Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: 2 ـ 2 واجبات طواف

2 ـ 2 واجبات طواف

در طواف چند چيز واجب است يعنى در حقيقت طواف معتبر است.

اول: اين كه طواف را از حجر الاسود شروع كند.

دوم: طواف را به حجر الاسود ختم كند.

(مسئله 254) طواف نمودن به گونه اى بايد باشد كه در عرف بگويند از حجرالاسود شروع كرد و هفت دور طواف نمود و به آن ختم كرد، و لازم نيست در آخر شوط بايستد و جلو و عقب برود و قصد شوط بعدى نمايد بلكه در شوطهاى بعد مى توان بدون توقف دور بزند تا هفت شوط تمام شود، و در دور هفتم لازم است، از حجرالاسود بگذرد و از مطاف خارج شود و اگر قبل از گذشتن از حجر الاسود از مطاف خارج شود طوافش صحيح نيست و دور هفتم ناقص است.

(مسئله 255) در طواف بايد همان طور كه همه مسلمين طواف مى كنند، از مقابل حجرالاسود طواف كنند، بدون دقّتهاى ناشى از وسوسه، كه اين موجب اشكال و گاهى هم حرام است.

(مسئله 256) اگر كسى بدون نيّت طواف را قبل از حجرالاسود شروع كند، ولى نيّت طواف را از حجرالاسود بنمايد و دور هفتم را همان طور كه معمول است از حجرالاسود بگذرد طواف او صحيح است، اما اگر قبل از حجرالاسود نيّت طواف كند وبه همان جا ختم كند طواف او باطل است چون دور هفتم ناقص شده. خلاصه در نيّت طواف بايد با نيّت و با انگيزه طواف قربة الى اللّه از حجرالاسود شروع كند و در دور هفتم از حجرالاسود بگذرد تا هفت شوط كامل شده باشد.

سوم: در تمام اشواط خانه كعبه در طرف چپ طواف كننده واقع شود.

(مسئله 257) طواف كردن بايد به نحو متعارف باشد ودر تمام اشواط، خانه كعبه در طرف چپ طواف كننده واقع شود يعنى نبايد از حجرالاسود كه شروع مى كند به طرف ركن يمانى دور بزند، بلكه بايد از حجر الاسود شروع كند و به طرف ركن عراقى وبعد ركن شامى وبعد ركن يمانى برود ودور بزند، وزيادتر از آن لازم نيست و اگر طبعاً در گذشتن از مقابل اركان و طواف دور حجر اسماعيل مقدارى شانه او از برابر كعبه منحرف شود مانعى ندارد، و بر حسب بعضى از روايات پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)سواره با شتر طواف نموده اند و در اين حال قهراً شانه از خانه كعبه منحرف مى شود.[1]

(مسئله 258) واجب نيست در حال طواف روى طواف كننده به طرف جلو باشد، بلكه جايز است به سمت راست يا چپ نگاه كند ويا صورت خود را برگرداند بلكه به عقب نگاه كند، كما اينكه مى تواند رو به روى كعبه شود ودور بزند همچنين مى تواند طواف را رها كند وكعبه را ببوسد وبرگردد از همان جا طوافش را ادامه دهد، آرى نبايد عمداً پشت به كعبه طواف نمايد. و اگر به واسطه مزاحمت طواف كنندگان وكثرت جمعيت روى طواف كننده به كعبه واقع شود ويا عقب عقب طواف كند يا پشتش بدون قصد و يا بدون صدق اهانت به كعبه واقع شود، طوافش صحيح است.

چهارم: طواف بايد از خارج حِجر اسماعيل (عليه السلام)باشد.

(مسئله 259) حِجر اسماعيل (عليه السلام) محلّى است متصل به خانه كعبه، ومحلّ دفن حضرت اسماعيل (عليه السلام) ومادر او وجمعى از انبياء (عليهم السلام) است كه در طواف بايد دور خانه كعبه وحِجر اسماعيل(عليه السلام) بگردد نه داخل حِجر اسماعيل(عليه السلام).

(مسئله 260) اگر در بعضى از دورها داخل حِجر اسماعيل (عليه السلام)طواف كرد طوافش باطل است وبايد آن را اعاده كند و اگر عمداً اين كار را بكند حكم ابطال عمدى طواف را دارد، كه حكمش گذشت و اگر سهواً اين كار را بكند حكم ابطال سهوى را دارد.

(مسئله 261) دست گذاشتن روى ديوار حجر اسماعيل (عليه السلام) در حال طواف جايز است وبه طواف ضرر نمى رساند گرچه احتياط مستحب در ترك آن است.

پنجم: خارج بودن طواف كننده از خانه كعبه و آنچه از آن محسوب مى شود.

(مسئله 262) در پايين بعضى از اطراف ديوار خانه خدا يك بر آمدگى است كه آن را «شاذِرْوان» گويند، وآن جزء خانه كعبه است، وطواف كننده بايد آن را هم داخل طواف قرار دهد، ولى اگر كسى به واسطه كثرت جمعيت يا غير آن از بالاى شاذروان برود ودور بزند آن مقدار كه دور زده باطل است و بايد آن را اعاده كند. وراحت تر اين است كه طواف را از سر بگيرد وطواف از سرگرفته شده كفايت مى كند.

ششم: طواف بايد هفت شوط كامل باشد نه كمتر و نه زيادتر.

