Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: اخبار
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: ويژه اولین سالگرد رحلت آیت الله العظمی یوسف صانعی (ره)
سرمقاله ويژه اولین سالگرد رحلت آیت الله العظمی یوسف صانعی (ره) روزنامه جمهوری اسلامی با همکاری موسسه فرهنگی فقه الثقلین

روزنامه جمهوری اسلامی - ویژه اولین سالگرد رحلت آیت الله العظمی صانعی (ره) با همکاری موسسه فقیه الثقلین

فقیه آزاداندیش

در غربتِ فراقِ عالم شجاعِ عرصه فقاهت و اجتهاد، آزاد مرد فقه و فتوا، عالم به متون و آموزه های اسلامی؛ حضرت آیت الله صانعی (قدّس سرّه) قرار داریم. سوز جانکاهی که با رحلتش، بر دل های بسیاری از ارادتمندانِ ایشان غم ماتم گداخت و اشک دیدگان را جاری ساخت. یک سال است که خاک سرد، تن رنجورِ عالمی را در خود میهمان کرده که عمری به درازای هفتاد و پنج سال به جز تلاش، همّت، اراده و پشتکار به خود ندیده است. از آن وقتی که مکتب خویش را در مکتب خانه دیارِ مسقط الرأس با حال و هوای مضطربِ کودکانه آغاز کرد، گمانش سخت به نظر می‌رسید که وی همانست که امروز بر او شاهدیم. مگر کودک را که در غمِ فقدانِ مادر در حال سوختن است، یارای خواندن و طاقتِ یادگرفتن می‌ماند؛ بدون شک باید غنیمتی از غیب بر این دلِ کوچک بنشیند تا تسکین آلام باشد و قوّت از کف رفته را باز آرد و امید و آرامش را بر جانش بنشاند. آری، یوسفِ نونهال، زندگی علمیِ خویش را این چنین آغار نمود. رفته رفته یوسف، دیگر نونهالِ گذشته نبود. او پروازش از دیار رنج و همّت؛ نیک آباد آغاز شد و زیر سایه علم و ادب و مهر پدرش رخسار زندگیش شکل گرفت. حوزه علمیه و تحصیل علوم اسلامی مقصد و مهبط او گردید. همو که نام و نشان وی را در برابر انظار همگان رفعت بخشید. وی با صلابت و جدیّت مسیر دانش اندوزی را در حوزه های علمیه سپری کرد و در نخستین گامِ ورود به مباحث فقه استدلالی، در حالی که کمتر از هیجده سال داشت، گم شده خویش را در وجودِ استادِ بلند آوازه‌ای یافت که همیشه درون پُر جنب و جوشش بدنبال او بود. روح بلند و کمالات علمی و معنوی امام خمینی(س) که آن زمان به «حاج آقا روح الله» شهرت داشت، او را مجذوبش کرد تا برای هر آنچه مقدروش باشد، از خرمن علم و معنویتش، بهره گیرد. به واقع هم، چنین شد. حاصل این شاگردیِ قریب به هشت سال، تقریر بیش از شش هزار صفحه دست نویس جلسات دروس فقه و اصول حضرت امام(س) بوده است. ذهن جوّال و پرسشگر او در جلسات درس، وی را به یکی از به اصطلاح مستشکلین درس حضرت امام قرار داده بود. به همین جهت، حضرت امام(س) پس از پیروزی انقلاب اسلامی و گذشت سالها از آن دوران، در حین اعطای مسئولیت دادستانی کل کشور به ایشان در سال 1361 فرمودند:
«من آقای صانعی را مثل يک فرزند بزرگ کرده‌ام. اين آقای صانعی، وقتی که سال‌های طولانی در مباحثاتی که ما داشتيم تشريف می‌آوردند، ايشان بالخصوص می‌‌آمدند با من بحث می‌کردند و من حظّ می‌بردم از معلومات ايشان، و ايشان يک نفر آدم برجسته‌ای بين روحانيون است و يک مرد عالمی است». (صحيفه امام، ج 17، ص 231)

آیت الله صانعی با تأثیر پذیری از روش فقهی و سلوک معنوی حضرت امام(س)، اجتهادات فقهیِ خویش را بسط و توسعه بسیار داده و با تکیه بر کتاب و سنّت و ضوابط اجتهاد جواهری، کارآمدی و پاسخگویی فقه و معارف اسلامی را در مناسبات اجتماعی و بین المللی به ویژه در حقوق بشر و حقوق طبیعی انسانها، شاخص و محور تحلیل های علمی و فقهی خود قرار داده است.

