در این دیدار وى پس از تشكر و قدرانى از معظم له گفت: با توجه به اینكه شما فرد خیلى نزدیكى به امام خمینى بودید، اگر ممكن است یكى از خاطرات خود را با ایشان بیان مى فرمایید؟
حضرت آیت الله صانعى فرمودند: یكى ازخاطرات خوب زندگى من این است كه بنده بعد از اتمام درس ایشان به مدت هشت سال در خدمت ایشان حركت مى كردم و سؤالاتى را مى پرسیدم و تا مقابل منزلشان مى رفتم و در طول این هشت سال یكبار امام(قدس سره)چهره در هم نكشید، و جالب اینكه بعد از گذشت بیست سال امام خمینى(قدس سره) متذكر این موضوع شدند و فرمودند: «ایشان مى آمدند و بالخصوص با من صبحت مى كردند». و این كمال بزرگوارى ایشان را مى رساند.
همچنین بعد از فوت مرحوم آیت الله بروجوردى، ایشان در تابستان مى خواستند بروند تهران. لذا منزلى در امامزاده قاسم اجاره كردند، و فرمودند كه فلانى (آیت الله صانعى) نیز با ما بیاید برویم تهران و این براى اولین بار بود كه من خود را در كنار امام دیدم، وقتى كه داخل ماشین نشستیم امام فرمودند: آقاى صانعى صبحت كنید، عرض كردم چه بگویم، اصرار كردند كه چیزى بگویید، و ما در آن موقع فكر مى كردیم كه رژیم شاه مى خواهد حوزه علمیه قم را تضعیف كند و مرجعیت را به حوزه علمیه نجف ببرد، لذا بنده بر حسب فكر خودم گفتم كه الحمد الله كه گذرنامه داده نمى شود و طلاب به نجف نمى روند،امام (قدس سره) همین جمله را مورد توجه قرار دادند و تا تهران بنده را نصیحت كردند و فرمودند: «بین قم و نجف دوگانگى و تضادى نیست و هر دو یك هدف را دنبال مى كنند»، و امام(قدس سره) در طول مبارزات خود، روى همین معنا تكیه داشتند كه كار براى خدا دعوا ندارد، پس باید كار براى رضاى خدا انجام گیرد و هر كجا اختلاف هست، خدا نیست.
معظم له در ادامه فرمودند: من باید جمله اى را راجع به امام بگویم كه بسیار آموزنده و سازنده است، امام در طول مبارزاتش همیشه با ترور مخالف بوده و اگر امام امروز زنده بود نمى گذاشت امثال تفكر طالبان شكل بگیرد و این همه ترور به نام اسلام اتفاق نمى افتاد، امام به هیچ قیمت ترور را اجازه نمى داد، زیرا ترور و تروریسیم براى سیاست و اقتصاد جامعه و همه جوانب دیگر زندگى مردم ضرر دارد و آنچه كه بنده از امثال شما مى خواهم این است كه به جهانیان اعلام نمایید كه اسلام با ترور و تروریسم در هر شكل و لباسى مخالف است.
تاریخ: 1382/3/13