حضرت آيت اللّه العظمى صانعى مرجع تقلید نواندیش شیعیان با بیان مطلب فوق در پاسخ به پرسش نخست خبرنگار مجله نیوزویك در خصوص چگونگى آشنایى ایشان با مرحوم امام خمینى وشخصیت ایشان فرمودند: در سال 1330 ، یعنى 53 سال قبل كه ما به قم آمدیم، در بین بزرگان امام خمینى(سلام اللّه علیه) معروف به علم و تقوى و اخلاق بودند. من در سال 1334 ، یعنى 49 سال قبل به درس ایشان رفتم ومعمولاً از همان روزهاى اول ، بعد از درس من خدمت ایشان مى رسیدم و مطالبى را سؤال مى كردم تا حدود یكسال كه از این قضیه گذشت، تا اینكه در یكى از اعیاد، از ایشان خواسته شد كه در منزل بنشینند و آقایان به دیدن ایشان بیاییند. (معمولاً شاگردهاى ایشان هم حدود 400 نفر بودند، به غیر از آيت اللّه بروجردى، درس بقیّه آقایان 40 ـ 50 نفر بودند).
وقتى كه این درخواست از ایشان شد، ایشان از من سؤال كرد كه شما حاضرىّ روز عید چند ساعتى به منزل ما بیائید و از آقایان پذیرایى كنید، ما به ایشان گفتیم با كمال احترام حاضریم، این عنایت امام نسبت به بنده بود .
امام به بنده از نظر علمى لطف داشتند و جالب بود در مدّت نُه سالى كه بنده از ایشان سؤال مى كردم یكبار هم ناراحت نشدند، و با همه عظمت اجازه مى دادند كه همراه ایشان بروم و سؤال كنم. این گویایى بزرگوارى منحصر به فرد ایشان و نشان دهنده این بود كه انسان فوق العاده اى است.
آيت اللّه صانعى در ادامه به خاطره دیگرى از امام اشاره كرده و افزودند: بعد از فوت مرحوم آقاى بروجردى، حدود 42 سال ، پیش روزى ایشان مى خواست به تهران (امامزاده هاشم) برود، چون ایشان تابستانها قم نمى ماند آن زمان من در تهران منبر مى رفتم، به اخوى فرموده بودند كه به فلانى هم بگوئید همراه ما بیاید، از قم كه بیرون رفتیم، فرمودند صحبتى بكنید تا راه طى بشود، من در مقابل عظمت ایشان گفتم چه بگوییم ، ایشان اصرار كردند مطلبى را بـگویید. بنده بر حسب فكرى كه در آن موقع در ایران رواج داشت، گفتم بحمد اللّه دولت ایران گذرنامه صادر نمى كند كه طلبه ها به عراق بروند وإلاّ طلبه هاى قم به نجف مى رفتند و بعد از فوت مرحوم آقاى بروجردى حوزه قم شكست مى خورد، امام با توجه به این جمله صحبت را شروع كردند و تا تهران نصیحت كردند، حاصل حرف ایشان این بود كه تو یكتا پرست نیستى ، و الا بین قم و نجف فرقى نیست چون هر دو یك هدف دارند، این گویاى توحید و ایمان ایشان به خدا بود كه هدف را مى دید و مى فرمود هر كجا دعوا و اختلاف هست خدا نیست.
ایشان در ادامه این گفتـگو در مورد نظر امام راجع به كشور شوروى سابق، با بیان اینكه امام در آن زمان با تمام قدرتهاى بزرگ مخالف بود به این دلیل كه آنها به فكر منافع و حیات كشورهاى ضعیف و كوچكتر نبودند ، در تبین نظر خود افزودند:
اكنون به آن شكل از ناحیه كشور روسیه ظلمى در میان نیست، فقط اختلافات آنها با چچن باید به نحوى مرتفع بشود البته نمى خواهیم بگوییم حق با چچن است و یا روسیه، صحبت بر سر حل اختلاف است.
آيت اللّه العظمى صانعى سپس با تأكید بر اینكه اسلام دین خشونت و ترور نیست، افزودند: به طور كلّى، ترور و تروریسم در اسلام محكوم است و آنچه به این صورت به نام اسلام انجام مى شود، نظر اسلام نیست. چرا كه اسلام با ترور و تروریستم در هر شكل و لباس مخالف است و دین اسلام دین دوستى و صفا و صممیّت است.
ایشان سپس در پاسخ به این پرسش كه چرا هر حركت تروریستى به نام اسلام تمام مى شود، فرمودند:متأسفانه تبلیغات سوء دشمنان اسلام از یك طرف و برداشت غلط از طرف دیگر عامل این مطلب است در حالیكه اگر همگان به انقلاب امام خمینى توجه مى كردند متوجه مى شدند كه امام خمینى(سلام اللّه علیه) در راه پیروزى انقلاب هیچ گاه از ترور استفاده نكرده ایشان بزرگترین اسلام شناسى بود كه با ترور و تروریسم مخالف بود.
معظم لّه سر انجام در جواب آخرین سؤال خبرنگار مبنى بر اینكه آیا انقلاب اسلامى توانسته نظرات امام خمینى را تأمین كند فرمودند:امام(سلام اللّه علیه) در زمان حیات خود و با توجه به شرایط سخت جنـگ و مشكلات جهانى و ... تا حدى توانست اصلاحات اجتماعى ، سیاسى، فرهنگى عمیقى را در ایران به اجرا در آورد و انقلاب بر اساس نظرات ایشان ادامه یافت اما بعد از رحلت ایشان، اصلاحات ساختارى و جدّى صورت نگرفته.
تاریخ: 1383/7/1