به طور معمول اگر چه سلوک علمی و عملی آن رحیل در حوزه فقه، فکر و اندیشه، و اجتماع انسانی ماندگار است؛ ولی هجرانش ثلمه ای جبران ناپذیر برای مردم و حوزه های علمیه محسوب می شود.

«تمام دقّت و توجّه‌ام در حین اجتهاد و استنباطات فقهی این است که آنچه بدست می‌آید کمترین مخالفتی با اصول، قواعد و ضوابط کلی اسلام که بر مدار عقل، قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) است، نداشته باشد؛ بلکه معتقدم اجتهاد و استنباط باید محوریّت مسائلی چون: عدل و قسط، انصاف و احسان را به طور جدّی مدّ نظر قرار دهد و موجب کمترین ظلم، ستم و تجاوز به انسانها نگردد. معتقدم تمامی افراد بشر در بهره‌وری از حقوق طبیعی یکسانند و هیچ تفاوتی بین آنان نیست؛ نه از جهت رنگ پوست و نه از جهت جنسیّت؛ در صورتی که این ویژگی‌ها نیز از اختیارشان خارج و سبب برتری یکی بر دیگری نخواهد بود؛ و نه از جهت زبان عربی یا عجمی و...؛ و نه از جهت جغرافیا و مکان؛ مکّی یا مدنی بودن؛ و نه از شرق عالم و نه از غرب آن؛ و نه در مذهب و آیین و اعتقاد».

سرآمدی، همّت و شجاعت او در روزآمد نمودنِ فقه، و قرائت و نگرش جدید از متون، آن هم سازگار با ضوابط و متدهای اجتهادی، باعث گردید تا زوایای مختلف و مهمی از تحقیق و تحلیل فقهی به روی اهل دانش و پژوهش گشوده و راه دشوار نظریه پردازی در بین حوزویان به خوبی هموار گردد. بدون تردید بازتاب این گامهای بلندِ عرصه های مختلف فقهی در قالب قیل و قالِ معمول نمی‌گنجد؛ بلکه گشایشی است برای عالمان و نخبگان حوزه های علمی و فکری که به دنبال احیای عملی فقه در اداره جامعه انسانی هستند. آنانی که در این عرصه ها دستی بر آتش دارند به خوبی می دانند که این طریق و این سلوک، هزینه سنگین به دنبال دارد که فقیه نواندیش حوزه فقه و فقاهت همه آنها را به جان خرید و تسلیم حق و حقیقت گردید.

تاریخ حیات و روش و منش آن بزرگ مردِ اجتهاد و تحقیق، الگویی ارزشمند و ماندگار برای حوزه های علمیه و نهادهای علمی است. او که در روش های اجتهادی خویش مخالفت با مشهور را نه تنها مخل و مضر نمی‌ دانست؛ بلکه آن را باعث تداوم و پویایی فقه و تحقیق و پژوهش می دانست و همیشه بر کلام مشهورش آن هم با الهام از استاد بزرگوارش حضرت امام خمینی(س): تحقیق بر تحقیقات اضافه نمایید، تأکیدِ فراوان داشت.

مرد دیار آن روز نیک آباد، امروزه فقیه سترگ نواندیشی و آزاداندیشی دینی و فقهی در حوزه های علمیِ شیعی؛ بلکه مراکز حوزوی اهل سنّت و در بین برخی شخصیت های فکری و سیاسی در دنیا مطرح و شناخته شده است. نام و یاد وی همیشه با نوآوریهای فقهی و فتاوای راهگشایش عجین است. او با صدور فتاوا و انتشار آثار علمی خود، دریچه نوینی را در گشودن بن بست های زندگی اجتماعی باز کرد و زاویه نگاهای برون را به فقه و حوزه اجتهاد، تغییر داد.

