خشونت هايى كه به عنوان قوانين اسلام ادراك و يا اجرا مى شود خلاف اسلام است، اسلام به مظلوم حق مى دهد كه فرياد بزند و ظالم را رسوا كند و اين آزادى بيان به معناى كامل است و انسانها در انتخاب مذهب آزادند، و تا جرمى مرتكب نشده اند آزاد هستند.
حضرت آية اللّه العظمى صانعى مرجع تقليد نوانديش شيعيان با بيان مطلب فوق در ديدار با يك گروه تلويزيونى از ايتاليا به سرپرستى آقاى ريكوچى (كه در زمينه تاريخ اقدام به تهيه يك برنامه با موضوع مذهب نموده ...مشغولند) در پاسخ به پرسش نخست ايشان كه چگونه كتابهاى مقدس كه بعضاً 1500 سال پيش نوشته شده بازندگى مدرن امروز مى توانند هماهنگ شود، با ابراز تشكر از اين گروه فرمودند:بنده به طور مشخص نسبت به كتابهاى مقدس اسلامى مى توانم نظر بدهم كتاب مقدس اسلامى ، كه مورد هيچ گونه انحرافى قرار نگرفته ، قرآن است والبته بايد بدانيد كه برداشتها و تفاسير دانشمندان با پيشرفت علم و دانش از آن هر روز بهتر و كاملتر از قبل مى شود.
و بايد بدانيد كه اصول كلى مذهب قابل تغيير نيست و به نظر بنده قوانين اسلام كه از قرآن و سّنت (سخنان پيامبر) و ائمه معصومين(عليهم السلام) استنتاج مى شود پاسخگوى سؤالات بشر خواهد بود، قوانين اسلام، پيشرفته ترين وعالى ترين قوانين است و همه حقوق انسانها را حفظ كرده.
ايشان در پاسخ به پرسش بعدى آقاى ريكوچى در باب چگونگى امكان جدايى دين و سياست در يك كشور اسلامى افزودند:سياست يعنى تدبير امور مردم، طرح برنامه و قانون براى اداره زندگى مردم و اسلام هم درباره قوانين اداره زندگى مردم و آئين نامه ها ، راهنماى بسيار ساده دارد ـ يك قانون كلّى اسلام اين است كه امور اجتماعى، سياسى مردم بايد با رأى و نظر خود آنان اداره شود و در شرايط امروز اين قوانين را بايد نمايندگان مردم تدوين كنند. نمايندگان ملتها نمى توانند بر خلاف اراده مردم قانون بنويسند ـ يعنى نمى توانند براى اداره امور مردم راهى را برگزينند كه مسلمانان آن را گناه و خطا مى دانند ـ مثل اينكه در دنيا قانون گذار نمى تواند مثلاً امور اقتصادى خود را با مواد مخدر تأمين كند، در اسلام هم به همين نحو است.
واما قوانين جزايى و مدنى را كه نمايندگان مى خواهند تصويب كنند در اينجا نيز به نظر بنده در قوانين جزايى هيچ گونه خشونتى نيست و در قوانين مدنى هم همان چيزى است كه عقلاء عالم گفته اند.
آية اللّه العظمى صانعى در بخش ديگرى از سخنان خود با تأكيد بر نادرستى موضوع جنگ مقدس و ترور مقدس كه از ناحيه برخى گروههاى تندرو مطرح مى گرد فرمودند:اين متن قرآن است كه به پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد «ادع إلى سبيل ربك بالحكمة والموعظة الحسنة» با منطق با مردم صبحت كُنْ ـ امام خمينى(سلام اللّه عليه ) كه مجسّمه و نماد اسلام انقلابى بود و كسى در اسلام شناسى او شك ندارد در طول مبارزات نهضت هيچ گاه اجازه مبارزه مسلحانه نداد و آنرا تأييد نكرد و همواره در طول مبارزاتش هميشه سخنش اين بود كه مظلوميت خودتان را آشكار كنيد و ظلم نكنيد.
امام حتى اجازه ترور حسن على منصور نخست وزير وقت را نداد، بنابر اين مسلّم است كه اسلام با ترور مخالف است، با خشونت هم مخالف است ، ما هميشه نام خدا را ، با نام خداى مهربان بر زبان جارى مى كنيم و به نظر بنده خشونتهايى كه به عنوان قوانين اسلام ادراك و يا اجرا مى شود خلاف اسلام است و اگر روزگارى كنفرانسى تشكيل شود و بنده اسلام را آنچنان كه مى شناسم و هست معرفى كنم همه انسانها مسلمان مى شوند.
