندیشی است. اگر فقیهی این چهار صفت را یک جا داشته باشد، کیمیاست. ما دیروز با رحلت آیت الله حاج شیخ یوسف صانعی چنین کیمیایی را از دست دادیم. او مرجع تقلیدی بود که فقه اسلامی را در تراز انسانی با حفظ معیارهای فقاهت و کاملاً منطبق بر تعالیم قرآن کریم و مکتب اهل بیت(ع) عرضه می کرد. کسانی که مقلّد او بودند، سینه چاک اسلام اهل بیت(ع) بودند و سوخته دلانی که بی توجهی به اقتضائات زمانه را حس می کردند که در حال فاصله انداختن میان مردم و دین است. این فقیه اخلاق مدارِ ملتفت نسبت به نیازهای عصر و مردم و اقتضائات زمانه و پای بند به احکام اسلام و تقوا، هدیه ای بود الهی که توانست آن فاصله را پُر کند و کویر تشنه سوخته دلان را سیراب نماید.

آیت الله صانعی که از نوجوانی در مکتب امام خمینی به تربیت نفس و علم آموختن اشتغال داشت و در فراز و نشیب های نهضت روحانیت لحظه ای از همراهی کردن با رهبر انقلاب کوتاهی نکرد، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با حکم امام در مناصب مهم، کمر همت برای خدمت به مردم بست و سپس در سنگر تدریس و تحقیق در حوزه علمیه قم پشتوانه ای شد سترگ برای غنا بخشیدن به فقاهت. او در این سنگر که منزل آخرش بود، علاوه بر استنباطات نواندیشانه فقهی، مجتهدانی را در مکتب فقهی و اصولی خود پرورش داد که امیدهای آینده حوزه هستند و فقاهت منطبق بر اقتضائات زمان و مکان را به سرانجامی زیبنده زمانه جدید خواهند رساند.

توجه به حقوق انسان، احیاء حقوق زنان، تبیین معیارهای حکمرانی اسلامی و دفاع از محرومان، از برجسته ترین محورهای تلاش های علمی آیت الله صانعی بودند. اینها جوشش های علمی و فکری برخاسته از تعلیماتی بودند که این عالم مجاهد از مکتب فقهی امام خمینی اندوخته بود.

افسوس که از این استوانه فقاهت و آزاداندیشی که پشتوانه فقهی بزرگی برای نظام جمهوری اسلامی بود، به درستی استفاده نشد و حتی مورد بی مهری نیز قرار گرفت.

ما برای استمرار راهی که امام خمینی با تأسیس نظام جمهوری اسلامی در ایران گشود، به نیروهای علمی و فکری به ویژه در سطح عالی حوزه و دانشگاه نیاز مبرم داریم. بهره مند بودن از وجود مرجعی با عالی ترین ویژگی های مورد نیاز زمانه هم چون آیت الله صانعی، از امتیازات بزرگ عصر حاضر بود که اگر قدرش شناخته می شد، برای جلوگیری از انحرافات و ندانم کاری ها می توانست بسیار مؤثر باشد. متأسفانه از این قبیل قدر ناشناسی ها زیاد داشته ایم که نتیجه میدان دار بودن عناصر خودشیفته و محدودنگر است.

آیا ضایعه ای هم چون محروم شدن جامعه به شدت نیازمند ما به فقهای نواندیش، آزاداندیش، مردم اندیش و اخلاق اندیش از وجود آیت الله صانعی که از تمام این ویژگی ها برخوردار بود، ما را به خود خواهد آورد؟

در آستانه سومین سالگرد فقدان فقیه نواندیش و مرجع عالیقدر آیت الله العظمی صانعی(ره)، به روح بلندشان درود می فرستیم و از خداوند منان می خواهیم همان گونه که آن فقید سعید، برای زدودن حرج از احکام شرع، از حرج و سختی استقبال کرد و با عمری مجاهده باب اجتهاد را مفتوح نگه داشت، شاگردان و تلامیذ و فاضلان حوزه درس استاد معظم، توفیق استمرار و همراهی در این مسیر را بیابند.

شایان یادآوری است امسال مراسم یادبود و ترحیم در سالگرد فقدان فقیه نواندیش، آیت الله العظمی صانعی(ره) از سوی بیت معظم له برگزار نمی گردد.

----------------------------------------

[1]. ایشان پس از آخرین سفر زیارتی به قم در 19 اردیبهشت 1352، درگذشت و در قبرستان وادی السلام به خاک سپرده شد.

[2]. حضرت امام(س) به هنگام معرفی ایشان به عنوان دادستان کل کشور،  در دیدار رئیس دیوان عالی کشور و قضات شورای عالی کشور و قضات شورای عالی و شعب دیوان عالی کشور ضمن ایراد بیاناتی در مورد معرفی آیت الله صانعی، مراتب شأن و موقعیت علمی ایشان چنین اظهار می نمایند: "من آقای صانعی را مثل یک فرزند بزرگ کرده ام. این آقای صانعی وقتی که سال های طولانی در مباحثاتی که ما داشتیم تشریف می آوردند، ایشان بالخصوص می آمدند با من صحبت می کردند و من حظ می بردم از معلومات ایشان، و ایشان یک نفر آدم برجسته ای در بین روحانیون است و یک مرد عالمی است". «صحیفه امام، ج 17، ص 231»

[3] . احزاب(33): 39.

تاریخ: 1402/6/21
بازدید: 12473



....

نام
پست الکترونيکي
وب سایت http://
نظر
کد امنیتی کد امنیتی
کد امنیتی


کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org