(مسئله 263) اگر از اول طواف كننده عمداً قصد كند كمتر از هفت دور يا بيشتر طواف كند، طوافش باطل است، اگر چه به هفت دور تمام كند، و در صورت ندانستن مسأله و همچنين در صورت سهو و غفلت چنانچه به هفت دور تمام كند، اعاده طواف لازم نيست مگر در جاهل مقصر كه بنابر احتياط واجب اعاده نمايد.

(مسئله 264) اگر كسى از اول قصد كند كه هشت دور طواف به جا آورد، ليكن قصدش آن باشد كه هفت شوط آن طواف واجب باشد و يك شوط، قدم زدن دور خانه خدا براى تبرّك يا تماشا يا پيدا كردن كسى و يا قصد ديگر باشد، در اينصورت طواف او صحيح است.

(مسئله 265) در طواف واجب قِران جايز نيست، يعنى جايز نيست طواف واجب را كه تمام كرد، بدون اين كه نماز طواف را بخواند وبدون فاصله، يك طواف ديگر به جا آورد، و اگر از اول طواف يا در اثناى طواف اول قصد قران داشته، احتياط در اعاده طواف است همچنين اگر بعد از تمام شدن طواف اول، قصد قران كند، بنابر احتياط طواف را اعاده كند. و قِران در طواف مستحبى مكروه است.

(مسئله 266) به نظر اين جانب طواف بايد دور كعبه و در مسجدالحرام باشد و لازم نيست كه بين كعبه و مقام حضرت ابراهيم (عليه السلام) باشد، پس حدّ طواف مسجدالحرام است، هر چند از پشت مقام حضرت ابراهيم (عليه السلام)باشد.

احكام قطع طواف

(مسئله 267) قطع كردن طواف مستحبّى هر چند بدون عذر باشد، جايز است، امّا در طواف واجب، احتياط واجب در عدم قطع بدون عذر مى باشد، ولى اگر قطع نمود وطواف را از سرگرفت مجزى است.

(مسئله 268) اگر در بين طواف عذرى براى اتمام پيدا شود، مثل مرض يا حيض يا حدث بى اختيار، پس اگر بعد از تمام شدن نصف شوط چهارم باشد بعد از رفع عذر برگردد و از همان جا طوافش را تمام كند. و اگر قبل از نصف شوط چهارم باشد، طواف را اعاده كند، هر چند اگر طواف را از سرگرفت صحيح و مجزى مى باشد.

(مسئله 269) اگر شخصى مشغول طواف باشد و وقت نماز واجب او تنگ شود، واجب است طواف را رها كند ونمازش را بخواند پس اگر بعد از نصف شوط چهارم، طواف را رها كرده، در اين صورت طواف را از همان جا تمام كند، و اگر تمام نكرد وطواف را از سرگرفت، ظاهراً مجزى است وطوافش صحيح است، و اگر قبل از نصف شوط چهارم باشد، بنابر احتياط بعد از اتمام، طواف را اعاده كند. گرچه طواف از سرگرفته شده نيز مجزى مى باشد.

احكام شك در طواف

(مسئله 270) اگر كسى بعد از تمام شدن طواف (دور هفتم) و انصراف از آن، شك كند كه آيا طواف را زيادتر از هفت دور به جا آورده، يا شك كند كه كمتر به جا آورده، به شك خود اعتنا نكند و طوافش صحيح است، لكن در صورت دوم، احتياط مستحب در استيناف و از سرگرفتن است.

(مسئله 271) اگر كسى در آخر دور كه به حجر الاسود ختم شده شك كند كه هفت دور زده يا هشت دور يا بيشتر به شك خود اعتنا نكند وطوافش صحيح است، و اگر قبل از رسيدن به حجر الاسود وتمام شدن دور، شك كند كه آنچه را دور مى زند، دور هفتم است يا هشتم، طوافش باطل است.

(س 272) اگر كسى در بين طواف نداند كه چند شوط به جا آورده وظيفه اش چيست؟

ج ـ واجب است طواف را از سربگيرد، زيرا شك در عدد اشواط موجب بطلان است.

(مسئله 273) اگر كسى در آخر طواف يا در اثناى آن ميان شش دور وهفت دور و هر چه پاى نقيضه در كار است شك كند طواف او باطل است، اما شك در طواف مستحبى بنا را بر كمتر بگذارد وطوافش صحيح است.

(مسئله 274) شخص كثير الشك در عدد دورها به شكش اعتنا نكند، ومعيار در كثير الشك عرفى است. وظن در عدد دورها اعتبار ندارد وحكم شك را دارد.

(مسئله 275) احتياط آن است كه فرد كثير الشك كسى را وادار نمايد تا عدد اشواط را حفظ كند ودر اعتماد كردن به ديگرى كه مورد اتهام به دروغ گويى نباشد مانعى ندارد، و در رمى و سعى هم، حكم همين است.

(س 276) زن و شوهرى با هم طواف انجام مى دهند در پايان يكى از شوطها، شوهر يقين دارد كه هفت دور تمام شده ولى زن يقين دارد كه شش شوط انجام داده در اينصورت وظيفه آنان چيست؟

ج ـ هر كدام طبق يقين خود عمل كنند وطوافشان صحيح است.

--------------------------------------------------------------------------------

[1]. وسائل الشيعة 13: 417، أبواب السعى، ب 16، ح6.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org