مرجع عالیقدرِ صبور و نواندیش که نواندیشی اش در حوزه های دین و جامعه باعث پیوند دنیای معاصر و جوانان و دانشگاهیان با دین و دین گرایی شده است.
او افتخاری است که دنیای فقه و آزاداندیشی دینی و فقهی تا ابد از آرا و دیدگاههای ایشان و نقش مؤثر و ارزنده آن در صفحات دفتر علم و اجتهاد، بهره مند خواهند بود. آن فقید سعید در ایام حیات پر برکت خویش مکرّر بر عرضه اسلام راستین و توانمندی مفاهیم و آموزه های دینی و اسلامی در اداره فرد و جامعه تأکید می‌نمود و با بیاناتِ پُرشورش در بیان اسلام ناب، گرایش اقشار مختلف جامعه انسانی به اسلام عزیز را یاد آور می‌شد.

او می‌دانست که ظرفیت و ساختار امروز جامعه و حوزه های علمیه نسبت به برخی از دیدگاهها و فتاوایش تاب تحمل ندارد؛ حتی می‌ دانست که صدور آن فتاوا و انتشار آن آرا از او قربانی می‌گیرد؛ اما قربانی دادن و قربانی شدن را به جان خرید تا مسیر را برای آیندگان روشن و هموار سازد و دین و دینداری اصیل را به جامعه و به قول آن عزیز سفر کرده: به چهار راه بشریت اعلام نماید. اینست که او را باید مرجعی عالیقدر، مردمی، صبور و ستمدیده دانست که حقاً چنین بوده است.

او فقیهی است که جهان بینی و نگاه معرفت شناسانه وی نسبت به انسان، تأثیر شگرفی در اجتهاد و استنباطات او ایفا نموده است. یکی از آن نگاه ها توجه به مدار و میزان عزّت و کرامت انسان است که این فقیهِ فقید در تمام تحلیل های فقهی خویش به این مبنا و معیار عنایت ویژه داشته و فروعات و موضوعات مختلف اجتماعی و تعاملات بین المللی را بر اساس آن استخراج و استنباط کرده است.

تکیه آیت الله صانعی بر اصول و قواعد محکمی چون: قاعده عدالت، قاعده لاضرر، قاعده لاحرج، قاعده انصاف و... بالندگی اجتهاداتش را رونق دو چندان بخشید و در خروجی استنباطاتش تحوّل چشمگیری به ارمغان آورد. محصولِ آن نگاهِ جامع به انسان و خلقت: برابری آدمیان از تمام حقوق و مواهب الهی بوده است. شاید اگر بخواهیم نمادی از لُبّ اصول ارزشی اندیشه فکری و فقهیِ حضرت آيت الله صانعی را بیان کنیم، در این کلامش خلاصه می گردد:

«تمام دقّت و توجّه‌ام در حین اجتهاد و استنباطات فقهی این است که آنچه بدست می‌آید کمترین مخالفتی با اصول، قواعد و ضوابط کلی اسلام که بر مدار عقل، قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) است، نداشته باشد؛ بلکه معتقدم اجتهاد و استنباط باید محوریّت مسائلی چون: عدل و قسط، انصاف و احسان را به طور جدّی مدّ نظر قرار دهد و موجب کمترین ظلم، ستم و تجاوز به انسانها نگردد. معتقدم تمامی افراد بشر در بهره‌وری از حقوق طبیعی یکسانند و هیچ تفاوتی بین آنان نیست؛ نه از جهت رنگ پوست و نه از جهت جنسیّت؛ در صورتی که این ویژگی‌ها نیز از اختیارشان خارج و سبب برتری یکی بر دیگری نخواهد بود؛ و نه از جهت زبان عربی یا عجمی و...؛ و نه از جهت جغرافیا و مکان؛ مکّی یا مدنی بودن؛ و نه از شرق عالم و نه از غرب آن؛ و نه در مذهب و آیین و اعتقاد». (مجمع الفائدة والبرهان، مقدمة المحشّي، تحقيق مؤسسة فقه الثقلین 9:1)

به سوگ و سلوک چنین عالمی متحصّن شدن، اندک مرحمی بر ماتم و اندوهِ زخم دل های شکسته هجران اوست. روحش شاد و یادش گرامی و راهش پُر رهرو باد.

تاریخ: 1400/6/29
بازدید: 14079



....

نام
پست الکترونيکي
وب سایت http://
نظر
کد امنیتی کد امنیتی
کد امنیتی


کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org