ايشان سپس با تأكيد بر اينكه اسلام ، سرسختانه مخالف ترور و خشونت است به نقل دو اتفاق تاريخى در صدر اسلام پرداخته و افزودند:قيام امام حسين(عليه السلام) به عنوان يك نهضت بسيار مقدس در تاريخ اسلام معروف است ، در آغاز اين نهضت نماينده خاص امام حسين(عليه السلام)، يعنى مسلم بن عقيل به كوفه مى آيد. مسلم در منزل يكى از ياران امام حسين(عليه السلام) ، (هانى بن عروه) ميهمان بود، عبيد اللّه زياد حاكم كوفه به عيادت هانى مى رود و مُسلم با اينكه مى توانست عبيد اللّه را غافلگيرد كند و او را به هلاكت برساند، اينكار را نمى كند، در حاليكه حكومت ظالمانه با اين ترور سرنگون مى شد و بعدها در حادثه عاشورا، امام حسين(عليه السلام) كشته نمى شد و يارانش به اسارت نمى رفتند، مُسلم مى گويد دين من به من اجازه ترور نمى دهد.
همچنين على ابن ابى طالب ، امام اوّل شيعيان شهيد، ترور است كه در حال نماز ترور شد، مرجع تقليد نوانديش شيعيان در بخش ديگرى از سخنان خود در پاسخ به مواردى كه به گفته ريكوچى ذهنيت غرب نسبت به مواردى منفى در اسلام همچون ايده هجوم به ديگر فرهنگها وتمدنها و شكست دادن آنها و يا برخورد با علوم و پيشرفت دانش بشرى يا احكام زن نسبت به مرد و همچنين مساله متعه با تأكيد بر اينكه بسيارى از اين برداشتها و قضاوت ها در مورد اسلام نادرست است، هجوم به ديگر فرهنگها را از اساس نادرست دانسته و اين مسأله را از تبعات تبليغات سوء عليه اسلام دانسته.
ايشان سپس در مورد چگونگى تحول احكام زن در آثار خود، افزودند: بنده از 45 سال قبل به اين اشكالها توجه داشتم، كه چگونه خونبهاى زن نصف خونبهاى مرد و شهادت زن نصف شهادت مرد است و.. در عين حال باهمان متدهاى فقهى صحيح براى خودم ثابت شده كه خونبهاى زن به قدر خونبهاى مرد است شهادت زن و مرد مثل هم است، و در طلاق هم هيچ تبعيضى نيست. كه ما اين مسائل را به طور مشروح و مبسوط در جايى خود بحث كرده ايم.
در حوزه هم روى اين مبانى بحث كرده ام و مقلّدين اينجانب هم به اين مسائل عمل مى كنند.
ايشان سپس با ارائه توضيحاتى در باب شهادت و طلاق به بحث متعه وارد شده و تأكيد كردند:
ما قبلا هم گفته ايم، ازدواج موقت براى رفع ضرورت است، و در ازدواج دائم بايد براى گرفتن همسر دوم، رضايت همسر اول حاصل شود و يا به نحوى ازدواج كند كه همسر اول متوجّه نشود.
حضرت آية اللّه العظمى صانعى ، در آخرين بخش از سخنان خود در پاسخ به مسئله صدور انقلاب و نسبت آن با خشونت و وجود آن در حال حاضر افزوند: صدور انقلاب به معناى صحيحش وجود دارد اما به صورت نادرستش ديگر نيست. اين مسئله به معناى صحيح در صدور مبانى و ارزشها در تمام دنيا مطرح است تمام دانشگاهها و مراكز فرهنگى دنيا هم در كار صدور، ارزشها و معيارها انسانى خويش به ديگر نقاط جهان هستند به اين معنا نيز امام خمينى(سلام اللّه عليه) معتقد بود.
اما اگر صدور انقلاب به معناى خشونت و ضرب و شتم و زدن و بستن باشد هم نادرست است، هم قصد و غرض امام نبوده، و هم خود انقلاب با خشونت همراه نبوده تا بخواهد آرمانهاى خود را با خشونت صادر كند و سر انجام آينكه اساساً به لحاظ عقلى هم صدور چيزى، با خشونت و يا حتى صدور خشونت كار صحيح و منطقى نيست و به پاسخ مطلوب نمى انجامد.